به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از ستاد خبری بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم ، نشست صمیمی «سفیران نور» با حضور دوبانوی مسلمان از سلسله ویژه برنامه های کمیته زنان و خانواده بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی قرآن در محل این نمایشگاه برگزار شد.
امسال شاهد تحقق رسالت های ویژه نمایشگاه قرآن کریم هستیم به طوری که پای نوآوری های نوین به خوبی به نمایشگاه باز شده است و توجه مخاطبان و قرآن پژوهان سراسر کشور را جلب کرده است.
باید گفت که اخلاق، عدالت اجتماعی، امنیت اجتماعی و انسانیت همه سرمایه هایی هستند که به دست آوردن و حفظ آنها سرمایه دیگری لازم دارد که نامش ایمان است و ایمان نیز در سایه توجه به آیات الهی صورت می گیرد؛ بر همین اساس برگزاری چنین نمایشگاهی برای تمامی دست اندرکاران آن و حتی بازدیدکنندگان باید بسیار حائز اهمیت باشد.
کسانی که از قرآن آگاهی ندارند نمی توانند مروج آن باشند بر همین اساس تمامی افرادی که در برگزاری چنین نمایشگاهی فعالیت داشته اند مسئولیتشان دوچندان می شود و به منظور پیشبرد اهداف الهی خود باید ابتکار عمل ویژه بکار ببرند که این مهم در این دوره از نمایشگاه قرآن دیده می شود.
کمیته زنان و خانواده نمایشگاه بین المللی قرآن کریم در راستای تحقق این رسالت برنامه های مختلفی را پیش بینی کرده است که از جمله می توان به برنامه های بخش زنانه اشاره کرد.
بخش زنانه، شامل برنامه ای با عنوان بانوان قرآن پژوه(نمایش ٢٠ تابلو از بانوان مفسر و قرآن پژوه در طی تاریخ)؛ سورهای بهنام زنان(مسابقه ارسال سه پیام اخلاقی و اعتقادی در موضوع زنان از سوره های نساء، و نور و اهدای ٦ جایزه هر شب)؛ سفیران نور(دیدار و تکریم از ١٤ بانو که سفیر ارزشهای دینی و قرآنی در ایران و خارج از کشور هستند)؛ بانوی ایرانی؛ هنر قرآنی(حضور ٤ بانوی هنرمند در رشته های هنری (خوشنویسی؛ تذهیب؛ قلمزنی و تصویرگری)و برگزاری وررک شاپ هنری روزانه ازجمله ویژه برنامه های کمیته زنان و خانواده در بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم است.
در شامگاه سومین روز از نمایشگاه قرآن نشستی با حضور دو بانوی ژاپنی و فرانسوی مسلمان شده برگزار شد.
در ابتدای این نشست صمیمی هاجر قدمی جویباری مدیر کمیته زنان و خانواده هدف از پیشبرد بخش سفیران نور را معرفی بانوانی که به نوعی مبلغ و حامی ارزش های دین هستند عنوان کرد.
در ابتدای امر به سراغ خانم «کونیکو یامامورا» بانوی ژاپنی مسلمان رفتم.
- -خانم یامامورا معنی اسمتون چی هست؟
- -کونیکو به معنی فرزند کشور و یامامورا به معنی کوه یا شهر کوچک است.
- -کمی از خودتان بگوئید اینکه چه جرقه ای در زندگی شما باعث شد که مسیر زندگیان به کلی تغییر کند.
- -من در سال 1337 در ژاپن با یک تاجر ایرانی به نام اسدالله ازدواج کردم بعد از تولد اولین فرزندمان به ایران آمدیم. همسرم اهل یزد بود.
- -کمی بیشتر درباره ازدواجتان بگوئید معیارتان برای ازدواج چه بود؟
- -خب ازدواج من و همسرم بر اساس عشق و علاقه بود. کلا به نظر من هر ازدواجی که بخاطر شهرت یا ثروت و یا هرچیز دیگری جز عشق صورت بگیرد بالاخره یک جایی به بن بست می رسد.
- -خانم یامامورا آیا در مسیر ازدواجتان با مخالفت خانواده هم رو به رو شدید؟
- -بله خانواده من مخالف این ازدواج بودند اما باید بگم که سرنوشت انسان دست خداوند است و بالاخره همان اتفاقی خواهد افتاد که خداوند می خواهد. همسرم برای اینکه کمی از مخالفت خانوادم کاسته شود پیشنهاد داد تا بعد از ازدواجمان تا به دنیا آمدن اولین فرزندمان در ژاپن بمانیم و این اتفاق هم افتاد.
- -شما صاحب چند فرزند شدید؟
- -سلمان، بلقیس و محمد فرزندان من هستند که فرزند آخرم محمد در سال 62 در عملیات والفجر در سن 19 سالگی به شهادت رسید.
- -آیا شما بعد از ازدواج به دین مبین اسلام روی آوردید؟
- -باید بگم که زمانی که مرد مسلمان با یک زن غیر مسلمان ازدواج می کند خود به خود آن زن مسلمان می شود و به عنوان یک فرد مسلمان محسوب می شود.
