به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: علی(ع) نه تنها امام شیعیان که امام جوانمردان عالم است. فتوت، عدالت و شجاعت علی(ع) مثال زدنی است؛ به گونه ای که درغزوه احد حضرت امیر(ع) به تنهایی از چپ و راست شمشیر می زد و کفار را که قصد حضرت رسول(ص) را داشتند به جهنم می فرستاد، فرشتگان از ثبات علی بن ابی طالب و دلاوری او تعجب کردند تا اینکه جبرئیل از آسمان آوازی سر داد که «لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار»
بر آن شدیم در سالروز ولادت حضرت امیر(ع)، فتوت در سیره امام اول شیعیان و همچنین کارکردهای جوانمردی در جهان امروز را در گفت وگو با دکتر بخشعلی قنبری، نهج البلاغه پژوه و صاحب آثار فروانی در باب حضرت امیر(ع) به بحث بگذاریم که حاصل آن به حضورتان تقدیم می شود:
به عنوان نخستین سوال در مورد ویژگی ها و جنس فتوت حضرت امیر(ع) و آنچه که از جوانمردی در سیره امیرالمومینن امام علی(ع) متبلور بود، توضیح دهید.
جبرئیل در مورد حضرت امیر(ع) این ندا را سر داد که: «لا فَتى اِلاّ عَلِىّ، لا سَيفَ اِلاّ ذُو الفَقار» (جوانمردی چون على(ع) و شمشیرى چون ذوالفقار وجود ندارد). جنگاوری حضرت امیر(ع) تابع فتوت اوست، چراکه آن زمان بسیاری از افراد در جنگاوری زبانزد خاص و عام بودند ولی در هم آمیختن این دو و تقدم داشتن فتوت بر ذوالفقار بسیارمهم است چون شمشیر ابزار است، ابزاری که می تواند در راستای حقیقت یا باطل استفاده شود؛ شمشیر به خودی خود نه بد است و نه خوب ولی اگر دست معاویه بیفتد بد است و اگر دست علی(ع) باشد، خوب.
هرگاه جنگاوری با فضیلت همراه نشود خالی از ارزش است. حضرت امیر(ع) جنگاوری جوانمرد بود. وقتی که فردی در یکی از جنگ ها از ایشان سوال کرد که چند نفر را کشته ای؟ حضرت پاسخ دادند: سه نفر. و آن شخص تعجب کرد. حضرت پاسخ گفت: من مثل تو نمی کُشم، حساب و کتاب می کنم(یعنی بر اساس نگرش فتوت آمیز می جنگم نه آنکه هرک سی به من رسید او را از پای در آورم).
اینجاست که حضرت علی(ع) فتوت خود را حتی در میدان جنگ نشان داد. اما واقعیت آن است که این فتوت ریشه تاریخی بلندی دارد.
ریشه تاریخی شهرت حضتر امیر(ع) به فتوت و جوانمردی به چه زمان باز می گردد؟
در میان اعراب جاهلی پیمانی به نام «حِلْفُ الْفُضول» وجود داشت که پیامبر(ص) نیز در آن حضور داشت و همواره به آن افتخار می کرد.
دسته ای از جوانان مکه وقتی دیدند غارت گران به کاروان ها حمله می برند و تاخت و تاز کرده و مال آنان را به غارت می برند و زنان شان را به کنیزی می گمارند، این پیمان را بستند تا حافظ جان و مال و ناموس کسانی باشند که وارد مکه می شوند و قرار است که مدتی غریبانه در آن دیار زندگی کنند؛ لذا پیامبر(ص) هم عضو این پیمان بودند و انصافا این پیمان در طول تاریخ عرب یکی از نقاط قوت است آنهم در میان عرب جاهلی که نه فرهنگ می دانست و نه تمدن داشت و شجاعت را به معنای قاتل بودن معرفی می کرد. اما این پیمان اما درخشان بود و حضرت رسول(ص) بعدها و پس از بعثت نیز فرمودند هرگاه به این گروه دعوت شوم اجابت می کنم.
اما پس از ظهور اسلام جوانمردترین جوانمردان، حضرت امیر(ع) بود؛ برای مثال حضرت در جنگ صفین وقتی که عمروعاص لباس از تن بر می کند، امام علی(ع) برای آنکه به حیثیت او خدشه وارد نشود از کشتن اش صرف نظر می کند.
جوانمردی امیرالمومینن امام علی(ع) تا جایی بود که حتی بر بالین کسانی که با ایشان جنگیده و کشته شده بودند،می رفت، چنان که در جنگ جمل بر بالین طلحه و زبیر رفتند.
نکته مهم آنکه چوانمردی در مسلک امام علی(ع) فقط مخصوص مسلمین نیست. بلکه از جنس جوانمردی است که برای تمامی اعصار و پیروان ادیان قابل احترام و الگوبرداری است. چه آنکه وقتی حضرت(ع) شنید به خانه زن یهودی حمله شده است و زیورآلات او را به یغما بردند، فرمود: «شنیدهام دشمنان از پای دختر یهودی، خلخال کَندهاند. اگر مَرد مسلمانی به خاطر این غصه دِق کند و بمیرد کار ارزشمندی انجام داده است»
این نمونه هایی از جوانمردی در سبک زندگی امیرالمومنین امام علی(ع) است. همچنین است احسان و بخشیدن بدون چشمداشت؛ علاوه بر این، از جمله مثال های دیگر در باب اخلاق جوانمردی، عشق و شفقت است که در نهج البلاغه مورد توجه قرار گرفته است.
رفتار پهلوانی و جوانمردی در فرهنگ ایرانیان در طول تاریخ وجود داشته است اما با ورود اسلام به ایران و آشنایی مردم با حضرت امیر(ع)، جوانمردی تبدیل به صفتی شد که همواره به حضرت امیر(ع) نسبت داده می شود؛ در چرایی این مسئله و کیفیت الگوبرداری مردم ایران از این اخلاق علوی توضیح دهید.
این جریان در میان ایرانیان وجود داشته است هم قبل از اسلام و هم بعد از اسلام، ورزش های پهلوانی باستانی که امروز داریم و در زورخانه ها وجود دارد مربوط به دوران پیش از اسلام است. با ورود دین اسلام به ایران، به تدریج امام علی(ع) تبدیل به الگوی ایرانیان شد.
بی تردید در پرتوی همین جوانمردی و الگوبرداری است که تاریخ ایران زمین پهلوانان بسیار را به خود دیده است چنان که «پوریای ولی» در حالی که می توانست در میدان مبارزه پیروز شود اما به خاطر مادر رقیب خود که آنجا حاضر بود و دعا می کرد تا فرزندش پیروز میدان شود، عامداً به رقیبش باخت!
به نظرتان مراجعه به سیره جوانمردی و فتوت حضرت امیر(ع) و به طور کلی بازگشت به این سیره چه تاثیری را می تواند در اصلاح سبک زندگی ما داشته باشد؟
نیاز عصر جدید به اخلاق جوانمردی است و به ویژه جوانمردی که در مسلک حضرت امیر(ع) باشد. جهان امروز ما تبدیل به جهانی مادی گرایانه شده است و آدم های خودمحور همه چیز را برای خود می خواهند، در برابر هر سخن واقعه می گویند: به من چه چیزی می رسد.
متاسفانه امروز جامعه وضعیت خوبی ندارد، جلو چشم مان دو نفر با یکدیگر دعوا می کنند به جای آنکه از هم جدایشان کنیم بدتر به دعوا دامن می زنیم یا از آنها فیلم می گیریم. لذا امروز در جامعه اخلاق جوانمردی دیده نمی شود که اگر دیده می شد و بر مدار سیره امیرالمومنین امام علی(ع) بود این قدر شاهد مشکلات مختلف نبودیم.
یکی از سخنان حضرت امیر(ع) که بارها بر آن تاکید کردند این بود که برای ظالم دشمن باشید و برای مظلوم دوست؛ حضرت(ع) خود این گونه بودند و همواره در دوران حکومت خود می فرمودند که این حکومت برای من به اندازه آب بینی بز فرتوت ارزش ندارد به جز اینکه بتوانم از این طریق حق مظلومی را از ظالمی بگیرم.
نهج البلاغه حضرت امیر(ع) چه رویکردی نسبت به مسئله فتوت و جوانمردی دارد؟
خطبه ای در نهج البلاغه هست که حضرت امیر(ع) در آن می فرمایند: ای مردم بدانید معاویه از من زرنگ تر نیست اما میان و من معاویه تفاوت اساسی وجود دارد، اینکه او به هیچ اخلاقی پایبند نیست در حالی که من به اخلاق حداکثری پایبند هستم.
