به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، توسعه فرآیندی است که به تدریج و در سایه انسجام و ثبات حاصل می شود و سرانجام آن پایداری و ثبات مدیریتی است، که به نوبه خود کیفیت و توسعه کشور را نشان میدهد. به واقع این فرآیند حرکت تدریجی، رو به جلو و سیستمی و تضمین کننده توسعه شهری و کشور است.
باور بر اهمیت، ثبات و پایداری به عنوان قاعده مدیریت بلند مدت، این مهم را میرساند که شورانشینانی که انتخاب شهردار را برعهده دارند تا چه اندازه نسبت به این مهم باید اعمال نظر داشته باشند.
از دیگر سو با در نظر گرفتن این مهم که شورای شهر، برآیند تفکر مردم شهر است میتوان گفت در جهت برنامهریزی توسعه همه جانبه شهر و عدالت اجتماعی نخستین گام در این مسیر انتخاب شهرداری متعهد و متخصص در بازه زمانی بلندمدت برای شهر است.
رشت، شهر در حال توسعه است و به شدت نیازمند ثبات مدیریت ارشد شهر بوده تا بستر و فضای لازم برای پیشرفت شهر فراهم آید زیرا جابجاییهای زود هنگام به بیثباتی مدیریتی همه جانبه یک سازمان ختم میشود و بستر و فضای هرگونه برنامهریزی را از بین میبرد.
تا کنون سکان کشتی طوفان زده شهرداری رشت به 65 نفر از افراد مختلف در قالب سرپرست و شهردار سپرده شده و این نشان دهنده عملکرد متزلزل و غیرقابل قبول اعضای شورای شهر در طول سالهای متمادی بوده است. متاسفانه مشکل شهر رشت عدم درک ناصحیح برخی شورانشینان از مدیریت بلندمدت بوده چراکه این تغییرها و جابجاییها فرصت را از مدیر شهری گرفته و هزینههای گزاف به دنبال دارد.
وقتی رفتار سیاسی پارلمان شهری به شکلی است که نتیجهایی جز بیثباتی مدیریتی ندارد این بیثباتی به شهروندان نیز تزریق شده و سرمایه اجتماعی تضعیف و مشارکت اجتماعی کاهش مییابد.
این روزها دلم برای شهرم میسوزد شهری که در 65 اُمین انتخاب خود شهرداری را برگزید که بارقه امید را به لحاظ عملکرد مثبتش در شهر قزوین در میان رشتوندان زنده کرد تا شاید پیشرفتی را که در شأن شهر اولینهاست به خود ببیند اما بعد از گذشت 10 ماه، شهردار این بار به بهانه پذیرفتن سمت یکی از معاونان سازمان دهیاریها و شهرداریهای وزارت کشور، استعفا داده و مسند شهرداری رشت را ترک کرد و دوباره تشویش انتخاب شهردار را به مردم شهر بازگرداند.
حال همگان با جناحهای سیاسی مختلف به دنبال ناجی برای این کشتی طوفان زده هستند و هر کس به دنبال تحمیل فرد مورد نظر برای این جایگاه است و ساز خود را کوک می کند غافل از اینکه این شهر است که در این بلاتکلیفیها در حال نابودی بوده و مشکلات ساختاریاش روز بروز بیشتر و نارضایتی مردم افزونتر میگردد؟ حال این سوال مطرح میشود که در شورا چه میگذرد که هر کسی بر مسند شهرداری تکیه میزند یا توسط اعضای شورا استیضاح و برکنار شده و یا به دنبال فضایی برای استعفا است؟
تغییرات پی در پی مدیریت شهر در طول این سالها به بهانههای مختلف امکان ارائه و عملی ساختن برنامههای بلند مدت و عمقی را گرفت و از سوی دیگر بلاتکلیفی مردم را موجب و خدشهای بر اعتماد مردم شد در حالیکه ساکنان شهر محتوای آن را تشکیل میدهند، ایجاد دیوار بیاعتمادی بین مردم و شهرداری، حضور مردم در عرصههای مختلف را کاهش و هزینههای شهر را افزایش میدهد.
اقدامات کوتاه مدت، سطحی و کاهش سرمایه گذاری، مناقشات سیاسی و اختلافات از عواقب شهر بیثبات است که آن را متضرر کرده و دود آن به چشم شهروندان میرود.
قدر مسلم، بر اثر تغییرات پی در پی این سازمان که نقش مهمی در توسعه کشورها و گسترش عرصههای مدنی در جهان دارد، روند مدیریت شهری زیر سوال میرود. این مهم آن گونه است که به جرأت میتوان گفت، مدیریت شهری از جایگاه اصلی خود که برنامه ریزی و مدیریت امور شهری است دور مانده و تبدیل به سازمانی با نیروی انسانی ناکارآمد و خدمات نه چندان باکیفیت شده است.
سمیه اکبرپور
نظر شما