به گزارش خبرگزاری شبستان از خرم آباد، امروز دشمن در قالب توطئه های مختلف به دنبال نفوذ در بین مردم و ایجاد تنش و اختلاف در جامعه هستند.
انقلابی که در دستاورد خون پاک شهیدان است و خاکی که وجب به وجب آن با خون شهدا آبیاری شده است.
هوشیاری عمومی و الگو گیری از سیره و منش شهدا به عنوان اسوه های مقاومت و جانبازی در راه اسلام و ارزش های دینی نیاز مهم امروز است که توطئه های دشمنان را خنثی خواهد کرد.
تکیه بر توان داخلی، حمایت از تولید ملی، مبارزه با مفاسد اقتصاد و ... راه های است که در سایه تدبیر و هوشیاری مسئولان برای مقابله با توطئه های دشمنان مورد توجه قرار گیرد.
حفظ وحدت و انسجام و الگو گیری از مکتب ائمه معصومین(ع) و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی که جوانی و محبت خانواده را در راه هدف که همان صیانت از اسلام ناب و خاک وطن بود، مهم ترین راه مقابله با توطئه های دشمنان و گذر از شرایط سخت اقتصادی است، که دستاورد تحریم های ظالمانه دشمنان است.
نگاهی به زندگی شهید سعید افتاده
سعيد افتاده، در سحرگاه فروردين سال در1350 روستايی محروم از توابع نورآباد به دنيا آمد.
وی اولين فرزند و نور چشم خانواده بود و چون پدر و مادر سعي در تربيت فرزند داشتند و روستا هم فاقد امكانات بود، برای تحصیل فرزندان از روستا به شهر نورآباد مهاجرت کردند.
سوم ابتدایی بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، با اینکه کم سن و سال بود، آنقدر از شاه نفرت داشت که عکس های مربوط به شاه را در کتاب هایش قیچی می کرد و آنها را می سوزاند.
در اوايل انقلاب با اينكه كودكي بود 10 ساله اما از طرفداران سرسخت انقلاب و بنيانگذار انقلاب بود و با سن کم در میان مردم و تظاهرات ها و راهپیمایی ها شرکت می کرد.
با پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل پايگاه مقاومت به عضويت پايگاه درآمده و يكي از فعالان پايگاهي بود.
به علت داشتن صدايي رسا در بيشتر راهپيمايي ها شعارگو بود، در محل تحصيل از اعضاي انجمن اسلامي بود و برنامه صبحگاهي بویژه قرآن و سرود را اجرا مي كرد.
در ميان خانواده نيز مخلص ترين و مومن ترين و با ايمان ترين فرد بود و به گفته اعضای خانواده، بارها مسائل ديني و احكام را براي افراد بي سواد خانواده توضيح مي داد.
شهيد با وجود سن كم افراد فاميل خود و ديگر آشنايان را به اسلام و احكام اسلامي دعوت مي كرد .
از همان دوران كودكي چنان دلباخته امام شد كه بارها به واحد بسيج مراجعه كرد و تقاضاي ثبت نام براي حضور در جبهه را كرد ولي به علت سن كم مانع از رفتن وی می شدند.
شهيد بسيبار فرد مومن و باتقوايي بود به اداي نماز و روزه و همچنين قرائت قرائت بسيار اهميت مي داد.
وی سرانجام موفق به ثبت نام و اعزام به جبهه شد و در تاریخ 24 اردیبهشت سال 1365 به شهادت رسید.
علی مراد پور دوست و همرزم شهیددر نقل خاطره ای از شهید، گفت: با سعید از کودکی تا زمان شهادت دوست و همسایه بودیم.
وی افزود: از جمله بازیهای کودکانه ما در آن زمان این بود که با عده ای از بچه های محله یک طرف و عده ای دیگر در طرف دیگر به صورت دوست و دشمن به قول خودمان می جنگیدیم.
مرادپور، با بیان اینکه سعید همیشه نقش گروه ایرانی را داشت، افزود: از دوران کودکی هم با این قبیل کارها و بازی ها و فرماندهی ها، خوی اسلام خواهی و فرماندهی را به همگان نشان می دادند.
وی افزود: سعید علاقه زیادی به حضور در جبهه و دفاع از اعتقادات دینی و میهنش را داشت.
دوست شهید، بیان کرد: سعید در ماه های محرم و صفر، بچه های محله را برای عزاداری سیدالشهداء و 72 تن یاران با وفایش در کوچه دور خود جمع می کرد و برای آنها نوحه خوانی می کرد.
وی افزود: با موفقیت برای اعزام به جبهه هم با عشق خاصی در جبهه حضور داشت و در عملیات ها شجاعانه و با آرزوی شهادت می جنگید.
خاطرات مربوط به شهيد سعيد افتاده به نقل از خانواده شهيد
برادر شهید، در نقل خاطره ای، گفت: 22 بهمن كه مي شد، سعید علاوه بر مدرسه اتاق هاي خانه را هم پر از عكس امام و پرچم مي كرد.
وی با بیان اینکه سعید بسیار در آرزوی حضور در جبهه بود، افزود: و نشريه ديواري مي نوشت.روزها و شب ها علاوه بر درس هايش فكر و ذكرش امام و انقلاب بود و بيشتر اوقات از شعارهايي كه تكرار مي كرد مي گفت لبيك يا امام
برادر شهید، افزود: در هنگام اوقات فراغت مادر و پدر را بسيار كمك مي كرد و حتي در نظافت كردن بچه هاي كوچكتر هم به مادر كمك مي كرد.
خاطرات مربوط به شهيد سعيد افتاده به نقل از خواهر شهيد
خواهر شهید، افزود: قبل از آخرین اعزام سعید به جبهه بود که پس از روبوسی از پدر و ماد، حلالیت خواست و گفت: پدر من غسل شهادت کرده ام، پدرم هم در حالی چشمانش پر از اشک بود لبخندی زند و برایش آرزوی موفقیت کرد.
وی بیان کرد: من هرگز چهره نوراني و خاطرات سعید را از ياد نمي برم و فراموش نخواهم كرد كه اين انقلاب با از دست دادن چنين اشخاصي به زندگي خود ادامه مي دهد.
خواهر شهید، با اشاره به اصرار های خانواده و اقوام برای نرفتن به جبهه به خاطر سن کم وی، افزود: برادرم در جواب همگان می گفت، جنگ است وعزت و شرف ما در گرو همين جنگ و دفاع از اسلام است، باید با عشق به اسلام و رهبری برای دفاع از خاک وطن و دین مقدس اسلام بجنگیم.
نظر شما