برخی خاطرات جنگ در هیچ کتاب و رمانی نیست

خبرگزاری شبستان:دکتر محمدتقی خرسندی آشتیانی، پزشک حاضر در جبهه ها در دوران دفاع مقدس گفت:من چیزهائی در جنگ دیدم که هیچ کتابی و هیچ رمانی نمی تواند آن را به تصویر بکشد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، عصر روز گذشته آئین رونمائی از کتاب «پزشک پرواز» خاطرات دکتر محمدتقی خرسندی آشتیانی در تماشاخانه مهر «حوزه هنری » برگزار شد. در این مراسم تعدادی از اعضای انجمن جامعه جراحان و پزشکان حاذق و نویسندگان حضور داشتند.

 

دکتر محمد تقی خرسندی آشتیانی که کتاب «پزشک پرواز» بر پایه خاطرات او از دوران حضورش در جبهه های جنگ به رشته تحریر درآمده است در سخنانی در این مراسم گفت: در ابتدا بگویم راستش خاطراتم را در حدی ندیدم که بخواهد چاپ و منتشر شود. معتقدم هرچه کردم وظیفه ام بوده است و تنها خدمت کوچکی به جامعه ام بوده است. به اصرار دکتر عرب این اثر به رشته تحریر درآمد و امیدوارم مفید واقع شود تا حداقل وجدان من ارام بگیرد.

 

وی در ادامه گفت: عشق و احساس بدهکاری باعث شد تا من همیشه احساس دین کنم و مشغول خدمت به مردم باشم.این کتاب بدهکاری ام را بیشتر کرد، 2 سال در دزفول حضور داشتم و تمام حملات بزرگ را دیدم و در آنجا حضور داشتم. در انتخاب بیماران مهارت پیدا کرده بودم ، کنار اورژانس می ایستادم و زخمی ها را بر اساس اوضاع حالشان و زمانی که داشتند انتخاب می کردم.

 

 

 

دکتر خرسندی در ادامه بیان کرد: به خاطر احساس بدهکاری وظیفه ام می دانستم که به مردم کشورم و به رزمنده ها خدمت کنم. پیشکسوت هائی مثل دکتر صحت ، دکتر فاضل ،دکتر دوائی و دکتر سیم فروش آن زمان در خط مقدم جبهه ها حضور داشتند و این درس ها را من از این بزرگان آموختم. آن زمان رزمنده ها وقتی در خط مقدم مجروح می شدند 20 دقیقه بعد روی تخت عمل بودند. ما نیز آنچه آموختیم از بزرگان بود.

 

وی تاکید کرد: خاطرات جنگ بسیار است و وقتی خانم نیری برای مصاحبه آمد گفتم خاطرات من بیشتر از این چیزهاست ، اما زمان ندارم که بخواهم همه را بگویم و زمان می برد.

 

وی همچنین با بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس و حضور خود در جبهه ها گفت: سنگرهای عراقی ها مثل بوتیک بود در زمان جنگ، بیشترین امکانات را داشتند و در مقابل رزمنده های ما با کمترین،  ساده ترین و ابتدائی ترین امکانات می جنگیدند. برایم موقعیت رفتن به آمریکا فراهم شده بود و کارهایم را هم کرده بودم، اما همان موقع جنگ آغاز شد و قید رفتن را زدم و ماندم.خیلی ها گفتند برو اما نرفتم و خیلی چیزها را از دست دادم چون اعتقاد داشتم باید به مردم کشورم خدمت کنم.

 

 

دکتر خرسندی در اخر گفت: من چیزهائی در جنگ دیدم که هیچ کتابی و هیچ رمانی نمی تواند آن را به تصویر بکشد.

 

 

کد خبر 689740

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha