دانشگاه ما معماران حکیم پرورش نمی دهد

خبرگزاری شبستان: چیزی که در دانشگاه ها اتفاق می افتد ما را به پرورش معماران حکیم نمی رساند. ما امروز نیاز به پرورش معمار داریم و ظاهرا این اتفاق جز در دانشگاه نمی افتد. اما دانشگاه ها حداکثر مهندسانی را پرورش می دهند که فن ساختمان سازی را بیاموزند.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه، امیر محمدخانی، رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی در تشریح وضعیت هنر و معماری در جامعه ایرانی و اسلامی به دو مولفه فرهنگ و تمدن و تشریح آنها اشاره کرد و گفت: فرهنگ آن بخشی از دیدگاه ها و عناصر در ذهن بشر است که باعث می شود رفتار تحت تاثیر آن قرار گیردو در واقع فرهنگ بخش نادیدنی از باورهای جامعه و فرد است.

 

وی در تعریف تمدن گفت: تمدن جلوه بیرونی حوزه فرهنگ است و آن چیزی که بشر به واسطه آن می تواند مفاهیم فکری را به افراد منتقل کند، در حوزه تمدنی وجود دارد. اگر این تفاوت میان هنر و فرهنگ را بپذریم، هنر و معماری به تمدن بازمی گردد. با این تعریف حوزه های تمدنی و معماری نمی توانند از حوزه های فکری و فرهنگی فاصله بگیرند و عملا ریشه هنر و معماری حوزه های فرهنگ، باورها، اصول، اعتقادات و بایسته های بشر در حوزه شکل و فرم تبدیل به هنر و حوزه های معماری می شود.

 

محمدخانی ادامه داد: اگر ارتباط دقیق بین حوزه های فکری و عملی گسسته شود فاجعه رخ می دهد. بسیاری از اندیشمندان بر این باور هستند تغییر نگاه در سده های اخیر در جهان با حرکت مدرنیته از مغرب به شرق صورت گرفت. ریشه های فکری که در غرب برای ایجاد مدرنیته وجود داشت وارد جهان اسلام و ایران شد اما حیطه های ذهنی و باورهای ما با غرب دچار تعارض شد و ما صرفا از فرم ها و اشکال هنری و معماری حوزه تمدن استفاده کردیم و تفکیک میان تفکر و عمل باعث تعارض بین کشورهای مشرق زمین و ایران شد.                 

 

رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی اضافه کرد: ما امروز جایی هستیم که به لحاظ فکری به اندیشه غرب باور نداریم اما به لحاظ شکلی سعی می کنیم خود را با شمایل مدرن تطبیق دهیم اما وقتی خود را با مبانی فکری و فرهنگی و دینی خودمان مقایسه می کنیم می بینیم این شکل و فرم متعلق به آن تفکر غرب نیست و این تفکر دینی و اسلامی و ایرانی عملا نمی تواند ما را به شکل و فرمی که در هنر و معماری با آن مواجهه هستیم، برساند. در این وضعیت تعارض بوجود می آید و می گوییم چرا اینجا قرار داریم؟

 

محمدخانی بیان کرد: ما در مفاهیم اولیه با جهان بینی مانند مفهوم انسان شناسی غرب در تضاد هستیم. نوعی از انسان که غرب تعریف می کند با مبانی دینی و فرهنگ ایرانی کاملا متضاد است. وقتی ما در مفاهیم اولیه در تضاد هستیم چگونه فرم و شکل های غرب را می توانیم در شرق استفاده کنیم؟                   

 

این معمار در ادامه گفت: یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات مشرق زمین این است که کدام فرم را باید انتخاب کند؟ ایران و مشرق در وضعیت عجیبی قرار دارد نه می تواند آن باشد و نه می تواند این بماند. خیلی از اندیشمندان این نقطه تعارض را گوشزد می کنند.

 

محمدخانی با اشاره به حوزه عمل و اجرا در معماری افزود: در عمل سلیقه و مد و پذیرش های اجتماعی باعث می شود شکل و فرم شهرهای ما تغییر کند. گاهی شکل و فرم شهرهای ما بر اساس سلیقه های زودگذر که هیچ منطق فکری پشت آن نیست تغییر می کند و سبک ها و مدل هایی باب می شود که مردم آن را استفاده می کنند. این مساله ای است که در جامعه عام ما پیش آمده است.

