چرا انقلاب کردیم؟/بهترین نوع حکومت در نگاه اسلام

خبرگزاری شبستان: تنی چند از پژوهشگران و کارشناسان حوزه علوم سیاسی و تاریخ اسلام با اشاره به عوامل شکل گیری انقلاب اسلامی، اظهار کردند: این انقلاب به دلیل ظلم شدید حکومت به مردم و دوری از شئونات دینی و اسلامی به وقوع پیوست.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: یکی از مهمترین جنبه های تمایز انقلاب اسلامی ایران نسبت به جریان ها و انقلاب های دیگری که در دوران معاصر اتفاق افتاد این بود که انقلاب اسلامی توانست به تمامی عرصه ها و ساحات ورود یافته و فرهنگ غنی را مبتنی بر آموزه های دینی ایجاد کند به طوری که میدان سیاست، فرهنگ، علم، جامعه و ... تبدیل به عرصه ای برای عرضه ماهیت و حقیقت دین مبین اسلام شد.

 

از این رو به مناسبت فرا رسیدن دوازدهم فروردین، «روز جمهوری اسلامی» که از دستاوردهای انقلاب است، بر آن شدیم تاثیر و ابعاد مختلف انقلاب اسلامی را با تنی چند از کارشناسان حوزه و دانشگاه بررسی و به گفت وگو بگذاریم. در ادامه حاصل نظرات حجت الاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی، مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر عیسی کوهستانی، استاد دانشگاه علوم اسلامی رضوی، حجت الاسلام دکتر سید جواد امیری سلیمانی، استاد تاریخ اسلام، دکتر محمد محمدرضایی، استاد تمام و استاد گروه فلسفه دین و فلسفه اسلامی پردیس فارابی دانشگاه تهران، دکتر محمدحسین باقری خوزانی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشگر انقلاب اسلامی، به حضورتان تقدیم می شود:

 

دکتر محمدرضا محمدرضایی در گفت وگو با شبستان در مورد کارکرد انقلاب اسلامی در حوزه تولید علم، اظهار کرد: یکی از آرمان ها و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی این بود: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» استقلال یعنی تولید علم، یعنی عدم وابستگی علمی به جهان خارج، رویکردی که تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی وجود نداشت، وقتی که انقلاب پیروز شد صد و هفتاد هزار نفر دانشجو داشتیم، اکنون چهار و نیم میلیون دانشجو داریم  و تحقیقا ت و پژوهش های متعددی از سوی اساتید و دانشجویان انجام می شود. با این حال نباید به این بسنده کنیم و باید در سطح منطقه و جهان اول شویم.

 

محمدرضایی تاکید کرد: امروز استاد و دانشجو باید تلاش کنند که هر کدام به نوبه خود مشکلی از مشکلات کشور را حل کنند. البته ممکن است که مشکلاتی وجود داشته باشد ولی مسئولان ما و افرادی که دست اندر کار برنامه ریزی آموزش عالی هستند باید زمینه نوآوری را فراهم کنند.

 

وی با بیان اینکه ما باید به قله معرفت و دانش برسیم، خاطرنشان کرد: این هدف انقلاب اسلامی ایران بود و امروز وظیفه داریم که به گونه ای عمل کنیم که دغدغه مقام معظم رهبری در حوزه تولید علم محقق شود. من نیز به جوانان عزیز توصیه می کنم که قدر این نوع حاکمیت اسلامی را بدانید و  و تلاش و ایثارگری های شهدا و جانبازان را ارج نهاده و با تمام وجود از حاکمیت اسلامی و رهبری بی بدیل و بی نظیر مان حمایت کنیم.

 

استاد تمام پردیس فارابی دانشگاه تهران با اشاره به علت مانایی انقلاب اسلامی بعد از گذشت چهار دهه از وقوع آن، یادآور شد: اساسا مانایی اسلام به دلیل عجین بودن با عقلانیت و فطرت انسان است؛ یعنی حکومت مردمسالاری دینی بر اساس عقل و تدبیر است و این بهترین نوع حکومتی است که اسلام تعیین کرده است.

