ارتباط وجود مقدس امام زمان(عج) با تصریح قرآنی «وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»

خبرگزاری شبستان: آیا می توان قبول کرد که انسان، عاشق رسیدن به مقام والای انسانی باشد، ولی در خارج چنین الگویی وجود نداشته باشد؟! مگر نه این است که برای هر نیاز و احساس درونی، یک واقعیت خارجی و بیرونی وجود دارد که آن احساس را اشباع می کند؟

به گزارش گروه مهدویت و غدیر خبرگزاری شبستان: آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد که تعمق و تدبر در آنها و دانستن تفسیرشان ما را به مهدویت و وجود مقدس حضرت حجت(عج) رهنمون می شود.

 

«وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» «و آنان كه كافر شده‏ اند مى‏ گويند چرا نشانه‏ اى آشكار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است اى پيامبر تو فقط هشداردهنده‏ اى و براى هر قومى رهبرى است».(۱)

 

نکته ها:

1.از ابن عباس نقل شده که پیامبر اکرم(ص) دست مبارک شان را بر روی سینه گذاشتند و فرمودند: «انا المنذر» و آنگاه به علی بن ابی طالب(ع) اشاره کردند و فرمودند: «انت الهادی، بک یهتدی المهتدون بعدی».(۲)

 

2.با آنکه دیگر پیامبری مبعوث نمی شود، اما خداوند حجت خود را بر همه مردم تمام می کند و هرگز زمین از حجت خالی نمی ماند (وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ).

 

3.طبق این آیه، در عصر حاضر نیز ما باید امام یا هادی زنده داشته باشیم(3)، امام صادق(ع) فرمودند: «منذر، رسول خدا(ص) و هادی، امیرالمومنین و ائمه بعد از وی هستند و این است معنی (وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ)»، یعنی در هر زمانی امامی هدایتگر و روشنگر خواهد بود.(4)

 

4. به همان دلایلی که به پیامبر نیاز داریم، به امام هم نیاز داریم و ما پیش از این در کتاب نبوت، در این زمینه دلایلی را بیان کرده ایم که اینک آنها را مرور می کنیم:

 

-آیا می توان قبول کرد که هدف از آفرینش انسان، رشد و کمال و قرار گرفتن در مسیر خدا باشد، ولی در این میان هادی و راهنمایی در کار نباشد؟!

 

-آیا می توان قبول کرد که انسان، عاشق رسیدن به مقام والای انسانی باشد، ولی در خارج چنین الگویی وجود نداشته باشد؟! مگر نه این است که برای هر نیاز و احساس درونی، یک واقعیت خارجی و بیرونی وجود دارد که آن احساس را اشباع می کند؟ اگر ما در درون احساس تشنگی می کنیم و نیاز به آب داریم، برای رفع آن نیاز، آبی در خارج از بدن وجود دارد، حال چگونه قبول کنیم که علاقه به کمال و رسیدن به قله سعادت در انسان وجود دارد، اما چیزی که پاسخگوی این نیاز باشد، در خارج از ذهن پیدا نمی شود؟!

 

-چگونه می توان پذیرفت که میزبانی از مردم دعوت کند، ولی نشانی از منزلش را ندهد یا راهنمایی نفرستد؟! به خصوص در مواردی که بدون راهنما، راهیابی ممکن نباشد و در مسیر، مواردی وجود داشته باشد که ممکن است مهمان را به بیراهه و انحراف از منزل میزبان بکشاند. در این جا بر میزبان لازم است که تا راهنمایی با نام و نشانی روشن برای مهمان بفرستند تا هم راه را بر او بنماید و هم با برخورد با موارد انحرافی، او را به مقصد برساند.

 

-چگونه قبول کنیم که انسان در راه های ساده و محسوس زندگی، نیاز به راهنما دارد، اما در پیمودن راه های سعادت و معنویت و رسیدن به رشد واقعی که پیچیده تر هستند و علم انسان درباره آنها کمتر و وسوسه های شیطانی در آن بیشتر است-نیاز به راهنما نداشته باشد؟!

 

-مگر نه آن است که حیواناتی که زندگی دسته جمعی دارند، همچون زنبور عسل، برای خود ملکه ای را به طور غریزی می پذیرند؟ در تاریخ سیاست ها و جنگ ها کدام موفقیت را سراغ دارید که نقش رهبر و فرمانده در آن نادیده گرفته شده باشد؟ جامعه بدون امام یعنی هرج و مرج، و کدام عقل و وجدان آن را می پذیرد؟! حضرت علی(ع) می فرمایند: «لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِ»(5)، وجود رهبر برای مردم ضروری است خواه نیکوکار باشد یا بدکار.

 

پی نوشت ها:

1.سوره رعد، آیه7

2.مفاتیح الغیب، ج19،ص14 و احقاق الحق، ج3، ص87.

3.در تفاسیر مجمع البیان و کنز الدقائق، 26 حدیث آمده که از مراد از «هاد» را ائمه معصومین(ع) بیان کرده اند.

4.تفسیر قمی، ج1،ص359

5.نهج البلاغه، خطبه ۴۰

*برگرفته از کتاب «پرتوی از آیه های مهدوی»، محسن قرائتی به کوشش حسن ملایی

کد خبر 707762

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha