آیا فیسبوک دشمن دموکراسی است؟

خبرگزاری شبستان: گرچه فیسبوک فضای تعاملی برای بحث و به اشتراک گذاری دیدگاه ها فراهم آورده است ولی به نظر می رسد اشراف گسترده این رسانه بر ذائقه مخاطبان می تواند به تجارتی سودآور ودامن زدن به اخبار جعلی و مخشوش برسد.

 

 

خبرگزاری شبستان_ فرهنگ و رسانه: سید احمد عسکری، دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه تهران در مقاله علمی که در اختیار شبستان قرار داده،‌ با طرح این پرسش «انتشار گزارش ‌هایی در مورد سوء استفاده فیسبوک از اطلاعات کاربرانش و افت شدید ارزش سهام این شرکت در بازار بورس وال استریت برای ما این سوال را برجسته کرد که رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی در انتخابات و سایر عرصه های سیاسی چگونه تاثیرگذار می شوند؟» نوشته است: اطلاعات بیش از 50 میلیون کاربر فیسبوک از سوی شرکت کمبریج آنالیتیکا استخراج شده است و این داده کاوی با هدف تأثیرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی دونالد ترامپ مورد استفاده قرار گرفته است. اگرچه ترامپ پیش از این در توییتر به فیسبوک تاخته بود اما مخالفان ترامپ نیز پیش از این، همین رویه را دنبال کردند و سیل انتقادات را روانه فیسبوک کردند. هر دو جریان سیاسی به نقش فیسبوک در پیروزی و شکست دیگری تاکید دارند.

 

نقد دموکرات ها برضعف سردبیری و انتشار اخبار جعلی در فیسبوک

در روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات و پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ماه نوامبر امریکا، فیسبوک هدف انتقادهای شدیدی از سوی دموکرات ها قرار گرفت مبنی بر اینکه موضوع پخش اخبار جعلی فیسبوک در جریان مبارزات انتخاباتی توسط مدیران این شبکه جدی گرفته نشد.

مارک زاکربرگ، مدیرعامل و بنیانگذار فیسبوک در واکنش به ادعای دو جناح سیاسی درباره تاثیرگذاری این شبکه اجتماعی بر روند انتخابات امریکا و این اتهام که "اخبار جعلی" در فیسبوک بر  نتیجه انتخابات تاثیر گذاشته را دیوانگی خواند. اگرچه چند ماه بعد پذیرفت که انتشار پیام های تفرقه انگیز سیاسی و اجتماعی در موضوع هایی مثل حقوق برابر و عدالت، مهاجرین و مسائل نژادی اهداف درستی را دنبال نمی کرده است و به  تشدید فضای تفرقه انگیز اجتماعی و سیاسی انجامیده است.

 

فیسبوک ضد ترامپ یا سکویی برای همه ایده ها؟

در گام جدید، دونالد ترامپ در پیامی توییتری، فیسبوک را به تبانی علیه خود متهم کرد و زاکربرگ، مدیر فیسبوک اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه فیسبوک قبل و بعد از انتخابات امریکا، "ضدترامپ" بوده است را مردود دانست. زاکربرگ در واکنش به انتقاد ترامپ اعلام کرد که هر دو طیف سیاسی از محتویاتی که دوست ندارند ناراضی اند و لیبرال ها هم او را متهم کرده اند به پیروزی ترامپ کمک کرده است. وی به مسئولیت اجتماعی فیسبوک اشاره کرد و گفت: تلاش او این است که فیسبوک "سکویی برای همه ایده ها" باشد و قول داد فیسبوک همچنان فضای ارتباطی برای همه مردم بسازد و در برابر کشورهایی که سعی دارند اطلاعات غلط بپراکنند و انتخابات را تحت تاثیر قرار دهند یک دیوار دفاعی باشد.


ماجرای سه هزار آگهی مشکوک انتخاباتی در فیسبوک

در بین نارضایتی طرفین از رفتار سیاسی فیسبوک در انتخابات امریکا، سازمان‌های اطلاعاتی امریکا این موضوع را در دست بررسی دارند که آیا مسکو به نفع ترامپ در انتخابات دخالت کرده است. به همین منظور، پس از ماجرای هک ایمیل‌های حزب دموکرات و نامزد این حزب و قوت گرفتن احتمال سواستفاده یک کشور خارجی از شبکه های اجتماعی و فضای مجازی برای دخالت در انتخابات امریکا، کمیته اطلاعاتی سنا از فیسبوک، توییتر و گوگل خواسته است اطلاعاتی در این زمینه ارائه دهند. به همین منظور فیسبوک قصد دارد به زودی سه هزار آگهی سیاسی در فیسبوک را تحویل یک کمیته حقیقت یاب کنگره دهد.

فیسبوک به این نتیجه رسیده است که این آگهی‌ها در جریان مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ توسط نهادهایی خارج از امریکا و احتمالا روسیه طراحی شده است. هدف از این کمپین ۱۰۰ هزار دلاری، انتشار پیام های تفرقه انگیز سیاسی و اجتماعی طی یک دوره دو ساله منتهی به ماه مه ۲۰۱۷ بود. اگرچه این آگهی ها از چهره های خاص سیاسی حمایت نمی کرد اما در مورد مسائل اجتماعی همانند مهاجرت پیام مخشوش و نامعتبر می داد. این آگهی ها و حساب ها ظاهرا بر "تشدید پیام های تفرقه انگیز اجتماعی و سیاسی" متمرکز بود. بنابر اعلام فیسبوک، در این مدت ٤٧٠ حساب غیرواقعی با کمک سه هزار مورد تبلیغات حاوی دیدگاه‌هایی در راستای "قطبی کردن افکار عمومی" در جامعه امریکا انتشار داده است. این در حالی است که طبق قوانین انتخاباتی ایالات متحده امریکا، شهروندان و سازمان های خارجی اجازه پرداخت پول برای حمایت آشکار از نامزدهای انتخاباتی خاص یا مخالفت با آنان را ندارند.

به گزارش ایسنا، زاکربرگ پس از پذیرفتن ماجرای تبلیغات تفرقه افکنانه در دفاع از فیسبوک به  اهمیت یافتن فضای مجازی برای تبلیغات اینترنتی اشاره کرد و گفت: به غیر از این "آگهی‌های مشکل آفرین" مرتبط با روسیه، فیسبوک محلی برای بیان افکار و ارتباط مستقیم نامزدهای انتخاباتی بوده است. اگرچه کمپین‌های انتخاباتی نامزدها صدها میلیون دلار خرج آگهی‌های اینترنتی کرده‌اند که هزار بار بیش از آگهی‌های مشکل آفرینی بود که ما در فیسبوک یافتیم.

 

ترامپ و رسانه های های گرم و سرد

روزنامه ها، مجلات و شبکه های تلویزیونی امریکا بر نقش بی بدیل خود در تاثیر بر  افکار عمومی و به پیروزی رساندن یک کاندیدا تاکید دارند ولی با پیروزی دونالد ترامپ این نگاه غالب مورد تردید قرار گرفت چرا که بیشتر رسانه های دیداری و چاپی برجسته در این کشور از هیلاری کلینتون حمایت می کردند اما رقبتش پیروز میدان شد.

اگر طبق دیدگاه رسانه های سرد و گرم مک لوهان، هیتلر آفریده رسانه گرم رادیو است، ترامپ نیز سوار موج شایعات، توییت ها و کلیک های رسانه های اجتماعی شد. ترامپ برخلاف اوباما به استقبال سوالات چالشی خبرنگاران و روزنامه نگاران خبره نمی رود. این تیپ سیاسی برای رسانه های جدی و سوالات چالشی مناسب نیست و این نکته را به خوبی می دانست که تحرک رسانه ای مناسب برای او در رسانه های اجتماعی است نه در سرمقاله های روزنامه ها و میزگردهای تخصصی و پرسش و پاسخ چالشی با روزنامه نگاران زبده.

 

دروزاه بانی خبر در فیسبوک

حضور فعال ترامپ در شبکه های اجتماعی و توییت ها پرسروصدایش و در نهایت پیروزی وی این سوال را ایجاد کرد که آیا ترامپ بر فرضیه تاثیرگذاری و ضریب نفوذ بالاتر شبکه های اجتماعی نسبت به رسانه های جریان اصلی پی برده است؟

ترامپ در مصاحبه با شبکه  CBSاین فرضیه را تایید می کند و می گوید: کافی است به تعداد مخاطبان من در فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و شبکه های اجتماعی دیگر نگاهی اندازید تا تاثیر آنها در رسیدن من به پیروزی مشخص گردد، خصوصاً با توجه به اینکه رقبا برای تبلیغات خود، رقم هایی بسیار بالاتر از من هزینه کرده بودند.

فرضیه تاثیرگذاری فزاینده فیسبوک و توییتر بر افکار عمومی امریکایی ها وقتی جای تأمل است که بدانیم: ۱۵۶ میلیون آمریکایی عضو فیسبوک هستند و گزارش شده است دو سوم آنها روی این سایت خبر دریافت می‌کنند و اخبار مشکوک و غیروافعی همانند در خصوص مسلمان بودن اوباما، که حمایت پاپ از ترامپ و اتهام قتل کلینتون در نیوز فید حامیان و دنبال کنندگان میلیونی کمپین ترامپ قابل مشاهده بود.  الگوریتم دریافت خبر در فیسبوک به این گونه است که "نیوز فید" هر کاربر مطابق میل کاربران به ارائه خبر و مطلب می پردازد. با این منطق تجاری که خبرهای مورد علاقه کاربران به صرف وقت بیشتر آنها در فیسبوک می انجامد و صرف وقت بیشتر به افزایش درآمدهای تبلیغات تجاری می انجامد.

نیوزفید فیسبوک را می توان با نظریه های استفاده و خشنودی و سایر نظریه ها مخاطب فعال مورد بررسی دقیق تر قرار داد. در این چشم انداز و با اتکا به نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر به رویکرد مواجهه گزینشی مخاطب می رسیم. طبق این رویکرد ارتباطی، فرد برای کاهش ناهماهنگی شناختی فعالانه از موقعیت ها و اطلاعاتی که احتمال دارد ناهماهنگی را افزایش دهد پرهیز می کند.

طراحی الگوریتم نیوزفید فیس‌بوک بر مبنای رویکرد مواجه گزینشی است یعنی مخاطب با اخباری مواجه شود که مورد علاقه شخصی اوست و خشنودی اش را به دنبال داشته باشد و در نهایت وقت بیشتری صرف حضور در فیسبوک کند و فیس‌بوک خبرهای غیرمعتبر و گاهی شایعه نیز که از منابع ناموثق سرچشمه می گیرد را نیز برای جذب نظر و علاقه کاربر در نیوزفیدش به نمایش می‌گذارد.

نقش سردبیری برای کنترل صحت و دقت خبردر این بخش مورد سوال است. خبر چگونه دروازه بانی می شود؟ زاکربرگ می گوید: ۹۹ درصد محتوایی که روی فیس‌بوک پست می‌شود «اصیل» است و فقط یک درصد محتوا ممکن است جعلی و گمراه‌کننده باشد. فیس‌بوک نباید در جایگاه داوری بنشیند و حق را از ناحق تشخیص دهد؛ مسئولیت تشخیص بر عهده کاربران است.

 

رسانه های اجتماعی و مسئولیت اجتماعی رسانه ها

 فیسبوک و سایر رسانه های اجتماعی که خصلتاً مرکزگریز، مشارکتی و در خدمت رویکرد مخاطب فعال باید باشد و به فرایند دموکراسی کمک کند این خطر هم دارد که با تجاری شدن شبکه های اجتماعی و به منظور جذب مخاطب با  داغ کردن بازار اخبار جعلی و شایعات به ابزاری ضد دموکراسی نزدیک شوند.

این در حالی است که مدیران فیسبوک پایبندی خود را به نظریه مسئولیت اجتماعی رسانه ها اعلام کرده اند؛ زاکربرگر به متصل کردن همه و ایجاد فرصت های برابر تاکید کرده است. فیسبوک به گفته مدیرعامل آن به نیروی خوبی برای دموکراسی تبدیل شده است. این شبکه اجتماعی از ماموریت اولیه خود که "ایجاد جهان باز و متصل"[1] است به ماموریت جدید"جهان به هم فشرده"[2]  رسیده است. وضعیتی که رابرتسون آنرا فشردگی جهان و هاروی آن را فشردگی زمان- مکان می نامد.

فیسبوک که ماموریت آن خدمت به دموکراسی است آیا می تواند در عمل به دشمن دموکراسی تبدیل شود؟ چراکه طبق آرای یورگن هابرماس در خصوص حوزه عمومی، با تجاری شدن رسانه ها جماعت تحلیل گر  فرهنگ به توده مصرف کننده فرهنگ تبدیل شدند و اینجاست که در جامعه مصرفی، نگاه انتقادی و دیدگاه تحلیلی کاربران مورد غفلت قرار می گیرد.

نقش این رسانه در دوقطبی کردن جامعه امری نیست که آرزوی مدیر جوان 33 ساله فیسبوک باشد؛ فردی که الان در کنار غول های رسانه ای امریکا همانند روپرت مرداک به ایجاد یک امپراطوری رسانه ای دست یافته است. امپراطوری که دومیلیارد کاربر فعال در سراسر جهان دارد و درآمد آن در سال۲۰۱۶ به ۲۷٫۶۳۸ میلیارد دلار رسیده است.

اگرچه فیسبوک فضای تعاملی برای بحث و به اشتراک گذاری دیدگاه ها فراهم آورده است ولی به نظر می رسد اشراف گسترده این رسانه بر  ذائقه مخاطبان می تواند به تجارتی سودآور ودامن زدن به اخبار جعلی و مخشوش برسد. این رسانه نیازمند مدیریت الگریتمی در حوزه خبر، نظارت بر محتوا و تجدید نظر در سردبیری و درازه بانی خبر است. البته قبل از این باید به این نتیجه برسد که اولویت اول تجاری سازی اطلاعات و توسعه جامعه مصرفی است و یا هدف توسعه دموکراسی و به تشویق تفکر انتقادی است؟

 

 

[1] making the world more open and connected

[2] bringing the world closer together

کد خبر 705906

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha