به گزارش خبرنگار سرویس اندیشه خبرگزاری شبستان، در کانال تلگرامی مصطفی دلشاد تهرانی، عضو هیئتعلمی دانشگاه قرآن و حدیث آمده است:
پاسداشت حقوق مردمان در حكومت با برابر گرفتن همه آنان مقابل قانون جلوه مى يابد، و هر گونه نابرابرى و تبعيض در آن چه حقّ همگان يكسان است، بى حرمتى به آنان و زير پا گذاشتن كرامت ايشان است. امام على(ع) اصرار مى ورزيد و سخت مراقبت مىكرد تا برابرى همگان، مقابل قانون به هيچ روى آسيب نبيند. آن حضرت در فرمان هاى حكومتى خود به كارگزاران خويش چنين مىآموخت: «فَلْيَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدِکَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً، فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ.»/ نهج البلاغه ، نامۀ ۵۹
پس بايد كار مردمان در آن چه حق است، نزد تو برابر باشد، كه از ستم نتوان به عدالت راه برد.
برابرى مقابل قانون درباره همگان است و در آن استثنائى راه ندارد، و حكومت ها نمىتوانند ميان خويش و بيگانه، نزديك و دور، و موافق و مخالف، فرق بگذارند و به حريم آنان تجاوز كنند. اميرمؤمنان على(ع) در عهدنامه مالكاشتر در اين باره چنين فرموده است :
«أَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِيبِ وَ الْبَعِيدِ، وَ كُنْ فِي ذلِکَ صَابِرًا مُحْتَسِبًا، وَاقِعًا ذلِکَ مِنْ قَرَابَتِکَ وَخَاصَّتِکَ حَيْثُ وَقَعِ. وَ ابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا يَثْقُلُ عَلَيْکَ مِنْهُ، فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذلِکَ مَحْمُودَةٌ.»/ همان ، نامۀ ۵۳ (عهدنامۀ مالک اشتر )
حق را درباره هر كس از كسان دور و نزديك كه بايد اجرا شود به اجرا درآور، و در آن كار پايدار باش، و اين پايدارى را به حساب خدا بگذار. در اجراى حق به نزديكان و ويژگانت هر چه مىخواهد برسد. و در برابر پيامدهاى سنگينى كه دچار مى شوى، خواستار سرانجام آن شو؛ زير سرانجام آن ستوده است.
در هر حكومتى اين زمينه وجود دارد كه زمامداران، خود را در برابر قانون چون ديگران ندانند و براى خويش جايگاه ويژه و فراتر از قانون قائل باشند، يا ويژگان و نزديكان آنان بخواهند از موقعيت خود، بهره هاى خلاف قانون ببرند و ويژه خوارى نمايند. امام على(ع) در هر دو مورد به تمام معنا پاسدار برابرى مقابل قانون بود، و به هيچ روى براى زمامداران، و ويژگان و نزديكان آنان شأنى بيرون از قانون قائل نبود، و در برابر هرگونه خلاف قانون سخت مىايستاد و اجازه قانون شكنى به هيچكس نمى داد كه چنين امرى، زشت ترين بى حرمتى و كرامت شكنى درباره مردمان است. امام(ع) در عهدنامه مالكاشتر چنين فرموده است :
«إِيَّاکَ وَ الاِسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِيهِ أُسْوَةٌ.»/ همان
بپرهيز از خودگزينى و امتيازجويى در امورى كه مردمان در آن حقّى يكسان دارند.
همچنين وى درباره ويژگان و نزديكانِ زمامداران فرموده است :
«ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِي خَاصَّةً وَ بِطَانَةً، فِيهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَ تَطَاوَلٌ، وَ قِلَّةُ إِنْصَافٍ فِي مُعَامَلَةٍ؛ فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الاَحْوَالِ. وَ لاَ تُقطِعَنَّ لاَحَدٍ مِنْ حَاشِيَتِکَ وَ حَامَّتِکَ قَطِيعَةً، وَ لاَ يَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ، تَضُرُّ بِمَنْ يَلِيهَا مِنَ النَّاسِ، فِي شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍ، يَحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَى غَيْرِهِمْ، فَيَكُونَ مَهْنَأُ ذلِکَ لَهُمْ دُونَکَ، وَعَيْبُهُ عَلَيْکَ فِي الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ.»/ همان
آنگاه [بدان كه] سرپرست، ويژگان و نزديكانى دارد كه خوى برترى جستن و خودگزينى دارند و [به حق ديگران] دست دراز كردن و در معاملت انصاف و داددهى را كمتر به كار بستن. پس ريشه ستم اينان را با بريدن اسباب آن بر آر، و به هيچيك از اطرافيان و خويشاوندانت زمينى را به بخشش وامگذار. و نبايد از تو چشم داشته باشند كه [با استفاده از نفوذ وابستگى خويش به تو] پيمانى ببندند كه در زمينه آبيارى يا كار مشتركى كه دارند، به مردم همسايه با زمين خود زيان برسانند، يعنى هزينه آن را بر دوش ديگران بار كنند، و در نتيجه گوارايى و شيرينى سود آن به ايشان رسد نه تو، و ننگ آن در اين جهان و آن جهان بر تو ماند.
نظر شما