 

وی اضافه کرد: ما به جای اینکه حوزه های فکری خود را اصالت دهیم و بر اساس آن فرم ها و اشکال را طراحی کنیم و رسانه هم برای توسعه آن کمک کند، فرم ها و شکل های دیگری توسط رسانه های دیگر به مردم القا می شود و مردم ما پیرو  فرم های دیگران می شوند و این تعارض وارد خانواده های ما می شود.

 

وی درباره چشم انداز آینده نسبت به هنر و معماری گفت: آنچه که ما تحت عنوان شرایط موجود به آن اعتقاد داریم با آنچه که انتظار داریم تفاوت دارد. در شرایط موجود و آنچه که در اختیار داریم نسبتا سطح مطلوبی داریم. ما کشور اسلامی و انقلابی داریم و مدرن ترین و به روزترین حرف ها در حوزه اندیشه در ساختار مفاهیم انقلاب در آن مطرح می شود و پیشرو ترین نوع دین و نگاه دینی که وجود دارد در کشور اسلامی مان داریم.

 

محمدخانی اظهار کرد: ما دارای تاریخ بسیار مهمی هستیم و شرایطی که بتوانیم در آن فعالیت کنیم هم نسبتا در اختیار داریم اما به آن جایی که می خواهیم برسیم نرسیده ایم و این باعث می شود که احساس کنیم در شرایط بدی قرار داریم. آن جا که باید حرکت کنیم متناسب با شرایط مان نیست و این عدم تناسب باعث رنجش نمی شود و ما به شرایط موجود شک می کنیم.

 

وی با اشاره به پیشرفت های شکل گرفته از سال های گذشته تا به امروز گفت: اگر شرایط چند صد ساله قبل در حوزه های توجهات اجتماعی، آگاهی، اجتماعی، دانش و اقتصاد را با امروز مقایسه کنیم متوجه می شویم که در گذشته بسیاری از این موارد را در اختیار نداشتیم اما آن چه که در گذشته به طور اندک داشتیم را به نحو احسنت استفاده می کردیم و می توانیم بگوییم وضعیت ما در گذشته نسبت به شرایط امروز ما جلوتر بوده است.

 

محمدخانی افزود: امروز شرایط ما به لحاظ ظاهری رشد کرده اما جایی که هستیم نازل تر است. یکی از جدی ترین نقاطی که باید به آن توجه کنیم این است که هنر و معماری مهم تر است یا معمار؟ در گذشته عملا باور داشتند که سطح معمار از معماری بالاتر است زیرا معمار شخص حکیمی بود که می توانست آثاری را خلق کند که شبیه وجود درونی خودش است.

 

این معمار اضافه کرد: ما امروز معمار حکیم را فراموش کردیم و به دنبال معماری مطلوب حرکت کرده ایم. در معماری مطلوب معمار حکیم تربیت می شود و ساختاری وجود دارد که معمار در ترازی قرار بگیرد که آثارش به عنوان معماری مطلوب قلمداد شود. این شرایط باید فراهم شود و فضای دانشگاهی از این جهت بسیار مهم است.

 

محمدخانی اظهار کرد: آن چیزی که در دانشگاه ما اتفاق می افتد ما را به پرورش معماران حکیم نمی رساند. ما امروز نیاز به پرورش معمار داریم و ظاهرا این اتفاق در جایی به جز دانشگاه اتفاق نمی افتد. دانشگاه ها حداکثر مهندسانی را پرورش می دهند که فن ساختمان سازی را بیاموزند اما اگر دروغ بگویند از نظر قوانین مشکلی ندارد. این پروسه اشتباه است و در گذشته این وضعیت معکوس بوده است.

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: معمار بزرگ ساختمانی می سازد که با مفاهیم و ارزش های اجتماعی مطابقت داشته باشد و چنین شخصی از با اخلاق ترین انسان ها است. ما نمی توانیم این فرآیند را برعکس کنیم. هر انسانی با هر سطحی از اخلاق و معنویت این امکان را ندارد که ساختمانی را بسازد که ۲۰۰ سال بعد یکی از نقاط باشکوه تمدن ایران در سال ۹۶ تلقی شود. اگر این پروسه را درست نکنیم شاید راه اشتباهی را رفته ایم و توجه کردن به ذات ساختمان مسیری است که تمدن ایران بر اساس آن شکل نگرفته است.  

کد خبر 695883

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha