عقل در ادوار تاریخِ فلسفه معانی متفاوتی داشته است

خبرگزاری شبستان: خودبنیادیِ عقل چیز جدیدی در دوره متاخر نیست، اما همین واژه در حکمت الهی معنای متفاوتی را با عقل پیدا می کند، عقل فارابی و عقل ابن سینا، عقل سهروردی و عقل خواجه نصیر با عقل کانتی اگر نگوییم که اشتراک لفظ دارند تشابه اندک دارند.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با عنوان «فلسفه، پرستش و نیایش» صبح روز چهارشنبه، 26 اردیبهشت ماه با حضور جمعی از اندیشمندان و استادان فلسفه در مجتمع آدینه برگزار شد.

 

بنابر این گزارش، دکتر حسین کلباسی اشتری، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی(ره) در این همایش با موضوع «عقل پرستنده در حکمت الهی» سخنرانی کرد.

 

وی گفت: کسانی که با تاریخ فلسفه آشنا هستند می دانند که این واژه در طول ادوار مختلف معانی متفاوتی پیدا کرده است.

 

کلباسی اشتری تصریح کرد: امکان ندارد که عقل فیثاغورثی را بتوان با عقل کانتی و قبل از آن عقل دکارتی، هگلی و ... مقایسه کرد.  از جمله تعاریف معروف برای عقل تعریفی است که کانت ارایه کرده و در آن عقل را متکی به خود می داند، در واژگان لاتین هم تفاوت معنایی نسبت به عقل را می بینیم اما در باب اینکه عقل به ویژه در دوره اخیر چه نسبتی با فلسفه دارد گاهی حتی تقابل در دین را می بینم و بسیاری از چهره هایی که در زمینه فلسفه دین نوشته اند هم در این مباحث و جریانات بوده اند.

 

وی ادامه داد: این خودبنیادیِ عقل چیز جدیدی در دوره متاخر نیست، اما همین واژه در حکمت الهی معنای متفاوتی را با عقل پیدا می کند، عقل فارابی و عقل ابن سینا، عقل سهروردی و عقل خواجه نصیر با عقل کانتی اگر نگوییم که اشتراک لفظ دارند تشابه اندک دارند،  به این دلیل که این عقل از مبدا و منشا خود فاصله نگرفته است.

 

استاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) تصریح کرد: در سنت نوافلاطونی عقل به عنوان ساحت وجودی دوم از واحد یا احد صادر شده است، کارکرد این عقل آن است که انعکاس آن مبداء را در خود دارد و این سلسله مراتب با هم ارتباط هستی شناسانه دارند.

 

وی ابراز کرد: این عقل در سنت دینی کاملاً متفاوت و با رویکرد دوره فعلی متمایز است، برای مثال و برای تبیین بحث اشاره می کنم به سه روایت که در کتاب «عقل و جهل» مرحوم کلینی آمده است، در ابتدای این کتاب سه روایت از اوصاف عقل آمده که واقعا شگفت انگیز است.

 

کلباسی اشتری در پایان خاطرنشان کرد: آنچه که به عنوان عقل در انسان تجلی پیدا می کند با رَب او مرتبط است، چنین عقلی با عقل خودبنیادی که بریده از روح است، فقط اشتراک لفظ دارد. چه طور ممکن است که عقل هگلی با عقل صدرایی مشابهت داشته باشد؟ شاید در درک کلیات و درک حسن و قبح، دارای تشابهاتی هم باشند ولی در مصادیق تفاوت دارند.

کد خبر 705937

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha