به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، چشم های درشت، رنگ پوست روشن، موی تراشیده و کمی هم تپل با قدی متوسط با یک سویشرت و شلوار مشکی که بر تن دارد رو به روی دوربین می ایستد. وقتی صحبت می کند، لب هایش می لرزد. اما تمایل دارد صحبت کند و از اینکه جلوی دوربین قرار می گیرد واهمه ای ندارد.
موهای سر را تراشیده است، زخم های کهنه زیادی بر سر و گردن دارد. خط هایی که حاصل ضربه چاقو، قمه و تیغ است. تنها 25 سال دارد. یعنی دهه هفتادی است. در اوج جوانی دستبند قانون بر دست و پاهاش زنجیر شده است.
او درباره ی علت بازداشتش می گوید: دعوا کردم. طرف دعوا به من تیکه های زیاد انداخت. کل انداختیم و دعوا اوج گرفت او بازوم را با قمه زد و در نهایت بازداشت شدیم.
این جوان ادامه می دهد:هشت بار است که بازداشت شده ام. همیشه هم سر دعوا بوده است. هیچ وقت نخواستم در بحث ها کم بیاورم و مجبور شدم دعوا کنم. اکنون با این سن سابقه دار هستم.
او می گوید: خسته شدم. از اینکه این همه دعوا می کنم و دستگیر می شوم، خسته شده ام. پشیمانم. دوست داشتم زندگی برایم گونه ای دیگر رقم می خورد.
او به هم سن و سال های خود توصیه می کند دنبال دعوا و درگیری نروند، چراکه تهش هیچ است و همیشه نزد دیگران سر اینگونه انسان ها پایین است و ارزشی در جامعه ندارند.
این جوان 25 ساله که دیگر در نزد قانون بزهکار است، تنها تا اول دبیرستان درس خوانده است. در کوچه و پس کوچه ها درس بزهکاری را یادگرفته و باید در این سن پشت میله های زندان باشد.
نظر شما