مرتضی پیرحیاتی، کارشناس مسائل دینی و فرهنگی، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در خرم آباد، گفت:تردیدی نیست که آزادی از بهترین نعمت های الهی و از حقوق مسلم بشری است.
وی افزود: اما آزادی به چه معناست و قلمرو آن تا کجاست، تفاوت آزادی با حق و تکلیف و نسبت آنها چگونه است، خیلی شفاف نیست.
پیرحیاتی، تصریح کرد: گاهی گفته می شود: آزادی محدود به عدالت است و تا آنجا که حق است که به عدالت آسیب نرساند که این بیان تاحدودی حق است.
وی ادامه داد:اما عدالت چیست و چه کسی باید آن را تبیین کند، ما معتقدیم عدالت را که با« وضع الشی فی موضعه»، نهادن هر چیزی در جای خود معنا می کنند، باید تعیین و تبیین نمایند.
این کارشناس مسائل دینی، خاطرنشان کرد: اگر گفته شود آزادی تا آنجاست که از حد عدالت نگذرد و اگر از مرز عدالت بگذرد مشروع نخواهد بود سخن درستی است؛ ولی در این تعریف تعیین مرز عدالت، محدوده آن و اینکه تعریف فرد عادل را باید از کجا اخذ کنیم، معلوم نشده است.
وی در جوای این سوال که آیا مفهوم آزادی و اخلاق و حق را باید از فرهنگ و عادات و آداب و سنن مردم گرفت یا از وحی، بیان کرد: اینکه در سازمان ملل اموری مورد تفاهم است، این تفاهم بین راه است نه پایان راه، زیرا همیشه در معنای این واژه ها بین دیدگاها اختلاف مهم وجود دارد.
پیرحیاتی، افزود: آنان که جهان بینی توحیدی دارند، عدالت و آزادی و حق را یک جور و آنان که جهان بینی مادی دارند طور دیگری معنا می کنند، منشاء این اختلاف برداشت ها به اختلاف در معرفت شناسی برمی گردد.
وی خاطرنشان کرد: آنان که مادی می اندیشند، تنها ابزار حس و تجربه را برای شناخت و معرفت کافی می دانند و زندگی انسان را به میلاد و گور محدود و هویت و شخصیت او را در ردیف گیاه و درخت و حیوان منحصر می کنند، اما درخت حیوانی که حرف می زند.
این کارشناس مسائل دینی ، افزود: این اندیشه در مسائلی چون حقوق، آزادی و اخلاق نیز تاثیر می گذارند و برای دارندگان چنین فکری تکالیف و احکام معنا ندارد.
وی بیان کرد: با عقل می توان دایره علوم را بسی گسترده کرد و به روابط پدیده ها نیز پی برد، ولی عقل نیز شناخت کامل به انسان عطا نمی کند.
پیرحیاتی، ادامه داد: از عقل بالاتر وحی و نبوت است که در حقیقت سلطان علوم و معارف بشمار می رود. آنچه از گذشته تا به حال اندیشمندان دینی در معنای آزادی گفته اند، بکلی با تعریف ارائه شده از لائیکها متفاومت است.
وی افزود: آنان چون گمان کرده اند کمال انسان در بهره برداری از جسمانی است و شان وجودی و شخصیتی او چیزی جز این نیست، در تعریف آزادی گفته اند:« رهایی انسان از هرگونه قیودات و تعهدات درمقام تصمیم گیری و عمل را آزادی می نامند.( چهار مقالبه در باره آزادی ص 1239)
پیرحیاتی، ادامه داد: اما باید به این نکته توجه داشت که آیا کمال انسان همین است که گفته اند و هویتی غیر از این ندارد.
وی خاطرنشان کرد: از نگاه وحی و نبوت آزادی به معنای تسلیم پذیری در مقابل قدرت واحد قهار و مقاومت و مبارزه با خدایان متعدد و متکبر است.
پیرحیاتی، ابراز کرد: زیباترین و بهترین معنای آزادی که قرآن آن را بیان کرده است، در داستان حضرت یوسف علیه السلام آمده است، آنجا که حضرت به دو رفیق زندانی خود فرمود:« آیا تسلیم خدایان پراکنده بودن بهتر است یا بنده خداوند واحد قهار؟حکم تنها از آن خداست و او فرمان داد که غیر از او را نپرستند، این است آیین پا برجا، ولی اکثر مردم نمی دانند. ( سوره یوسف آیات 30_29)
وی افزود: قرآن کسانی را که پنداشتند عزت در پیروی از فرعون نفس است و حریت و آزادی انسان را در تصمیم و اعمال خواسته های شهوانی معنا کرده اند، فریب خوردگانی میدانند که مسیر واقعی حیات را گم کرده اند.( سوره مریم آیه 81)
پیرحیاتی، افزود: امیر بیان، علی علیه السلام در کلام گهر با خویش می فرماید:« فالموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاة فی موتکم قاهرین.( نهج البلاغه خطبه 51).
وی ابراز کرد: یعنی زنده بودن و زیر دست بودن برای شما مرگ و مرگ در راه تحصیل آزادی، برای شما حیات و زندگی است.
این کارشناس مسائل دینی و فرهنگی، گفت: فیلسوف شهیر ملاصدار در حکمت متعالیه در شرح حریت و آزادی می گوید، نفس انسانی یا مطیع غرایز بدنی و لذات حیوانی است یا نه، اگر مطیع غرایز و لذات حیوانی نباشد آزاد است، چون آزادی در مقابل بندگی است، آزادی واقعی آن است که سرشت گوهر انسان باشد و برای نفس حاصل گردد.
وی افزود: آزادی آنگاه که با حکمت پیوند بخورد، آدمی را قادر می سازد که از اسارت مادیات و بند شهوات رهایی یابد و این است کمال و فضیلت و سعادت و عزت انسان.« کتاب اسفار ج9 ص187)
پیرحیاتی، خاطرنشان کرد: پس بزرگ ترین اثر و نتیجه معرفت توحیدی، آزادی در حیات فردی و اجتماعی و تنها انسان موحد است که طعم آزادی را چشیده و قدرت اعمال آن را در زندگی فردی و ابعاد اجتماعی، برای خویش و دیگران پیدا می کند.
نظر شما