به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان،حسن فروغی یکی از اعضای جامعه قرآنی کشورمان است که پس از گذراندن سطوح مقدماتی تلاوت قرآن و تسلط در این هنر کم نظیر و تأثیرگذار به فضای دیگری گذر کرده و وارد مباحث تربیتی شده است. فروغی که دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی است، اخیراً پرچمداری حرکتی را دارد که از آن به «قرائتپژوهی قرآن کریم» تعبیر میکنند. به منظور آشنایی بیشتر با این چهره قرآنی کشورمان خبرنگار ایکنا با وی به گفتوگو نشسته است که مشروح آن از نظر میگذرد؛
خیلی خوشحال هستیم که دعوت ما برای این مصاحبه را پذیرفتید، در ابتدا خود را معرفی کنید تا به سؤالات دیگر برسیم.
بنده حسن فروغی هستم و افتخار دارم که از سنین کودکی در یک مجموعه قرآنی و خانوادهای که طنین قرآن در آن خانواده همیشه به گوش میرسید، رشدونمو داشتهام، بنده در منطقهای بسیار قرآنی و زیبا، واقع در غرب استان اصفهان به نام «ویست» که یکی از مراکز مهم قرآنی استان اصفهان است و در نزدیکی سه شهر فرهنگساز کشور یعنی خوانسار، گلپایگان و خمین است، زیست کردم.
در این منطقه یک حلقه معرفتی وجود دارد و در واقع منطقهای عالمخیز و قرآنپرور است و ما هم افتخار داشتیم که در خانواده قرآنی و در این منطقه به دنیا آمدیم، از سنین کودکی و نوجوانی نیز در جلسات خانگی و مجموعههای قرآنی حضور داشتم، با توجه به این که متولد سال ۱۳۵۷ هستم لذا شاهد جلسات قرآن بودم. از همان اوایل انقلاب جلسات قرآنی وجود داشت، بنده نیز در این جلسات حضور داشتم و فعالیتهای ابتدایی و قرآنی خود را در این منطقه آغاز کردم.
پس از گذراندن دوران تحصیلات در مقاطع ابتدایی وارد تحصیلات در مقطع آکادمیک در حوزه و سطوح عالی آن شدم و در دانشگاه نیز با رشتههای متعددی که اقتضای فعالیت با جوانان بود، پیگیری کردم و در حوزه جامعهشناسی و روانشناسی نیز توفیق داشتم که فعالیت کنم. اما پس از این که رشته قرائت در جامعةالمصطفی(ص) العالمیه تأسیس شد در جمع آنان بودم و در تأسیس و راهاندازی این رشته آکادمیک، توانستم نقش داشته باشم. ضمن این که تحصیلم را تا سطح عالی حوزه ادامه دادم، مربی پایه ۱۰ علوم و فنون قرائت قرآن هستم و اولین کسی هستم که دانشنامه علوم و فنون قرائت را گرفتم و علاوه بر این مدرک دکترای علوم قرآن و حدیث را از دانشگاه آزاد اسلامی دارم.
به رشته علوم و فنون قرائات قرآن خواهیم رسید تا پیرامون آن برای ما توضیح دهید، اما اکنون بفرمایید که از چه سنی وارد فضای قرآنی شدید و در چه جلساتی شرکت کردید؟
طبیعتاً پیشینه جلسات قرآن در جمهوری اسلامی ایران همراه با رویکرد خانگی و سنتی بوده که اساتید مخلص و با اخلاق قدیم نیز در آن فضای آموزشی و علمی فعالیت داشتند، بنده نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه پیگیر قرائت قرآن بودم و حتی گاهی اوقات که معلم قرآن نمیتوانست به مدرسه بیاید، از من درخواست میشد تا کلاس را اداره کنم. در دوران دبستان و راهنمایی نیز فعالیتهای مختلف فرهنگی مانند قرائت قرآن را دنبال میکردم و تا دوران نوجوانی نیز در فضای مسابقات قرآن حضور داشتم و در جشنواره فرهنگی و سرود نیز در زمان جنگ تحمیلی تکخوان اول استان اصفهان محسوب میشدم.
آن زمان که آقای جواد فروغی در مشهد میدرخشید، با یکدیگر هم دوره بودیم و بعد هم که اخوی ما در قرائت قرآن ظهور خاصی داشت و نسبت به طنین صدای ایشان اقبال عمومی صورت گرفت، بعد نیز اندک اندک وارد فضای مفاهیم، تفسیر، معارف قرآن شدم و در حقیقت به سمت نگاه دانشی و بینشی به قرائت قرآن حرکت کردم و بیشتر راه آموزش و پژوهش و تدریس و تربیت را در پیش گرفتم.
از سال ۱۳۷۷ نیز در حوزه علمیه قم مشغول بودم و تدریس میکردم و این هم برای بنده افتخاری بود که به برکت قرآن به حج دعوت شدم و پس از آن نیز در دانشگاهها و در گزینش اساتید قرآن دانشگاه آزاد در پژوهشگاه قرآن و عترت، توفیق خدمت داشتهام.
در این مدت آیا در مسابقات قرآن نیز حضور داشتهاید؟
بله، تا دوران نوجوانی و مقطع سنی راهنمایی در مسابقات شرکت میکردم که یکی از مسابقات آن زمان نیز مسابقات قرآن مطلع الفجر بود که توسط سازمان تبلیغات اسلامی برگزار میشود و در حقیقت موج قرآنی که در کشور ایجاد شد از همان منطقه ویست در استان اصفهان بود، در واقع ویست یکی از پایگاههایی بود که حتی موجب شد تا اطراف استان اصفهان نیز به سمت فعالیتهای قرآنی تشویق شوند. در واقع وقتی مسابقات قرآن برگزار میشد، بسیاری از متسابقان از بچههای ویست بودند چنان که در برنامههای فرهنگی و هنری نیز حضور موثر داشتند و در یک کلام سبک و رویکرد بچههای آن منطقه، سبک زندگی قرآنی است، به این معنا که با قرآن زندگی میکردند و زندگی میکنند.
آیا فرزندان شما نیز فعالیت قرآنی را دنبال میکنند؟
«الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا»؛ یکی از نعمات خداوند که نصیب ما شده این است که صاحب دو فرزند هستم، دخترم در مدرسه نمونه دولتی مشغول به تحصیل است که در حال حفظ کردن قرآن است، اما رویکرد ما این نبوده و نیست که با قرآن تعامل پروژهای داشته باشیم، اعتقاد ما بر این است که باید با قرآن زندگی کرد.
این تجربه را عرض میکنم تا مخاطبان نیز بتوانند از آن بهرهبرداری داشته باشند. صبح که دخترم میخواهد عازم مدرسه شود، ایشان را میرسانم که حدودا ۱۰ دقیقه طی این مسیر به طول میانجامد و طول همین مسیر، ایشان قرآن را مرور میکنند، اکنون هم از جزء سیام قرآن شروع کرده و در حال ادامه هستند، لذا از این فرصتها نیز میتوان بدین شکل استفاده بهینه داشت.
پسری هم به اسم طاها دارم که اکنون چهار سال سن دارد و او هم از سورههای کوچک قرآن شروع به حفظ قرآن کرده است. البته بچهها باید دوران طفولیت خود را نیز زندگی کنند و در واقع بسیاری از فشارهایی که برخیها میآوردند، بعضا به نظر میرسد که علمی نیستند و حتی میتوانند، آسیبزا نیز باشند.
شاهد این هستیم که افرادی در این فضای سنتی مشغول به کار میشوند، خودشان نیز رفته رفته جلسه قرآنی را تشکیل میدهند و به شیوه سنتی شروع به تدریس میکنند، اما رویکرد شما متفاوت است و وارد فضای تربیتی یا به عبارت دیگر وارد فضای آکادمیک و علمی شدهاید، از علت این تصمیم بفرمایید.
توفیق الهی بود که دست داد و بنده نیز به این سمت هدایت شدم، البته مطالعات جامعهشناختی داشتم ضمن این که همین رویکرد قرآنی و عمومی را نیز داشتم و مطلع بودم که این فضا هم وجود دارد، البته دغدغه اصلی این بود که قرائت قرآن را بما هو قرائت قرآن، بفهمم که در جایگاه آن در منظومه دانشی و علوم قرآن بیابم و ببینیم که ساختار آن چیست.
