بازچاپ خاطرات دو جلدی«محسن رفیقدوست»

خبرگزاری شبستان:جلد اول کتاب خاطرات «محسن رفیقدوست» با عنوان «برای تاریخ می‌گویم» به چاپ چهارم و جلد دوم این مجموعه به چاپ دوم رسید.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، محسن رفیق‌دوست به واسطه حضور پررنگش در مسئولیت‌های مختلف و ارتباط گسترده با عناصر و طیف‌های گوناگون از نیروهای انقلابی، خاطرات زیادی از حوادث پس از انقلاب اسلامی دارد. به همین خاطر است که رفیق‌دوست به عنوان شخصیتی جامع الاطراف خاطراتی خواندنی و جالب از سال‌های انقلاب دارد. خاطراتی که اولین بار سعید علامیان، نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی و خاطره‌نویسی دفاع مقدس برای ثبت و ضبط آن‌ها به سراغ رفیق‌دوست رفته است تا این خاطرات را در قالب یک مجموعه دو جلدی و با عنوان «برای تاریخ می‌گویم» منتشر سازد.

جلد اول این کتاب دربرگیرنده خاطرات او از مقطع ورود حضرت امام خمینی (ره) در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و پس از آن تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا سال ۶۸ و انتخاب او از سوی مقام معظم رهبری به عنوان رئیس بنیاد جانبازان و مستضعفان است.

جلد دوم این کتاب که حاصل بیش از بیست و چهار جلسه مصاحبه با حاج محسن رفیق‌دوست است دربرگیرنده خاطرات او در دوران حضور او در ریاست بنیاد جانبازان و مستضعفان یعنی بین سال‌های ۶۸ تا ۷۸ است.

این دو جلد به روش پرسش و پاسخ تدوین شده و سوالات مطرح شده از سوی نگارنده در آن با مطالعه دقیق آرشیو مطبوعات و خاطرات برخی از چهره‌های انقلابی حاصل شده است که جامعیت کتاب را دوچندان کرده است.

متن برگزیده کتاب:

پرده سوم: دخالت کمپانی‌های ژاپنی و توقف تولید بنز در ایران

بنیاد جانبازان و مستضعفان بیست و ششم شهریور ۱۳۶۹ اعلام کرد که حاضر است اتومبیل‌های خارجی مورد تقاضای دیپلیمات‌ها و فارغ‌التحصیلان خارج از کشور را به نحو مطلوب وارد کند. ارتباط شما با این مسئله چه بود؟

جزو اموالی که بنیاد رسیده بود، چند نمایندگی ورود خودرو مثل بی‌ام‌و، بنز و تویوتا بود. از طرفی، مقرراتی وضع شده بود که هر دانشجوی ایرانی درسش تمام می‌شد و می‌خواست به کشور برگردد و یا کارمندان سفارتخانه‌ها می‌توانستند یک ماشین بیاورند. اعلام کردیم که اگر می‌خواهید ماشین بیاورید، ما برایتان می‌آوریم یا امتیازتان را به ما بفروشید تا برای نیازهایی که در داخل کشور هست، وارد کنیم. البته بعدها شرکت تویوتا را به بخش خصوصی فروختیم و بنز را هم به کارخانه خاور وزارت صنایع سنگین واگذار کردیم.

در همین خبر آمده که عواید این کار صرف رفاه جانبازان می‌شود. این عواید از معامله با صاحبان امتیاز به دست می‌آمد؟

چون نمایندگی داشتیم، برای ما ارزانتر تمام می‌شد و عوایدمان از این راه بود.

چهار ماه بعد، چهارم بهمن، مقررات عمومی برای واردات خودرو مشروط به موافقت وزارت صنایع سنگین تصویب شده، بنیاد هم از این مقررات استفاده کرد؟

تعدادی بنز آوردیم و به نیروی انتظامی فروختیم. بعد، قراردادی برای ساخت بنز بستیم. در واقع با کمپانی بنز تماس گرفتیم و گفتیم که می‌خواهیم با موافقت شما در ایران بنز تولید کنیم. پس از چند سفر به آلمان، موافقت اولیه آن‌ها را کسب کردیم. البته تولید بنز در ایران برای آلمانی‌ها هم به صرفه‌تر بود؛ هزینه ساخت بنز در ایران یک پنجم تولید آلمان تمام می‌شد.

چطور شد که به این فکر افتادید؟

زمانی که واردات ماشین آزاد شد، دیدم که تویوتا با ۱۸ هزار دلار وارد می‌شود، قیمت بنز هم همان ۱۸ هزار دلار است. اما تعرفه‌ای که تعریف کرده بودند، پنج برابر تویوتا بود. رفتم با مسئولین امر در ارتباط با این موضوع صحبت کردم اما هر چه گفتم و در مورد کیفیت بالاتر خودروهای بنز صحبت کردم، گوش کسی بدهکار نبود. معتقد بودم شیطنتی در تعیین تعرفه بوده، این اتفاق طبیعی نیست و بالاخره دست کسی توی کار است. رفتم پیش رئیس گمرک، گفتم: «علت چیست؟» گفت: «نمی‌دانیم چطور توی تعرفه آمده»  

وقتی این وضعیت را در گمرک دیدیم، گفتیم این ماشین را در داخل ایران می‌سازیم. رفتیم مذاکره کردیم و قرارداد بستیم که ۷۰ درصد بنز در ایران ساخته بشود و ۳۰ درصد هم از بنز آلمان وارد کنیم. حتی موافقت کردند که از آن ۳۰ درصد، هر قطعه‌ای که در کشور می‌سازیم و از نظر فنی در مورد قبول‌شان قرار می‌گیرد، از سهمیه آن ۳۰ درصد به آن‌ها بدهیم. همچنین بنا بود آلمانی‌ها کمک کنند و در کارخانه ایدن تبریز- که موتور کامیون می‌ساخت- موتور بنز را هم طی چند سال آینده بسازیم. قرار شد بعد از تاسیس کارخانه، در سال اول ۲۵ هزار دستگاه تولید کنیم و سال به سال بالاتر برود. حتی خواستیم صادرات در منطقه خودمان، از جمله آسیای میانه را هم به ما بدهند، خیلی مقاومت کردند و بالاخره پذیرفتند؛ اما در نهایت، یک کار عاقلانه و اقتصادی که صد در صد به نفع مملکت بود و قراردادش را هم بسته بودیم، پا نگرفت.

موضوع را به آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور مطرح نکردید؟ ایشان دفاع نکردند؟

آقای هاشمی موافق بود، ولی به قدری جو منفی در مجلس بالا گرفته بود که ایشان هم وارد این مسئله نشد. چند بار به مجلس رفتم و توضیح دادم که بابا داستان این است و می‌خواهیم بنز را در ایران بسازیم؛ اسم بنز شده بود طاغوت و یکی از کارهای خوبی که در آستانه اجرا بود، انجام نشد؛ یعنی نگذاشتند بشود.

سرنوشت قرارداد چه شد؟

آن قرارداد را به شرکت خاور دادیم و آن‌ها هم کاری نکردند، چون سیستم آن شرکت توانایی مدیریت چنین کاری را نداشت.     

مطبوعات هم در این قضیه نه تنها دفاع نکردند، بلکه برخلاف همان منافع ملی عمل کرد. یادم است، از ابتدا تا روزی که از روی ناراحتی از خیر این قرارداد گذشتم، به شهادت آرشیو بنیاد بیش از ۱۹۰ مقاله و گزارش و خبر در حمله به این کار با عناوینی چون بنیاد جان‌بنزان، بنزسواران، مستضعفان بنزسوار و این قبیل الفاظ منتشر شد و آگاهانه یا ناآگاهانه جلوی این کار خوب گرفته شد. در این قضیه دست کمپانی‌های ژاپنی و شرکای داخلی‌شان در بعضی حملاتی که به من می‌شد کاملاً مشخص بود. چون اگر آن کار را به سرانجام می‌رساندم بازار ژاپنی‌ها و بقیه در ایران کساد می‌شد.

کد خبر 712358

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha