به گزارش خبرگزاری شبستان، چند سال بعد از مرگ پدرش در یازدهم سپتامبر، اسکار شِل کلیدی را در گلدانی پیدا میکند. کلید به پدرش تعلق دارد، اسکار از این بابت مطمئن است. اما این کلید کدام یک از ۱۶۲ میلیون قفل شهر نیویورک را باز میکند؟ این سؤال اسکار کاشف، نامهنگار و کارآگاه آماتور را بر آن میدارد که هر پنج محلهی نیویورک را زیر پا بگذارد و وارد زندگی دوستان، اقوام و آدمهایی کاملاً غریبه شود. در این راه، غموغصههای زیادی روی شانههای اسکار سنگینی میکند، تحتتأثیر این غموغصهها حتا جراحتهایی به خودش وارد میکند و با هر کشفی یک قدم به قلب ماجرای پُررمزورازی نزدیک میشود که به پنجاه سال پیش و تاریخچهی خانوادگیشان بازمیگردد. اما آیا این سفر او را از پدر درگذشتهاش دورتر میکند یا او را به پدرش نزدیکتر؟
«بینهایت بلند و به غایت نزدیک» اثر«جاناتان سفران فوئر» با ترجمه «لیلا نصیریها»را نشر چشمه در 445 صفحه چاپ کرده است.
نظر شما