البته در جلسات سنتی قرآن نیز شاهد این هستیم که نظریات شخصی وجود دارد که حاصل تجربیات اساتید است، اما شاید در یک شرایط خاص و برای افرادی که در یک اقلیم خاص هستند، جواب دهد، اما در خیلی از جاها جواب نمیدهد، لذا این مسائل دغدغههای علمی و اصلی بنده بودهاند.
رشته علوم و فنون قرائات قرآن که در جامعة المصطفی(ص) العالمیه برگزار شد، گویا که گمشده خودمان را یافتیم، البته چون جامعة المصطفی(ص) نهاد حوزوی است شرایط محدودی برای پذیرش دارد، اما در حقیقت رویکرد حوزوی است.
بسیاری از اساتید بینالمللی کشورمان نیز اصرار داشتند که شرایطی ایجاد شود تا بتوانند وارد این فضا شوند و در واقع با هر یک از اساتید که نشست و برخاست داشتیم، این دغدغه را داشتند و ما نیز توفیق داشتیم که در این عرصه پیشگام باشیم و به قول یکی از دوستانمان که میگفتند شما متهم ردیف اول قرائت پژوهی هستید، خدا را شکر میکنم از این بابت؛ چراکه لقب بدی نیست و آن را با دنیا هم عوض نخواهم کرد و یکی از افتخارات من است.
پیشتر گفتیم که به وقت خود در مورد قرائتپژوهی صحبت میکنیم، اکنون که به آن اشاره داشتید، قدری در این زمینه برای ما و مخاطبان ما توضیح دهید و بفرمایید که اساساً چه نیازی به آن داریم؟
قرائت قرآن را اینگونه تعریف میکنیم که در واقع قدیمیترین دانش قرآنپژوهی است و در حقیقت آخرین وحی الهی و «يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ» است، اگر بخواهیم آن را به لحاظ علمی خوب فهم کنیم باید تمام روشها و ساختارها را به سمت دقیق مباحث علمی ببریم و مفهومشناسی دقیقی داشته باشیم. در پایاننامه ارشد خود نیز با همین دغدغه پیش رفتم که هندسه تلاوت قرآن را بررسی کنم که تلاوت بما هو تلاوت چه آدابی به جهت ظاهری و باطنی و نرمافزای و سختافزاری دارد و در عالم نیز همینگونه است و هندسه از نقش مهمی برخوردار است.
در بحث قرائت قرآن نیز به دنبال این بودم که ببینم قرائت در منظومه دانشها چه جایگاهی دارد؟ خود قرآن مرکبش صوت، صدا و قرائت است و حقیقت مکتوبی نبوده و در خواب هم نبوده است، بلکه از طریق قرائت و انتقال یکسری از اصوات بوده و خداوند هم میفرمایند: «وَ رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا»، این چینش نیز کار من بوده و این چینش همان چینش لفظی و صوتی است که در درون این مفهوم است و این چینش به جهت علمی و تخصصی نیز موضوعیت و طریقیت دارد که طریق رسیدن به محتوا است، لذا قرائت قرآن یک امر ضروری است. اما نه به این معنا که فقط آن را بخوانیم و خیلی سطح پایین به آن نگاه کنیم تا از رهگذر قرائت قرآن فقط ثوابی برده باشیم و دور هم باشیم، اینها عالی هستن،د اما این پوسته با لایه ارتباط دارد، اما نه این که فقط آن را بخوانیم و خیلی سطح پایین به نگاه کنیم و فقط ثواب ببریم و فقط دور هم بودن باشد، اینها عللی هستند، اما این پوسته با لایه ارتباط دارد، «نظر را نغز کن تا نغز بینی، گذر از پوست کن تا مغز بینی».
