به گزارش سرویس دیگر رسانههای خبرگزاری شبستان،هادی ایزدپناهی که چندی پیش توانست در مسابقات قرآن کارکنان رسانه ملی، موفق به کسب رتبه اول در رشته قرائت تحقیق شود، کاروان قرآنی حج تمتع را در سال ۹۴ همراهی کرده و از بازماندگان حادثه منا است.
ایزدپناهی، قاری ممتاز کشورمان با حضور در خبرگزای ایکنا به گفتوگو درباره تلاوت ایدهآل پرداخت و همچنین به مشکلات قرآنیان اشاره کرد که به آن میپردازیم؛
از نظر شما تلاوت ایدهآل دارای چه شاخصههایی است؟
اجازه دهید صحبتهایم را با اشاره به دومین آیه سوره مبارکه انفال آغاز کنم که میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؛ مومنان کسانی هستند که وقتی خدا یاد میشود، قلبهایشان دگرگون میشود»...
اینطور بهنظر میرسد که یک قاری قرآن ابتدا باید یک مستمع خوب باشد، یعنی وقتی قرآن را میشنود و آیات را میخواند، اول خودش تأثیر بپذیرد تا بتواند بر دیگران تأثیر بگذارد.
الحمدلله ما در کشور شاهد رشد تلاوت قرآن هستیم، اما این رشد به نظر حقیر بیشتر در جنبههای فنی و موسیقایی بوده و در جنبههای معنوی تلاوت، مسیر طولانیای را در پیش داریم. البته صحبت در این خصوص زیاد است که در اول قاری قرآن باید حافظ قرآن باشد و آیات را از حفظ تلاوت کند، همچنین بر ترجمه و مفاهیم آیاتی که تلاوت میشود، تسلط داشته باشد، این عوامل مجموعاً دست به دست هم میدهد تا قاری بتواند هم خود از قرآن اثر بگیرد و هم بر مخاطب اثر لازم را بگذارد؛ در صورتی که اگر قاری بر متن و محتوا تسلط نداشته باشد، اثرگذاری ناقص میشود و به قول یکی از اساتید مصری صرفاً اجرای موسیقی خواهد بود و در این صورت موسیقی بیشتر به گوش شنونده میرسد تا محتوای غنی قرآن.
تفاوت و ملاک تشخیص یک تلاوت صرفاً فنی و موسیقیایی با یک تلاوتی که هم فن در آن لحاظ شده و هم دارای معنویت است به چه صورت خواهد بود و هرکدام چه اثری بر مخاطب میگذارد؟
ما وقتی در تلاوتهای مشاهیر مصر بررسی میکنیم، میبینیم که برخی تلاوتها با گذشت سالها، هنوز بر مخاطب اثر میگذارند و دلیل آن این است که این قاریان در عین اجرای فنون تلاوت، ذوب در مفاهیم شده یا بهعبارتی روح خودشان را با قرآن عجین کرده بودند و صرفاً در پی هنرنمایی موسیقیایی نبودند. بسیاری از تلاوتها وجود دارد که جنبه فنی بالایی ندارد، اما بهدلیل ارتباط معنوی قوی قاری با قرآن، ماندگار و اثرگذار میشود. بهعنوان مثال، در تلاوت استاد منشاوی، مستمع به خوبی این را متوجه میشود که استاد صرفاً بر موسیقی تنها تمرکز نکرده و با عالم معنا ارتباط دارد.
به همین جهت تزکیه نفس و ارتباط با معنای قرآن تأثیر بهسزایی در انتقال حس قاری بر مخاطب دارد، که این ویژگی در کارهای موسیقیای دیگر به این شکل وجود ندارد و در آنجا فن و موسیقی حرف اول را میزند.
