به گزارش خبرگزاری شبستان، ابوالحسن تهامی درباره اهمیت نمایشنامه هملت در ابتدای این اثر می نویسد:«نمایش هملت رویدادهای دقیق تاریخ را بازنمیتاباند، زیرا حوادث آن ارتباط مستقیم با ساختار یکپارچهی آن دارد؛ زمان وقوع داستان گرچه هزار سالی دورتر از زمان حاضر است، مورد پسند و پذیرش تماشاگر قرار میگیرد. دلیل عمدهی آن شاید این باشد که تماشاگران با دیدن اجرایی بینقص،دارای توانایی ویژهیی میشوند که تجارب عمیق زندگی را در بُعدی فراتر از جهان نمایش و شخصیتهایش درمییابند، اما اینکه کدام ویژگیها و احساسات بازتافته در نمایش، چنان توانایی را برای تماشاگر ایجاد میکنند هنوز دانسته نیست و در شمار اسرار است. به هر روی، اگر کشف این راز به درک عمیقتری از این نمایش بیانجامد، کوشش در کشف آن بیهوده نخواهد بود.
یکی از عوامل ایجاد توانایی یاد شده، کشش عمومی هنر است که ما را از زمان حال جدا میکند و به رشتهیی از ارزشهای جهانی پیوند میدهد. هملت صرفاً نمایشی نیست که بر پایهی بنمایههای عمومی، مثلاً بر پایهی خوب و بد یا خیر و شر نوشته شده باشد. شاهپور هملت در بحرانی قرار میگیرد که به سرعت نمیتواند راه و کرداری درست را برای رسیدن به مقصود برگزیند. فشار زندگی، که شاه کلادیوس توانمند نماد آن است، قدرتی اهریمنی دارد و انتقامی که مرگ او را از پی بیاورد تنها راه درست به نظر میآید. اما پا نهادن به راه انتقام با کندی آزارندهیی صورت میگیرد. افزون بر این، نیروهای مشخص دیگری نیز در کارند.
یکی از این نیروها سرشت خود هملت است: انسانی شریف در جهانی اهریمنی که مانند هر انسانی گاه به عقل پناه میبرد و گاه اسیر احساسات میشود. تکگوییهایش میوههاییست محصول عقل او، نشان آنکه برای برگزیدن راه درست به تأمل و اندیشهیی ژرف روی آورده است. اما این اندیشهها نیز گاه به فوران احساسات کشیده میشوند، چنانکه زمانی تشخیص بیدرنگشان ممکن است، و گاه در پشت نقاب دیوانهبازیهایش پنهان میمانند.
نیروی آزارندهی دیگر، روح هملت بزرگ، شاه تازه درگذشته است که حتی پس از مرگ هم برای آیندهی کشورش خط مشی تعیین میکند. شاهپور هملت درمییابد که او را نیروهای برتافته از روح پدرش به پیش میرانند و یارای آن ندارد که راستی و درستی آنها را به پرسش گیرد.
عامل دیگری که در این نمایش اثر بسیار دارد، نیروی سرنوشت است. هملت مانند ما همه درمییابد که آدمی آن چیزی نیست که خود تصور میکند، و توان او را بسیار کم و محدود میبیند. آدمی گاه با محیط خود همراه میشود و کنار میآید، و گاه انسانهای بزرگ بر نیروی درونشان نیز چیره میشوند، اما زمان و رویدادها (بخت)، عقل و احساسات را پریشان میکنند. همانگونه که بازیگر نقش شاه میگوید....»
در این کتاب افزون بر ترجمهی متن نمایش، موضوعاتی چون «اهمیت هملت در این روزگار»،«هملت و دوران الیزابت»، «تراژدی انتقام» ،« زبان این نمایش»،«تحلیل شخصیتهای نمایش» ،«چند نقد ادبی از هملت»، «نوشتهی:اندروسسیل بردلی، ارنست جونز، تی اس الیوت و ویلسن تادی» مورد توجه قرار گرفته است.
موسسه انتشارات نگاه چاپ دوم نمایشنامه «هملت» اثرجاودانه «ویلیام شکسپیر» با ترجمه«ابوالحسن تهامی» را در 335 چاپ کرده است.
نظر شما