مفسران ما هم نگاهشان به قرائت است و اول هر تفسیری نوشته است که این آیه بر اساس قرائت فلان اینگونه است و ...، لذا این بحث را برای راهاندازی بحث گفتمان عمومی کشور در نظر گرفتیم که در مراکز علمی و آکادمیک که چند سال است به حمایت مرکز توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور وزارت علوم و دوستان ما در پردیس فارابی دانشگاه تهران، این بحث را پیگیر بودیم و فصلنامهای هم برای آن ایجاد شد.
چون نگرش عمومی به قرآن تنها نگرش ترویجی است که مسابقهای برگزار شود و مردم نیز به سمت قرآن تشویق شوند، البته خیلی هم خوب است و نهادهای قرآنی هم خوب کار کردهاند و مقام معظم رهبری نیز روی ترویج و گسترش این فرهنگ تأکید داشتهاند، اما دغدغههای ایشان به سمتی ما را سوق داده که سراغ خیلی از حقایق دیگر نیز برویم که قرائت قرآن میتواند به خوبی این بخش را بر بتابد و این قرائت قرآن در واقع یک دانش است و نه یک فن.
در واقع فن و هنر نیز دارد، اما یک دانش است که از متغیرهایی برخوردار است، لذا میگوییم علوم و فنون قرائات که عبارت از دانشهایی است که به قرائت قرآن مربوط میشوند که میتوان فقه و اصول را در این زمینه نام برد، در مورد دانش اصول باید بگویم که با اساتید حوزه علمیه جلساتی داشتهایم و آنها نیز در این زمینه نظر مثبت داشتهاند، اما در واقع آنچه که باید محقق شود، حاصل نشده و مراکز علمی و دانشگاهی جا دارد که در این حوزه بیشتر ورود داشته باشند.
در حقیقت این گفتمان علمی را انجمن علمی دانشگاه تهران به راه انداخت و از ما نیز دعوت به عمل آمد و ما نیز به افتخار در خدمت آنها بودیم و دبیری علمی کار را نیز بر عهده گرفتیم؛ چرا که در این زمینه برای فصلنامه سه سال درگیر بودیم و حتی در این زمینه با اساتید و مراکز دانشگاهی خارج از کشور نیز مکاتباتی صورت گرفت، از جمله این که با شیخ المقارئ کشور مصر ارتباط داشتیم، با یکی از اساتید برجسته کشور عراق نیز در ارتباط بودیم و متن پیام ایشان را هرگز فراموش نمیکنم که گفته بودند «خیلی خوشحال میشوم که ببینم چه میکنید».
از طریق ایشان با استاد شاذلی که مرحوم شدند، مرتبط شدیم و با دانشگاههایی دیگر مانند ترکیه و ... نیز ارتباطاتی برقرار شد و در واقع میطلبد که ما به عنوان مذهب حقه تشیع در دانش قرائت قرآن گام جدی برداریم.
لازم است که جایگاه تلاوت و قرائت قرآن را در آموزهها و مبانی شیعه به جهان علم و قرائت نشان دهیم که شیعه را کم کار نبینند و باید دکترین تشیع را در اینجا دنبال کنیم، گفتمان قرائتپژوهی هم به همین منظور است که باید نظریه پردازیهایی صورت گیرد، اساتید ما زحمات خوب میکشند، اما باید به سمتی حرکت کنیم که این اساتید به میدان آیند و تجربیات آنها را مستندسازی کنیم و به ظرفیتهای علمی و دقیق دست یابیم.
بسیار ممنون از این که دعوت ما را پذیرفتید و این گفتوگو شکل گرفت، در پایان و در مقام جمعبندی آیا میتوان گفت که قرائتپژوهی عهده دار این مسأله است، که علاوه بر توجه به یادگیری الحان و اصوات و ... به بحثهای علوم قرآنی و ... که مربوط به فهم قرآن باشد نیز توجه دارد؟
قطعاً همینطور است و یکی از اضلاع مهم هندسه تلاوت قرآن همین بحث درون و فهم و تدبر قرآن است که قرآن نیز روی آن تأکید میکند و اگر یک قاری قرآن نگاه به درون و فهم قرآن را نداشته باشد، قاری نیست و نمیتواند قرائت مطلوب و اثرگذار داشته باشد.
نظر شما