یکی از مصادیق اخلاق حداکثری حضرت امیر(ع) اخلاق جوانمردی است. این جریان را همه شنیده ایم که فردی شمشیر امام علی(ع) را می دزد آن هم در زمانی که حضرت(ع) خلیفه هستند، لذا نزد قاضی رفته و شکایت می برند و می فرمایند: فلان شخص شمشیر مرا دزدیده است، قاضی سوال می کند: مدرک ات چیست؟ حضرت(ع) می فرماید: مدرکی ندارم ولی می دانم و یقین دارم که این شمشیر من است. قاضی از طرف مقابل نیز سوال می کند و در نهایت حکم را به نفع فردی می دهد که شمشیر را دزدیده بود چرا که حضرت امیر(ع) مدرکی نداشت، بعد از این بود که شخص وجدانش اجازه نمی دهد که ادامه دهد و می گوید: حق با شماست و من آن را دزیدم.
این از جمله مصادیق جوانمردی حضرت امیر(ع) است ولی ما امروز می خواهیم به قول معروف پارتی بازی کنیم و نام آن را زرنگی می گذاریم.
مثال دیگر مربوط به زمان خلیفه دوم می شود که فردی از امام علی(ع) شکایت می کند، به دادگاه می روند و جلو خلیقه می نشینند تا قضاوت کند. خلیفه دوم فردی که قبل از امام علی(ع) آمده بود به نام کوچک صدا کرده و در مقابل حضرت را به نام کنیه صدا می کند و می گوید: ای ابوالحسن بلند شو و بیا این سو. در زبان عرب همه می دانیم که چند اسم برای انسان وجود دارد که شامل اسم کوچک، لقب و کنیه اس تو افراد بزرگ را به لقب و کنیه صدا می کنند.
به هر صورت خلیفه دوم مشاهده کرد که امام علی(ع) ناراحت است، علت را جویا شد و حضرت(ع) فرمود: چرا ناراحت نباشم؟ خلیفه می گوید: مگر من حکم ناعادلانه دادم که ناراحت شدی؟ فرمود: رفتارت ناعادلانه بود. می پرسد چه کردم؟ حضرت(ع) فرمود: چرا این شخص را به نام اسم کوچک صدا کردی و مرا به نام کنیه صدا کردی؟ بعد خلیفه عذرخواهی می کند و امام علی(ع) را در آغوش می گیرد و گریه می کند و عذرخواهی می کند در حالی که اگر ما بودیم اتفاقا افتخار می کردیم!
مورد دیگر اینکه اگرچه حضرت امیر(ع) بنا بر شواهد تاریخی با هر سه خلیفه اختلاف داشت اما در حق شان جوانمرد بود و در طول 25 سال هر خدمتی که توانست به سه خلیفه کرد. این اخلاق جوانمردی است. چنان که وقتی زمانی که از طرف دولت روم برای مناظره با خلیفه اول آمدند تنها کسی که از ابوبکر دفاع می کند امیرالمومنین علی(ع) است، و این عین جوانمردی است چراکه جوانمرد آن است که میان دشمن و مخالف و دوست خود در مواردی که عدالت اقتضا می کند، فرق نگذارد.
همچنین در زمان خلیفه دوم بارها پیش آمد که خود خلیفه برای کارهایش از امام علی(ع) مشورت گرفت، آیا این جوانمردی نیست که انسان به مخالفان خود مشورت دهد؟ این در حالی است که در جامعه امروز کافی است تا اختلافی پیش آید و آن زمان است که اصلا حسابی برای طرف مقابل باز نمی کنند چه رسد به اینکه مشورت هم بخواهند.
همچنین در سال 35 هجری زمانی که خلیفه سوم در محاصره شورشیان قرار گرفته بود، امام علی(ع) و فرزندان شان از محل سکونت خلیفه سوم دفاع کردند.
غرض از بیان این مسایل آن بود که در سیره علی(ع) جوانمردی فقط برای دوستان معنا ندارد. وقتی این مصادیق زندگی حضرت امیر(ع) را بررسی می کنیم، در می یابیم جوانمردی به معنای واقعی کلمه در وجود حضرت(ع) نمود دارد و این گواهی است که پیروان همه ادیان اعم از مسیحیان، یهودی ها و زردشتی ها هم دارند.
نظر شما