به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، این کتاب که ویژه گروه سنی ب و ج نوشته شده ، درباره دختربچهای است که دماغش را دوست ندارد و طی ماجرایی دماغش قهر میکند و از او جدا میشود.
باقری درباره کتاب گفت: این داستان به مانند آثار دیگرم یک اثر فانتزی است. صحبت اصلی من در کتاب این است که به بچهها بگویم قدر داشتههایشان را بدانند. هر عضوی در بدن یک کاربردی دارد که کارکرد آن باید مد نظر باشد نه فرم آن.
وی ادامه داد: همواره علاقهمندم شخصیت اصلی داستانهایم دخترها باشند، زیرامایلم به نوعی دغدغههای آنان را دنبال کنم.
این نویسنده در پاسخ به این پرسش که نویسنده از بین دغدغههای شخصی و دنیای پیرامون بچههای امروزی کدام یک را باید انتخاب کند، اظهار داشت : هر دو به نوعی مکمل یکدیگرهستند، یک نویسنده دنیا را باید از منظر بچه امروز بنویسد همچنین زمانی که کار به رشته تحریر در می آید، ناخودآگاه دنیای درونی نویسنده و خاطرات دنیای کودکی به ذهنش متبادرمی شود.
در قسمتی از این داستان اینگونه آمده است: از آن طرف، وقتی درنا بدونِ دماغ از اتاق بیرون آمد، پدر و مادرش، با وحشت و تعجب، به او خیره شدند. مادر با ناراحتی فریاد زد: «ای وای، مادر!... دماغت... دماغت کو؟!»
درنا خندید و گفت: «رفت... خودش رفت... به جهنم که رفت!... راحت شدمها.»
پدر درنا، که میدانست او چقدر از دماغش بدش میآید، با عصبانیت به درنا گفت: «یعنی چه؟!... برو پیدایش کن. دماغت را کجا گذاشتهای؟ چه کارش کردهای؟!»
«درنا و دماغش» تولید حوزه هنری کودک و نوجوان است که در شمارگان 5000نسخه توسط سوره مهر منتشر شده است.
نظر شما