 

دکتر عیسی کوهستانی، استاد دانشگاه علوم اسلامی رضوی در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، در مورد جایگاه فقه سیاسی اسلام در شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی، اظهار کرد: اساسا وقوع انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده اجتماعی، معلول علل فراوانی بود و با وجودی که امروزه از سوی گروه ها و نحله های سیاسی و فکری ریشه های متعددی برای علت وقوع این پدیده بیان می شود، باید گفت که بن مایه اصلی این تفکر به ریشه های عمیق و کهن در اندیشه اسلامی و به ویژه فقه شیعی باز می گردد.

 

وی ادامه داد: بر اساس اندیشه سیاسی شیعه، حاکمیت اصالتاً و بالذات از آنِ خداست، به این معنا که حاکمیت از طرف خداوند به پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) تفویض شده لذا مشروعیت حکومت حضرت رسول(ص) و ائمه علیهم السلام ناشی از تفویض خداوند به ایشان است.

 

کوهستانی تصریح کرد: انقلاب اسلامی شکل گرفته از فقه سیاسی اسلام است و به طور قطع آبشخور این نظام دینی و اسلامی چیزی جز منابع دینی و فقهی نیست، امام خمینی(ره) به عنوان تئوریسین و موسس این انقلاب دینی، بر این باور بود که پیوند دین و سیاست، پیوندی عمیق است و این پیوند نه تنها شامل کلیات می شود بلکه جزئیات را نیز در بر می گیرد.

 

این پژوهشگر با اشاره به بخش هایی از سخنان امام راحل افزود: امام(ره) در جایی عنوان کرده بودند: «... اسلام را همچو بد معرفی کرده ‏اند به ما که ما هم باورمان آمده است که اسلام[را] به سیاست چه! سیاست مال قیصر و محراب مال آخوند! ـ محراب هم نمی ‏گذارند برای ما باشد ـ اسلام دین سیاست است؛ حکومت دارد. شما بخشنامۀ حضرت امیر(ع) و کتاب حضرت امیر به مالک اشتر را بخوانید ببینید چیست. دستورهای پیغمبر(ص) و دستورهای امام ـ علیه السلام ـ در جنگ ها و در سیاسات ببینید چه دارد. این ذخایر را ما داریم...»

 

وی ادامه داد: امام خمینی(ره) در موارد مختلف همواره بر این نکته تاکید داشتند که حکومت مطلوب، حکومت پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) و سپس حکومت فقه است.

 

استاد دانشگاه علوم اسلامی رضوی با بیان اینکه امروز این انقلاب بیش از هر زمان دیگر جایگاه خود را حفظ و خود را به دنیا ثابت کرده است، تاکید کرد: علل موفقیت گفتمان انقلاب در شرایط فعلی که دشمنان علی رغم توسل به تمام ابزارهای خصمانه نتوانسته اند خللی در حرکت این جنبش مردمی اصیل ایجاد کنند، فراوان است، یک دلیل این امر در اتکا به توان و نیروهای درونی در داخل کشور بعد از پیروزی شکوهمند جمهوری اسلامی است که سبب خودباوری ملی شده است. در زمان پهلوی و حتی در دوره حکومت های گذشته بشدت از این ویژگی ها دور بودیم و خودباوری ملی در ایران بر اثر القائاتی که از سوی مسئولان سرسپرده و خودباخته انجام شده بود به طور ملموسی کمرنگ شده بود.

 

همچنین در ادامه سراغ حجت الاسلام دکتر سید جواد سلیمانی امیری، استاد تاریخ اسلام رفتیم تا نظرات او را در مورد جایگاه متعالی زنان در جامعه بعد از وقوع انقلاب اسلامی، جویا شویم.

 

وی در مورد مولفه های احترام به زن در سیره پیامبر اکرم(ص) و تاثیر آن بر رویکرد تاریخی انقلاب اسلامی ایران نسبت به زنان، گفت: اساساً جایگاهی که حضرت رسول(ص) برای زنان و به ویژه برای دخترشان قائل شدند، سبب شد تا نگاه سطحی و ابزاری نسبت به زن از بین برود.

 

وی ادامه داد: زن به عنوان یک کالا و ابزار در جامعه تلقی می شد و حتی برایش ارثیه نیز در نظر نمی گرفتند، همچنین، حق اظهار نظر در مسائل اجتماعی را نداشت، و عمدتا چون زنان در جنگ ها اسیر می شدند برای اعراب مایه ننگ بودند و لذا بر اساس همین مساله می گفتند آنان را همان زمانی که به دنیا می آیند، زنده به گور کنیم!

 

عضو هیات علمی گروه تاریخ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: اما با ظهور اسلام این مساله مطرح شد که شأن زنان متفاوت با مردان نیست و اتفاقا با یکدیگر برابرند و تنها عامل برتری شان تقوای آنان است، از سوی دیگر، پس از آن نه تنها زن به عنوان (ارث) محسوب نمی شد بلکه ارث هم می برد درست مثل مردان، چراکه قبل از ظهور اسلام زنان همچون ارث تقسیم می شدند!!

 

وی با بیان اینکه پس از اسلام در بسیاری از امور از زنان نظرخواهی شد، تصریح کرد: پس از ظهور اسلام بود که ازدواج زن باید با رضایت او انجام می شد، حتی امکان حضور در جامعه برای زنان ایجاد شد. پیامبر(ص) با رفتار خود با دخترشان چنان جایگاهی به زن دادند که تا پیش از آن در جزیرة العرب وجود نداشت، به گونه ای که میزان حقانیت و عدم حقانیت جریان های سیاسی و اجتماعی به رضایت مندی زنان نیز مرتبط شد، به بیان دیگر پیامبر(ص) با این سخن خود نسبت به فاطمه زهرا(س) که فرمودند: «فاطمه پاره تن من است، هر چیز که او را ناراحت می کند مرا ناراحت می کند، و هر چه او را آزار دهد مرا می آزارد»، جایگاه و اهمیت تشخیص فکری زن در جامعه را مطرح کردند.

 

این محقق در بخش دیگری از مباحث خود در مورد الگوبرداری انقلاب اسلامی از نوع نگاه اسلام نسبت به زنان، گفت: توجه داشته باشیم که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بخش اعظمی از جامعه ایران معتقد به آموزه های اسلامی بوده و جایگاه و منزلتی را برای زنان قایل بودند اما حکومت وقت اجازه حضور مفید زن در جامعه را نمی داد. از سوی دیگر برخی افراد نیز معتقد بودند حضور زن در اجتماع همخوانی با شان دینی او ندارد و عده ای هم باور داشتند که به دلیل وجهه پررنگ احساس در وجود زنان، عقلانیت بر تصمیم گیری های آنان حاکم نیست لذا نباید در اجتماع حضور جدی داشته باشند.

 

استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: این شرایطی بود که تا قبل از انقلاب اسلامی در ایران وجود داشت اما با پیروزی نهضت امام خمینی(ره) و شکلگیری انقلاب اسلامی، برای زنان شأن سیاسی و اجتماعی ایجاد شد، برای مثال خانم مرضیه حدیدچی(دباغ) بانویی بود که در هیات اعزامی به شوروی سابق برای ابلاغ پیام امام راحل به گورباچف، حضور داشت.

 

این پژوهشگر گفت: واقعیت آن است که حکومت پهلوی نمادی از وابستگی و سرسپردگی به بیگانگان بود. به نحوی که به محض قطع پشتیبانی و حمایت عوامل نگهدارنده خارجی، این حکومت خودباخته سرنگون شد و نتوانست در مقابل سیل اعتراضات مردم مقاومت کند.

 

همچنین، حجت الاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی، مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، در مورد عوامل شکلگیری وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، اظهار کرد: درباره این مساله باید چند نکته را مورد توجه قرار دهیم، نخست آنکه در فقه شیعه این آرمان دیرینه وجود دارد که حاکمیتی غیر نائب امام معصوم(ع) در جامعه نامشروع است لذا مشهور نظر فقها این بود که چنین حاکمی شایستگی تصرف بر جامعه اسلامی و شیعی را ندارد لذا بحث تغییر حاکمان و رجوع به حاکمان اصیل از آغاز مطرح بود و در ایران در سال 57 به تحقق رسید.

 

وی ادامه داد: بنابراین از این بُعد انقلاب اسلامی ایران، حرف جدیدی را مطرح نکرد چراکه این مساله و حکومتی از این جنس در فقه شیعه وجود داشت، در واقع هر وقت فقها و اندیشمندان شیعه توانستند بر عرصه حکومت رویکرد حداکثری داشته باشند و آرمان های اسلام را محقق کنند، وارد میدان شدند نظیر آنچه که در مورد انقلاب اسلامی ایران رخ داد.

 

ایزدهی با اشاره به سیر تاریخی شکلگیری انقلاب اسلامی از سال 1342 توسط امام راحل، تصریح کرد: با رویکردی که رژیم پهلوی داشت، رسماً استقلال ملی و آرمان های دینی زیر سوال رفته بود، قسم خوردن به کتابی غیر از قرآن، اجرای کاپیتولاسیون، مهجوریت فقها، رویکردهای سکولار و ... همه و همه سبب شد تا مردم بتدریج بیدار شوند و در این میان امام راحل پرچمدار این جریان بود. در واقع در این شرایط موضع علما و موضع مردم دیندار مشخص بود و طبیعتاً  امام خمینی(ره) بر اساس همین فضای عمومی جامعه را بیدار کرد.

 

دکتر محمدحسین باقری خوزانی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشگر انقلاب اسلامی گفت:  اگر مروری بر گذشته داشته باشیم، متوجه می شویم که دوران پهلوی صحنه هماوردی سه ایدئولوژی است؛ یکی ایدئولوژی مارکسیستی که توسط جوانانی که در خارج از کشور تحصیلکرده بودند، بعد از باز شدن فضای سیاسی در سال 1320 طرح و پیگیری می‌شد و انشعابات مختلفی هم پیدا کرد. مثلاً حزب توده که مشخصاً از سوی شوروی سابق نیز حمایت می‌شد. در چنین شرایطی حکومت پهلوی به دلیل تقابل میان دو ابرقدرت شرق و غرب به عنوان کمربند سد نفوذ کمونیسم، شناخته و حمایت می‌شد.

 

وی ادامه داد: پهلوی اگر چه در نسبت با غرب به دنبال مدرنیزاسیون به سبک غربی بود، ولی ایدئولوژی باستانگرایی را تبلیغ می کرد که اکنون با تعابیری نظیر «کوروش آسوده بخواب» ... و شاه شاهان و جشن های 2500 ساله شناخته می‌شود. ایدئولوژی سوم هم فرهنگی ریشه‌دار و غنی داشت و مبتنی بر اسلام بود. این ایدئولوژی دنبال بازگشت به اسلام بود و از منظر اسلام سه جریان مذکور یعنی غرب، مارکسیسم و باستان گرایی را نقد می کرد.

 

باقری خوزانی گفت: علاوه بر این، از نظر اجتماعی، سیاست هایی که پهلوی‌ دنبال می کرد باعث افزایش مهاجرت به شهرها شد. به ویژه بعد از افزایش قیمت نفت، در واقع به دلیل فساد اقتصادی موجود در حکومت، عملاً شکاف اقتصادی زیادی به ویژه در سال‌های پایانی رژیم پهلوی در جامعه ایجاد شد.

 

وی تاکید کرد: لذا کشور از نظر اجتماعی با شکاف طبقاتی شدیدی در این دوران مواجه شد و کارگرانِ شهری در حلبی آبادها مستقر شدند. همچنین، سیر مدرنیزاسیون که رژیم پهلوی دنبال می‌کرد با مذهب ستیزی همراه بود و لذا انواع و اقسام مشروب فروشی ها و میکده ها و فیلم های سینمایی و تئاترهای بی‌بند و بار رواج یافت و این مورد قبول عموم مردم نبود.

 

استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: از سوی دیگر مردم ایران مردمی دیندار بودند و نمی توانستند قبول کنند که حکومتی مغایر با شئونات اسلامی سر کار باشد؛ لذا انقلاب اسلامی را به دلایل یاد شده و بسیاری عوامل دیگر به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رساندند و به حاکمیت جمهوری اسلامی بر کشور رای دادند.

کد خبر 689743

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha