به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: بی تردید مجهز بودن انسان به سلاح گفتمان و برخورداری او از قدرت تعامل زبانی، یکی از ظرفیت هایی است که می تواند مسیر او را در رسیدن به مقصد کمال و فلاحی که خدای متعال برای اش در نظر گرفته کمک کند، البته اگر ملزومات این بهره مندی را بداند و بتواند در مواجهه با عقاید و آراء مختلف و مخالف از آن بهره ببرد.
این ضرورت در مواجهه امروز شیعیان با پیروان دیگر ادیان و مذاهب ضرورتی دوچندان دارد تا در بعد تبلیغی ترویجی و نیز دفاعی بتواند از آن استفاده ای را که باید بکند.
از این رو و در بررسی راه های محاجه با پیروان ادیان و مذاهب با نظر به سیره امام صادق(ع) با حجت الاسلام دکتر یحیی جهانگیری سهروردی، مدیر کل دفتر همکاری های بین الملل دانشگاه مذاهب اسلامی، استاد حوزه و دانشگاه
گفت و گویی داشته ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:
ما خود را شیعه امام صادق(ع) می دانیم، اما هنوز نمی توانیم آنگونه رفتاری که حضرت(ع) در مواجهه با پیروان دیگر مذاهب و ادیان داشتند را در عمل نشان دهیم و به شکلی رفتار و گفت وگو کنیم که طرف مقابل اقناع شود، در واقع با وجود چنین میراث و الگویی از امروز به ویژه جوانان ما نمی توانند به درستی مناظره ای با غیر هم کیش خود داشته باشند و او را از هر نظر قانع کنند، علت چیست؟
ما باید بفهمیم که دنیای دیالوگ امروز دنیای دیالوگ از چیست. در گذشته دیالوگ به این معنا بوده که دو نفر با هم بحث می کردند تا یکدیگر را شکست دهند، اما این شیوه دیگر امروز جواب نمی دهد. البته این شیوه در سیره ائمه (ع) جایگاهی نداشته است که سفسطه کنند و بحث بی مورد داشته باشند.
بنابر این، بحث کردن برای شکست دیگری در جهان امروز جایی ندارد، اما روش دیگر آن است که بیاییم با یکدیگر گفت وگو کنیم و دست بر اشتراکات بگذاریم و کاری به اختلافات نداشته باشیم که این روش نیز جواب نمی دهد.
اگر امروز از گفت وگو صحبت می کنیم، یعنی بیاییم از ظرفیت های مشترک و حتی متفاوت برای تنومند کردن تنه اسلام استفاده کنیم. این روش می گوید که من نه تنها با تو به مصاف و پیکار نیامده ام که تو را شکست دهم بلکه نیامده ام که حتی بگویم من و تو با هم وجه اشتراک داریم، آمده ام بگویم که بیا با هم باشیم و از همه ظرفیت هایی افتراقی و اشتراکی برای حل مشکل انسان امروز استفاده کنیم.
از این رو، مهم است که بخواهیم مفهوم دیالوگ در جهان امروز را فهم کرده و آن را آموزش دهیم. اگر امروز نمی توانیم طرف مقابل را اقناع کنیم برای آن است که قالب ها را نمی شناسیم؛ اگر حیات بابرکت امام صادق(ع) را مرور کنیم، در می یابیم چه قدر حضرت(ع) اهل دیالوگ بوده و شیوه های مناظره را می دانسته اند، اما ما نسبت به این گنجینه عظیم بی توجه هستیم.
این مسئله فقط به مواجهه با پیروان دیگر ادیان محدود نمی شود، بلکه ندانستن و نشناختن یکدیگر در امروز جهان اسلام هم سبب بسیاری از مشکلات شده، شیعه سنی را نمی شناسد و سنی شیعه را.