- -یعنی شما فقط به همین دلیل دین اسلام را پذیرفتید خودتان هیچ کششی به این سمت و سو نداشتید؟
- -دین من بودا بود و در دین بودا وفتی فردی از دنیا می رود یعنی دیگر همه چیز تمام شده است حتی جنازه فرد سوزانده می شود اما من فهمیدم که اسلام یک دنیای آخرت نیز دارد یعنی ما بعد از مرگمان هم زندگی می کنیم .ما در این دنیا مورد آزمون های الهی قرار می گیریم و با قبول آیات الهی و عمل به آنها زندگی خوبی برای آخرت خودمان درست می کنیم.
- -شما چه زمانی به ایران آمدید ؟
- -ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وارد ایران شدیم ودر یکی از محله های تهران ساکن شدیم.
- -آیا شما تلاش کردید که خانواده و افراد دیگری را برای گرویدن به دین اسلام راهنمایی کنید؟
- -من در این زمینه تلاش کردم اما متاسفانه موفق نشدم .
- -کمی از فعالیت های خودتان از زمانی که در ایران زندگی کردید بگوئید.
- -من بعد از انقلاب اسلامی در جامعه فعالیت های زیادی کردم در کلاس های قرآن و احکام شرکت می کردم و حتی به بچه های محله قرآن یاد می دادم. وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدم و مطبوعاتی که به زبان ژاپنی بودند را ترجمه می کردم و مدت بیست سال بعنوان معلم در مدرسه "رفاه" فعالیت داشتم.
- -در آخرمطلبی هست که بخوائید بگویید؟
- -از آنجایی که برای شهیدان و جانبازان خیلی احترام قائل هستم و می دانم ایثار و فداکاری آنها بسیار ستودنی است هرساله تعدادی از جانبازان شیمایی ایران را به مراسم هیروشیما می برم.
- صحبت هایمان با خانم یامامورا گل انداخته بود اما خب فرصت چندانی در فضای پر جنب و جوش نمایشگاه نداشتم تا سوالات بیشتری را مطرح کنم.برای همین خیلی سریع به سراغ خانم "ماریا دیولدیر" رفتم که الان ایشان را همه مریم صدا می کنند.
- -خب خانم مریم کمی از خودتان بگوئید اینکه چطور شد که مسلمان شدید و اینکه قبل از اسلام شما چه دینی داشتید؟
- - خب من مسیحی بودم و در یک مدرسه مذهبی درس می خواندم و تا هجده سالگی آموزش های مذهبی درخصوص دین مسیح میدیدم. به نظر من این دین در مورد بسیاری از مباحث جوابگو نبود البته دین مسیح در زمان خودش کامل بود اما خب بعد از آن اسلام آمد که کامل ترین دین محسوب می شود و من پاسخ تمام ابهامات و سوالاتم را از این دین مبین دریافت کردم.
- -برای قبول کردن اسلام از کجا شروع کردید؟
- - در دانشگاه تصمیم گرفتم درخصوص دین اسلام تحقیق کنم در مرحله اول درمورد بسیاری از مباحث شک داشتم و در این باره با بسیاری از هم دانشگاهی های مسلمان و ایرانی گفت و گو کردم و تقریبا تمام سوالات خودم را از آنها پرسیدم . جالب بود که آنها به سوالاتم جواب منطقی دادند و در ادامه نماز خواندن و احکام یاد گرفتمو حجاب را انتخاب کردم.
- - آیا خانواده شما هم در این باره مخالف کردند؟
- - خانواده ام در مورد اینکه من مسلمان شدم مخالفت خاصی نداشتند اما از اینکه حجاب را انتخاب کردم مخالفتشان شدید شده بود.
- - از ازدواجتان کمی بگوئید؛ پس اینطور که مشخص هست شما قبل ازدواج مسلمان شده بودید؟ معیار ازدواجتان بالطبع تغییر کرده بود؟
- بله من قبل از ازدواج مسلمان شدم و معیارم هم برای ازدواج متفاوت شد و در سال 1356 با یک دانشجوی ایرانی ازدواج کردم .
- -شما الان چند سالتون هست؟
- من هم اکنون 61 ساله هستم.
- -حاصل این ازدواج چند فرزند است؟
- -من 4 فرزند به نام های سید محمد حسین، سید محمدرضا و سید محمدعلیو زینب دارم.
- -خانم مریم از فعالیت های خودتان در ایران بگوئید .
- -مدتی استاد دانشگاه الزهرا و آزاد بودیم و زبان و ادبیات فرانسه تدریس می کردم .
- -آیا در فرانسه سعی کردید مروج دین اسلام باشید؟
- -بله سعی کردم ما از آنجایی که تبلیغات ضد اسلامی در فرانسه زیاد بود متاسفانه خیلی نتوانستم موفق شوم.
- -برای زیارت به کجاها سفر کردید؟
- -خدارو شکر به کربلا، مکه، مشهد مقدس سفر کردم به نظر من ائمه بقیع خیلی مظلوم هستند.
به نظر می رسد که نمایشگاه قرآن می تواند محل مناسبی برای دید و بازدید تمام علاقه مندان به مکتب مبین اسلام باشد و ازاین محل، دین اسلام برای جهانیان تعریف مناسب شود و تلاش های مناسبی برای شناساندن ظرفیت های قرآنی و مذهبی کشور به جهانیان صورت گیرد.
نظر شما