پیشوای صادق شیعیان، سرچشمه علوم و گنجینه حکمت

حضرت صادق(ع) یکی از مهم‌ترین ارکان شیعه و بنیانگذار علوم مختلف مورد نیاز جامعه بشری است که دانش هایی چون پزشکی، کلام، فلسفه، اخلاق، عرفان، حدیث، فقه، سیاست و حکومت، تفسیر و شیمی را به مشتاقان معارف آموخت.

خبرگزاری شبستان: مطالعة سیره و تاریخ ائمه علیهم السلام و توجه به آثار فرهنگی که از اهل بیت پیامبر علیهم السلام به ما رسیده است، نشان می‌دهد آن بزرگواران در تمام رشته‌های مورد نیاز علوم بشری تبحر داشته و داناترین اندیشمندان عصر خود بوده‌اند؛ چرا که دانش آنان متصل به علم رسول خدا صلی الله علیه و آله، و آن هم برگرفته از علوم بی‌پایان الهی بوده است.
امام علی علیه السلام در توصیف دانش آل محمد صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ اَمْرِهِ وَ عَیْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْیلُ حُکْمِهِ وَ کُهُوفُ کُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِیْنِهِ؛[1] آنان جایگاه سر خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مخزن علم خدا و مرجع حکم او و نگهبان کتابهای آسمانی و کوه‌های [همیشه استوار] دین خدایند.»
حضرت صادق علیه السلام نیز عترت رسول خدا صلی الله علیه و آله را کانون حکمت و رحمت الهی دانسته، می‌فرماید: «نَحْنُ شَجَرَةُ النُبُوَّةِ وَ بَیْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَفَاتِیحُ الْحِکْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ؛[2]


ما [خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله] درخت نبوت و خانه رحمت و کلیدهای حکمت و سرچشمة دانش هستیم.»

علم و دانش اهل بیت علیهم السلام با هیچ فرد و گروهی قابل مقایسه نیست؛ زیرا علم محدود بشری هرگز نمی‌تواند به دانسته‌های عالی و معارف آسمانی پیشوایان معصوم علیهم السلام برسد.
جانشینان راستین رسول اکرم صلی الله علیه و آله همگی در عرصة علم و دانش سرآمد دانشمندان جهان و صاحبان علوم بی‌پایان بودند؛ چه اینکه هر کس علم را از معدن آن و سرچشمة دانش نگرفته باشد، علم محدودی دارد و مطمئناً راه به جایی نخواهد برد؛ اما اگر معارف الهی و انسانی را از باب علم و معدن حکمت الهی فرا گرفته باشد، به سرمایه‌ای پایان‌ناپذیر دست یافته است.

 

در این راستا، حضرت صادق علیه السلام یکی از مهم‌ترین ارکان شیعه و بنیانگذار علوم مختلف مورد نیاز جامعة بشری می‌باشد. دانش پزشکی، کلام، فلسفه، تربیت، اخلاق، عرفان، حدیث، فقه، تفسیر، شیمی، تشریح، روان‌شناسی، حیوان‌شناسی، لغت، ادبیات، سیاست و حکومت، از جمله دانشهایی هستند که پیشوای ششم به مشتاقان معارف آموخته است.


نظریات تفسیری امام صادق علیه السلام در همة کتابهای حدیثی و تفسیری بدون استثناء آمده است. «الاخلاق عند الامام الصادق علیه السلام» نوشتة محمد امین زین الدین، در بیان سخنان اخلاقی امام صادق علیه السلام؛ «فلسفة الامام الصادق» تألیف محمد جواد جزائری، در مسائل فلسفی و آراء آن امام؛ «الهیة و الاسلام» از سید هبة الدین شهرستانی، در اندیشه‌های نجومی و فلکی آن حضرت؛ «الامام الصادق ملهم الکیمیاء» از محمد یحیی هاشمی، در موضوع شیمی؛ «طب الامام الصادق علیه السلام» از حکیم نامدار جهان عرب، محمد خلیلی، در بیان رهنمودهای پزشکی امام ششم علیه السلام؛ «الصحیفة الصادقیه» تألیف باقر شریف قرشی، در دعاها و مناجات امام ششم علیه السلام و «الفائق فی اصحاب الصادق علیه السلام» در معرفی درس آموزان مکتب جعفری علیه السلام، نمونه‌هایی از دانش بی‌کران صادق آل محمد علیه السلام را به تشنگان کوثر زلال معارف عرضه کرده‌اند.

