زندگی نامه شهدا درس زندگی است

خبرگزاری شبستان_ خرم آباد؛ شهدا اسوه های صبر و مقاومت برای جامعه و راه نورانی آنان نمایان کننده نصرت و پیروزی در برابر ظلم و بیداد استکبارگران است.

شهدا طبق کلام وحی، افرادی هستند که نسبت به دینِ مردم احساس مسئولیت داشتند و آنان را به تبعیت از پیغمبر (ص) و دین خدا تشویق می ‌کردند.

بی تردید شهدا در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تدام آن تاکنون سهم مهمی داشته اند، چرا که آنان خالصانه جان خود را راه صیانت از خاک وطن و آرمان های انقلاب اسلامی هدیه کردند.

زندگی نامه شهدا اسوه و الگویی از سبک زندگی اسلامی است که بیان این زندگی نامه ووصیت نامه های شهدا برای نسل جوان می توانند گامی موثر برای تقویت فرهنگ ایثار در جامعه باشند.

شهادت اوج  کمال انسان در زندگی دنیوی است و فرهنگ ایثار سدی محکم در برابر توطئه های استکباری دشمنان است و از راه های مهم صیانت از دستاوردهای خون شهیدان و خاک وطن است.

زندگی نامه شهید محمد رضا میرزایی

محمد رضا ميرزايي،  در سال 1337 در روستای چناره یکی از روستاهای شهرستان سلسله و در خانواده اي  محروم و مستضعف ديده  به جهان گشود.

وی دوران ابتدایی را در روستای زادگاهش گذراند و پی از آن دوران راهنمایی و دبیرستان را درشهرالشتر شهرستا سلسله گذراند.

میرزایی در دوران دبیرستان همگام با دیگر مردم در راهپیمایی مردمی و مبارزات علیه رژیم ستم شاهی حضور داشت.

وی در سال 1358 موفق به اخذ مدرک دیپلم شد و در مدت کوتاهی به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در روستاهای شهرستان سلسله مشغول خدمت به مردم شد.

میرازیی با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و وظیفه خدمت به مردم را در سنگر جبهه انجام داد.

وی در عملیات حاج عمران به شهادت رسید.

خاطرات شهيد محمدرضا ميرزايي

ولي الله حسنونداز دوستان و همرزم شهید، در نقل خاطره ای از شهید محمد رضا میرزایی، گفت: محمد رضا از زمان اعزام به جبهه با شجاعت در خط مقدمحضور داشت و همواره آماده شهادت بود.

 وی با بیان اینکه محمد رضا میرزایی در جبهه های نبرد حق علیه باطل درس قرآن را به رزمندگان می آموخت، افزود: در عملیات حاج عمران همراه هم حضور داشتیم.

همرزم شهید، افزود: در شب عملیات ساعت حدود یک شب بود که دشمن شروع به تك نمود و حدود ساعت و 5/5 صبح بود و كه تانك هاي دشمن  به ما نزديك شدند.

وی ادامه داد: محمد رضا داوطلبانه جلو رفت و يكي از تانك هاي دشمن را به اتش كشيد.

همرزم شهید، افزود: بعد از مدتي نيرو هاي دشمن  در 300 متري ما ظاهر شدند و فرمانده  محمد رضا میرزایی را به جلو فرستاد و وی در حالی که کلمه شهادتین به لب داشت شجاعانه در برابر دشمن قد علم کرد.

وی بیان کرد: محمد رضا میرزایی با شجاعت در برابر دشمن جنگید و چند تانک آنها را به آتش کشید و سرانجام به شهادت رسید.

خاطرات شهيد محمدرضا ميرزايي به نقل از فرزند شهيد

حامد میرزایی، فرزند شهید، در نقل خاطره ای از پدر شهید خود، گفت: به یاد دارم که هرگاه اقوام و آشنایان از پدر می خواستند دیگر به جبهه نرود و در کنار خانواده بماند، در جواب می گفت: اگر مسلماني صداي مسلمان ديگري را بشنود و اجابت نكند و به داد او نرسد مسلمان نيست و آيا ما مسلماني بالاتر از حضرت امام خميني (ره)داريم آيا مي شود امام فرمان دهد كه به سوي جبهه برويد و از خاك و ناموس خود دفاع كنيد و ما نرويم من حاضرم به فرمان امام از جان و مال و خانواده ام بگذرم و نداي امام را لبيك بگويم.

وصيت نامه شهيد محمدرضا ميرزايي

با درود و سلام به آقا امام زمان (عج)اين منجي عالم بشريت و با درود و سلام به نايب برحقش امام امت خميني عزيز اين اسوه تقوا و با درود و سلام به ارواح طيبه شهدا از صدر اسلام تا جنگ تحميلي.

وصيتنامه خويش را با زباني الكن، اما با دلي مملو از عشق و محبت به الله به شرح ذيل به سمع مبارك عزيزان مي رسانم.

خدايا ترا سپاس مي گويم كه به حقير توفيق جبهه آمدن و شهادت عنايت فرمودي.

خدايا ترا شكر مي گويم كه به بنده عاصي توفيق عنايت نمودي كه به نداي هل من ناصر ينصرني سرور شهيدان حسين بن علي (ع)بعد از قرن ها لبيك گويم و بگويم اي حسين مظلوم گرچه بنده حقير در آن برهه زماني نبودم كه ترا در حد توان خود ياري كنم اما اكنون به ياري فرزند تو در عصر حاضر شتافتم و اميد است مرا نوميد از درگاهت مراني و مرا در زمره شهدا راه حق و حقيقت به رسميت بشناسي.

 الهي به اميد تو مي آيم و توكلم بر توست و توسلم بر ائمه اطهارت (ع)و از تو مي خواهم به پدر و مادر داغ ديده ام صبر در دنيا و بهشت در آخرت عنايت فرمايي.

اي پدر و مادر بزرگوارم، بدانيد دنيا دار آزمايش است، دنيا كشتزار آخرت است (الدنيا مزرعه الاخره)هركسي عاقبت مرگ را بچشد (كل نفس ذائقه الموت)پس كجاست مرگي بهتر از كشته شدن در راه خدا.

 آنهايي كه مي گويند ملت عراق هم مسلمانند و چرا بايد با آنها بجنگيم.اشتباه اين دسته ناآگاه اينجاست كه نمي دانند اگر كسي ظالمي را تقويت كند او نيز از ظالم بدتر است.

كافر بودن اين حزب بعث و حاميان او بر هر كسي كه داراي عقل سالمي باشد پوشيده نيست.

اي پدر اي مادر اي خواهر و اي همسر و اي فرزندان دلبندم مرا از صميم قلب حلال كنيد زيرا حقوق شما را طبق موازين اسلام عزيز رعايت نكردم و در ضمن پدر و مادر عزيزم حامد و ليلا و فاطمه را با تربيت اسلامي از همين سنين كودكي پرورش نمائيد.

به اميد به هدر نرفتن خون شهدا و پيروزي حق بر باطل، خدا حافظتان تا روز ديدار.