نقش استاد در تربیت قاریانی که هم دارای فن باشند و هم از معنویت قرآن بهره برده باشند، چیست؟
ما در دهههای اول انقلاب، شاهد این موضوع بودیم که اساتید و جلسات قرآن رنگ و بوی معنوی زیادی داشتند، اما با گذشت زمان، فضای جلسات به سمت مباحث فنی رفته که این خود معلول عوامل بسیاری است. از جمله آنها سبک زندگی اساتید است. استاد قرآن باید با سادهزیستی و در قید و بند دنیا نبودن، الگویی قرآنی برای متربیان و قرآنآموزانش باشد. استاد قرآن باید طبق آموزههای قرآن، در پی ملکوت باشد و این در وجنات و سکناتش دیده شود. گاهی این موضوع در بین طیفی از قشر مذهبی ما دیده میشود که برای مادیات ارزش زیادی قائل هستند؛ اساسا سبک زندگی به این سمت میرود که امور دنیوی جایگاه ویژه ای در اذهان یافته است. اگر اساتید قرآن هم این رویه را داشته باشند، بالطبع الگویی برای شاگردان خود میشوند که آنها هم دید مادی داشته باشند و این با روح حرکت قرآنی در تضاد است.
ما در خاطرات استاد عبدالباسط داریم که هدایای ارزشمندی در قبال تلاوت قرآن دریافت میکرد، اما آنها را برای خود نگه نمیداشت و زندگی بسیار سادهای را در پیش گرفته بود که بهنظر میرسد این یکی از دلایل ماندگاری تلاوتهای استاد بوده، هرچند ما مخالف این نیستیم که اقشار جامعه باید از حداقلهایی برخوردار باشند که جامعه قرآنی هم از این امر مستثنی نیست، اما لازمه اصلی حرکت قرآنی همان معنویات و گرفتن رنگ و بوی الهی است، نه اینکه قرآن ابزاری شود برای رسیدن به امور مادی.
قسمت پایانی صحبتمان را به همین نکتهای که شما اشاره کردید اختصاص میدهیم، چرا وقتی که در جامعه ما صحبت از فعالیتهای قرآنی میشود، عموم افراد توقع کار به اصطلاح «فی سبیل الله» یا رایگان دارند؟ و تلاشهایی را که یک قاری، حافظ یا فعال قرآنی در طی سالهای متمادی انجام داده در نظر نمیگیرند و اساساً فعالان قرآنی با عدم وجود منبع درآمد مشخص و بیمه اختصاصی باید از چه راهی ارتزاق کنند؟
به مطلب خوبی اشاره کردید، انقلاب ما با شعار اسلامی و قرآنی شروع شد و باید این شعار را در بطن جامعه دید و حرکتهای قرآنی را با توجه کامل حمایت کرد، اما متأسفانه شاهد این قضیه هستیم، هنرهای دیگری که مانند حفظ و تلاوت قرآن، زحمت زیادی را در برنمیگیرد، حمایت بیشتری از آنها میشود و اهمیتی که به آنها داده میشود خیلی بیشتر از افرادی هست که فعالیت قرآنی انجام میدهند و در اینباره مسئولان مربوطه باید چارهاندیشی کنند.
ما مخالف نیستیم اگر یک مجری، یا شومن و خوانندهای برنامه هنریای اجرا میکند، بهصورت تمام و کمال حق و حقوق خودش را دریافت کند، اما به فعال قرآنی هم توسط دستگاههای ذیربط رسیدگی شود تا بتواند از نظر معیشتی دغدغهای نداشته باشد و زندگی آبرومندانهای فراهم کند؛ چرا که از نظر فنی زحماتی که یک قاری میکشد، کمتر از یک مجری یا خواننده نیست.
من از قاریان قرآن کسانی را میشناسم که بعد از بیست سال فعالیت حرفهای قرآنی هنوز مستأجر هستند و دغدغه مالی دارند، چون همیشه با نیت معنوی کار کردهاند و این برای مسئولان یک وظیفه است که به وضعیت این عزیزان رسیدگی کنند تا شرمنده قرآن نشویم و در آخرت بتوانیم سرمان را بالا بگیریم؛ در عین حال ما قاریان قرآن هم باید در این بین، آن معنویت خود را حفظ کنیم.
نظر شما