شخصاً در سفر اخیر که به «بیشکک» داشتم و در مورد معارف اسلامی و شیعه سخن می گفتم، همه می گفتند ما از شیعه این مطالب را اصلا نشنیده بودیم. یا چندی قبل که گروهی از سوریه به دانشگاه مذاهب اسلامی آمده بودند و یکی از قاریان حافظ ایرانی آیاتی چند از کلام الله مجید را تلاوت کردند گفتند به خداوند سوگند که قرآن شیعه عین قرآن ماست.
غرض از بیان این مطالب آن بود که امروزه یکی از مشکلات و بحران های ما این است که در معرفی خود به دیگران و افزودن شناخت دیگران نسبت به خود و حقانیت اعتقاداد مذهبی مکتبی مان، تلاشی نداریم.
جوان امروز از سیره امام صادق(ع) چه درس هایی می تواند برای مواجهه با پیروان ادیان و مذاهب بگیرد؟
کتابی هست با عنوان «امام صادق(ع) و مذاهب چهارگانه»، که نشان می دهد که مذاهب چهارگانه اهل سنت چگونه از محضر حضرت صادق(ع) بهره بردند. بیش از چهار هزار شاگرد و راوی احادیثِ امام صادق(ع) اکثرا اهل سنت بودند، تفرقه مذهبی را دلیل بر ندانستن قلمداد نمی کردند و نزد حضرت صادق(ع) زانو می زدند و علم می آموختند. ما نیز امروز باید چنین باشیم و بحث های فرقه ای را کنار بگذاریم و بیشتر بحث های معرفتی را پیش بکشیم. البته دشمن دنبال آن است که ما بحث های فرقه ای را رقم بزنیم تا بخ نفع خود سودجویی کند.
بنابر این، منش امام صادق(ع) تعامل بود. حضرت(ع) نه تنها خود تعامل خوبی با اهل سنت داشت بلکه شیعیان را مکرر دعوت می کرد که با اهل سنت و مذاهب دیگر مهربان بوده و رفتار خوبی داشته باشند، چنان که بارها تاکید کرده اند: «بروید و از بیماران شان عیادت کنید».
لذا «ابوزهره» یکی از علمای اهل سنت می گوید: هیچ یک از علمای اسلام شکی ندارند بلکه همه اجماع دارند که امام صادق(ع) اهل فضل و علم بوده است.
شاید ذکر مثالی خالی از لطف نباشد. روزی ابواسحاق نزد حضرت(ع) آمد و امام(ع) از او می پرسد: آیا با اهل سنت در مسجدشان نماز می خوانی؟ گفت: بلی، امام(ع) فرمودند: «حتما با آنان نماز بگزار که اگر با آنها نماز گزاری گویی در صف اول در راه خدا شمشیر می زنی.»
امام صادق(ع) این حرف را در شرایط تقیه بیان نکرده است، بلکه زمانی بر این امر تاکید کردند که یاران و اصحاب ایشان شناخته شده بودند؛ و منظورشان این بوده که نشان دهند اساساً مکتب اسلام و تشیع، مکتب مدارا و صلح است.
با وجود چنین میراث گرانبها و کاربردی ای چرا عموما در مناظرات و اقناع پیروان دیگر ادیان و مذاهب آنچنان که باشد قدرت اقناع نداریم؟
ما به اخلاق دیالوگ و آداب گفت وگو نیاز داریم، چراکه بدون پایبندی به آن نمی توانیم از گفت وگو، دم بزنیم. گفت وگویی که یک طرف خود را حق می داند و اصلا اجازه صحبت به دیگری نمی دهد، نتیجه بخش نیست.
گفت وگویی که کسی خود را بالادست و دیگری را از ابتدا محکوم بداند، موفق نیست، دلیل شکست گفت وگوهای ما این است که نرمش و آداب گفت گو را نمی دانیم. این در حالی است که در مکتب امام صادق(ع) برایمان کم نمونه و الگو در این باره بر جای نمانده، اما متاسفانه مراجعه ای را که باید به آن میراث نداریم.
نظر شما