شیخ مفید دانشور نامدار شیعه در مورد عظمت علم و دانش امام صادق علیه السلام می‌گوید: «آن حضرت در عرصه فضل و دانش بر دیگران برتری یافته و اهل سنت، علوم و اطلاعات فراوانی از آن بزرگوار نقل کرده‌اند؛ آن قدر از علم و دانش وی نقل کرده‌اند که با تمام شهرها منتقل شده و علم و دانش هیچ یک از اهل بیت علیهم السلام به اندازه وی مورد استفاده دیگران قرار نگرفته است.


مشتاقان علم و دانش از اطراف و اکناف برای کسب فیض و کمالات علمی به در سرای او شتافته‌اند و همچنین ناقلان آثار و گزارشگران علوم و اخبار به اندازة او از دیگران نقل نکرده‌اند و از هیچ یک از علماء اهل بیت علیهم السلام به اندازة آن حضرت احادیث نقل شده است. یکی از دلائل دانش بی‌کران آن حضرت، وجود چهار هزار نفر شاگرد است که با نامها و مشخصاتشان در کتابهای رجالی ثبت شده‌اند.»[3]

 

رشته‌های مختلف علمی در دانشگاه جعفری
گزارشهای متعددی در دست است که امام صادق علیه السلام شاگردان خود را بر حسب استعدادشان به تبحر در رشته‌های مختلف دانش هدایت می‌کرد. روایت زیر یکی از این گزارشها را به ما منعکس می‌کند و گواهی بر این مدعاست.
هشام بن سالم یکی از شاگردان ممتاز حضرت صادق علیه السلام می‌گوید: روزی به همراه عده‌ای از شیعیان امام صادق علیه السلام بودیم که مرد دانشمندی از اهالی شام به محفل آن حضرت وارد شد. او به امام علیه السلام عرضه داشت: من شنیده‌ام که تو در تمام رشته‌های علوم مهارت داری و هر پرسشی را به راحتی پاسخ می‌دهی! آمده‌ام تا با تو مناظره و گفتگو کنم. امام فرمود: در چه موضوعی می‌خواهی مناظره کنی؟ او مناظره در علوم قرآنی را پیشنهاد کرد.

 

امام صادق علیه السلام به حمران فرمود: ای حمران! با این مرد در موضوعات علوم قرآنی مناظره کن! دانشمند شامی گفت: من با شخص شما می‌خواهم گفتگو کنم نه با حمران. امام فرمود: فرقی نمی‌کند، اگر در این مناظره بر حمران پیروز شوی، مثل این است که بر من پیروز شده‌ای.
او با حمران مناظره آغاز کرد و آن قدر سؤال کرد تا اینکه خسته شد و حمران بدون درنگ و پشت سر هم به تمام سؤالات او پاسخ می‌داد. امام علیه السلام از شامی پرسید: او را چگونه یافتی؟ مرد شامی گفت: او مهارت عجیبی در این علم دارد؛ هر چه پرسیدم، با کمال توانایی و تسلط پاسخ گفت. امام به حمران فرمود: تو نیز از او بپرس و مرد شامی در اولین سؤال از پاسخ فرو ماند و ناتوانی در چهره‌اش پدیدار گردید.


عالم شامی سپس پیشنهاد مباحثه در ادبیات عرب را پیش کشید و امام صادق علیه السلام به شاگرد دیگرش، ابان بن تغلب اشاره کرد و او به نحو شایسته‌ای شامی را مغلوب کرد. او گفت: می‌خواهم در علم فقه بپرسم. امام صادق علیه السلام زراره را برای علم فقه برگزید و شامی از زراره بن اعین هم شکست خورد. او همچنین در مناظرة در علم کلام از مؤمن طق و در استطاعت از حمزة بن محمد طیار و در علم توحید و خداشناسی از هشام بن سالم و در موضوع مهم امامت از هشام بن حکم شکست خورد و ناتوان گردید.

امام صادق علیه السلام که به همة این گفتگوها نظارت می‌کرد، از مهارت و دانش سرشار تربیت یافتگان مکتب خویش خوشحال شد و اظهار رضایت کرد. سپس توضیحاتی در کیفیت گفتگوی شاگردانش و رهنمودهایی به دانشمند شامی بیان کرد. مرد شامی که عالمی خوش فکر و پاکدل بود، بعد از اینکه خود را با دریایی از علم و معرفت و اندیشه مقابل دید، حق را پذیرفت و از امام صادق علیه السلام در زمینة علمی استمداد طلبید و آن حضرت نیز او را به شاگردی هشام بن حکم مفتخر ساخت.[4]

 

قطره‌ای از دریا
«توحید مفضل» که امروزه مشتاقان دانش جعفری به آن دست‌رسی دارند، نمونة روشن از احاطة آن حضرت به علوم گوناگون می‌باشد و خود قطره‌ای از دریاست. اساساً این اثر همانند یک معجزة علمی برای جهان تشنة علم و صنعت به حساب می‌آید؛ همچنان که نهج البلاغة، صحیفة سجادیة این گونه است. توحید مفضل در کنار اطلاعات بی‌شماری که از عالم طبیعت، آفرینش انسان و حیوان و سایر موجودات به خواننده گزارش می‌دهد، همانند قرآن کریم انسان را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد و وجود خدا را در وجود انسان و در متن زندگی او نشان می‌دهد.

امام صادق علیه السلام در آن صحیفة توحیدی به فلسفه و رازهای نهفته جهان هستی اشاره دارد و مشخص می‌کند که به تمام اسرار آفرینش کاملاً احاطه دارد. آن حضرت همانند فیلسوفی متالّه، متکلمی زبردست، پزشکی ماهر، تحلیلگری قوی، تشریح کننده‌ای مو شکاف، کارشناسی برجستة در امور کشاورزی و درختکاری، حیوان‌شناسی عمق‌نگر، و آگاه‌ترین فرد در زمینة معدن، آب، فیزیک، شیمی، ریاضیات، هوا و فضا و نجوم از ریزه‌کاریها و رازهای شگفت‌انگیز عالم طبیعت پرده برمی‌دارد و در سطح فهم مخاطب سخن می‌گوید.[5] و در پدیده‌های مختلف آسمان و زمین، وجود آفریدگار را گوشزد می‌کند.

 

توحید مفضل تفسیر این آیة قرآن است که فرمود: «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَ فِی اَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ اَنَّهس الْحَقُّ اَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ اَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ»؛[6] «به زودی نشانه‌های روشن خود را در اطراف هستی و در وجودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان آشکار گردد که او حق است. آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟»
مهم‌ترین امتیاز گزارشهای علمی امام صادق علیه السلام از اسرار هستی، این است که به همراه ارائه نکات علمی و تحقیقی، درس توحید و خداشناسی و هدایت انسان به سوی حق را مدنظر قرار می‌دهد و همانند کلام وحی افراد را به تدبر و تحقیق و تفکر در صنع الهی دعوت می‌کند. در اینجا مطلبی را در موضوع هوا از توحید مفضل می‌خوانیم:

 

«از همین هوا و مصالح نهفتة آن درس عبرت بگیر! هوا عامل حیات این بدنهاست و با تنفس و گرفتن آن از خارج باعث حیات درون جسم می‌گردد. صداها را از فاصله‌های بسیار دور می‌رساند و بوهای خوش را از جایی به جای دیگر حمل می‌کند. نمی‌بینی از جانبی که باد می‌آید، بویی می‌آید؟ صدا نیز این گونه است. هوا گرم و سرما را که به سود عالم است، می‌پذیرد. باد وزنده نیز از جنس هواست. باد بدنها را خنک می‌کند، ابرها را از جایی به جای دیگر می‌برد تا متراکم شود، باران دهد و بهره‌اش شامل همه گردد. آن گاه که بارید، باد ابرها را می‌پراکند، درختها را آبستن می‌کند، کشتیها را در حرکت می‌اندازد، غذاها را لطیف و خوردنی می‌گرداند، آب را سرد و آتش را افروخته می‌سازد، چیزهای تر را می‌خشکاند و هر چیزی را در روی زمین زنده می‌کند. اگر باد نبود، رویندگان پژمرده می‌شدند، جانوران می‌مردند و همه چیز تفتیده و فاسد می‌شد.»[7]

 

 

دانش پزشکی
پیشوای صادق شیعیان در عرصة دانش پزشکی، سخنان ارزنده‌ای به دوستداران علم و کمال عرضه کرده است که امروزه بعد از گذشت قرنها و کشف رشته‌های مختلف علم پزشکی، صحت و برتری نظرات آن سرچشمه دانش به روشنی معلوم می‌شود. در اینجا به برخی از توصیه‌های بهداشتی و پزشکی آن حضرت می‌پردازیم:
امام صادق علیه السلام فرمود: «فِی السِّوَاکِ اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً هُوَ مِنَ السُّنَّةِ وَ مَطْهَرَةٌ لِلْفَمِ وَ مَجْلَاةٌ لِلْبَصَرِ وَ یُرْضِی الرَّبَّ وَ یَذْهَبِ بِالْبَلْغَمِ وَ یَزِیدُ فِی الْحِفْظِ وَ یُبَیِّضُ الْاَسْنَانَ وَ یُضَاعِفُ الْحَسَنَاتِ وَ یَدْهَبُ بِالْحَفْرِ وَ یَشُدُّ اللَّثَةَ وَ یُشَهِّی الطَّعَامَ وَ تَفْرَحُ بِهِ الْمَلَائِکَةُ؛[8] در مسواک کردن دوازده امتیاز و فائده هست: از سنت [و شیوه رسول اکرم صلی الله علیه و آله] می‌باشد، دهان را پاکیزه می‌کند، چشم را جلاء می‌دهد [و روشن می‌کند]، خداوند را راضی می‌سازد، بلغم را از میان می‌برد، حافظه را تقویت می‌کند، دندانها را سفید می‌گرداند، حسنات [و پاداشهای اخروی] را افزون می‌سازد، حفره‌ها [ی دندان] را پر می‌کند، لثه‌ها را محکم می‌گرداند، اشتها به غذا را افزون می‌سازد و فرشتگان آسمان به وسیله آن خوشحال می‌شوند.»

 

از دیر زمان، انسانها برای نظافت و پاکیزگی بدن همواره از انواع شوینده‌ها بهره گرفته‌اند. امام صادق علیه السلام برای شستن سر، شوینده‌های طبیعی را توصیه می‌کند و می‌فرماید: «غَسْلُ الرَّأْسِ بِالْخِطْمِیِّ اَمَانٌ مِنَ الصُّدَاعِ وَ بَرَاءَةٌ مِنَ الْفَقْرِ وَ طَهُورٌ لِلرَّأْسِ مِنَ الْحَزَازِ؛[9] شستن سر با گل خطمی از سردرد جلوگیری می‌کند و انسان را از فقر دور می‌سازد و سر را از شوره پاک می‌کند.»

 

 

مناظره با حاذق‌ترین پزشک عصر
امام صادق علیه السلام در مناظره‌ای که در دربار منصور دوانقی با یک پزشک معروف هندی انجام داد، سخنانی درباره دانش پزشکی و اسرار بدن انسان یادآور، شده که طبیب هندی اظهار ناتوانی و بی‌اطلاعی کرد. امام در آغاز سخن، کلام معروف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را که مهم‌ترین راز بیماریهای انسان در آن مطرح شده، بیان کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «اِعْلَمْ اَنَّ الْمِعْدَةَ بَیْتُ الدَّاءِ وَ الْحِمْیَةُ هِیَ الدَّوَاءُ؛ بدان که معده کانون هر بیماری است و پرهیز موجب درمان است.» آن گاه امام علیه السلام از پزشک بزرگ آن عصر سؤالات فراوانی کرد و او همه را با جملة «نمی‌دانم» پاسخ گفت و از امام تقاضا کرد که جواب آن همه سؤال پزشکی و رازهای شگفت‌انگیز بدن انسان را بیان کند. امام صادق علیه السلام نیز همه را برای وی توضیح داد. طبیب هندی که داناتر از خود در دانش طب، کسی را سراغ نداشت، خود را در مقابل عظمت دانش امام، خیلی ضعیف و حقیر احساس کرد و تمام سخنان امام صادق علیه السلام از عمق جان پذیرفته و سپس به شهادتین اقرار نموده، به دانش سرشار امام علیه السلام اعتراف کرد.[10]

 

هیئت و زمین‌شناسی
امام جعفر صادق علیه السلام درباره علم زیست شناسی نکته‌های ظریفی دارد. آن حضرت در پاسخ فردی که بر وجود خداوند متعال برهان قاطع و دلیل روشنی می‌خواست، از هر زمینه‌ای دلیل آورد، از جمله به حرکت کرة زمین اشاره کرد و فرمود: «وَ تَحَرُّکُ الْاَرْضِ وَ مَنْ عَلَیْهَا؛[11] حرکت زمین و آنچه که در روی کرة زمین است [یکی از نشانه‌های متقن وجود خداوند است].»

امام در توحید مفضل در مورد حرکت وضعی و انتقالی زمین سخن می‌گوید و به کروی بودن آن نیز اشاره دارد. آن حضرت همچنین به مفضل بن عمر فرمود: «در آفرینش زمین و در شکل و هیئت آن دقت کن! زمین برای زندگی بشر چنان آرام است که گویی هیچ حرکتی ندارد و ساکن و آرام است. مردم می‌توانند بر روی آن در رفع نیازهایشان بکوشند، آرام بشینند و به راحتی بخوانید. اگر زمین برای مردم لرزان و ناآرام بود، مردم قادر به ساخت بنا و انجام کارهای روزمرّه خود نبودند و اگر زمین برای آنان لرزشی داشت، زندگی در کامشان تلخ می‌شد و یکی از مهم‌ترین حکمتهای زمین لرزه‌ها هشدار به مردم است که از گناه و فساد اجتناب کنند و ناتوانی خود را در مقابل آفریدگار احساس کنند.»[12]

 

نظرات اقتصادی

امام صادق علیه السلام در عرصه اقتصاد نیز رهنمود‌هایی به مردم عرضه داشته است. از منظر آن بزرگوار، فعالیتهای اقتصادی می‌تواند زمینه‌ساز کمالات و فضائل انسانی باشه و نیز اندیشه‌های اقتصادی با انگیزه‌های مقدس برای هر مسلمانی ضروری می‌باشد. امام در این باره فرمود: «لَا خَیْرَ فِی مَنْ لَا یُحِبُّ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ یَکُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَقْضِی بِهِ دَیْنَهُ وَ یَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ؛[13] کسی که از راه حلال و به انگیزه حفظ آبرو و اداء قرض و رسیدگی به خانواده و فامیل، به دست آوردن مال را دوست نداشته باشد، در او هیچ گونه خیری نیست.»

 

آن گرامی بر این باور تأکید می‌کرد که فعالیتهای اقتصادی افزون بر منافع مادی و دنیایی، انسان را به سوی بهره‌ها و پاداش‌های معنوی سوق می‌دهد. عبدالله بن ابی یعفور می‌گوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودم که مردی از حضرت پرسید: به خدا قسم! ما به دنبال دنیا می‌رویم و دوست داریم آن را به دست آوریم. امام علیه السلام فرمود: تو می‌خواهی با دنیا‌طلبی و کسب درآمد چه کنی؟ او گفت: می‌خواهم نیازهایم را برطرف سازم، به خانواده‌ام رسیدگی کنم، صدقه و احسان بدهم و حج و عمره انجام دهم. امام صادق علیه السلام فرمود: «لَیْسَ هَذَا طَلَبَ الدُّنْیَا هَذَا طَلَبُ الْآخِرَةِ؛[14] اینکه دنیاطلبی نیست، این عمل [با این انگیزه] به دنبال آخرت رفتن است.»

 

فقه و اجتهاد
ششمین ستارة آسمان ولایت، شاگردان ممتاز خود را به اجتهاد و تفقه در دین دعوت می‌کرد و به آنان می‌فرمود: «اِنَّمَا عَلَیْنَا اَنْ نُلْقِیَ اِلَیْکُمُ الْاُصُولَ وَ عَلَیْکُمْ اَنْ تُفَرِّعُوا؛[15] همانا بر ماست که اصول کلی احکام شرع را به شما بیان کنیم و بر شماست که فروعات [شرعی] را [طبق آن اصول] به دست آورید.»

آن حضرت برای حل مشکلات جامعه در عصر غیبت می‌اندیشید و برای مردم مسلمان که از امام خود دورند و دست‌رسی به حجت خدا ندارند، تقلید و پیروزی از مجتهدان و فقیهان جامع الشرائط را سفارش می‌کرد. در حقیقت امام صادق علیه السلام در پرورش و شکوفایی علم فقه تلاش فراوان می‌کرد. آن حضرت در مورد شرائط یک فقیه کامل و جایگاه او می‌فرمود: «مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالَنَا وَ عَرَفَ اَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَاِنِّی قَدْ جَعَلْتَهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَاِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَاِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَی اللَّهِ؛[16] هر کسی که از میان شما حدیث ما را روایت و در حلال و حرام ما دقت کند و احکام ما را بشناسد، پس باید او را به عنوان حاکم و [مجتهد] بپذیرند که من وی را بر شما حاکم قرار می‌دهم. هر گاه طبق نظر ما حکم کرد و [کسی] آن را از او نپذیرفت همانا که حکم خدا را سبک شمرده و فرمان ما را رد کرده است و رد کننده ما، رد کننده بر خدا می‌باشد.»

 

علم شیمی
یکی از علومی که از محضر پیشوای ششم نشأت گرفته و بعداً در سایر مناطق رشد و توسعه یافته، علم شیمی است. از آنجائی که امام صادق علیه السلام هر دانشی را به اهل آن می‌آموخت و شایستگی و استعداد افراد را معیار تعلیم علوم قرار می‌داد، علم شیمی را به شاگرد شایسته و ممتاز خود، جابر بن حیان کوفی آموخت. او در این علم مهارت یافت و به پدر شیمی مرسوم گردید جابر بن حیان چنان در این عرصه درخشید و تعالیم صادق آل محمد علیه السلام را به دنیا عرضه کرد که پیشرفت علوم و تکنولوژی جهان غرب امروزه مدیون اندیشه‌های اوست.

 

قاضی جمال الدین بن القفطی در این مورد می‌نویسد: «جابر بن حیان کوفی در علوم طبیعی به ویژه در صنعت شیمی، کمال مهارت را داشت. او در این زمینه، تألیفات متعددی دارد و 22 رسالة عربی از وی به یادگار مانده است. جابر علاوه بر علم شیمی، در علوم فلسفی و عرفانی و علم هیئت و ریاضیات نیز اطلاعات وسیعی داشته است.»[17]

جرجی زیدان گفته است: «جابر بن حیان از تربیت یافتگان ممتاز مکتب امام جعفر صادق علیه السلام آنچه مایة شگفتی است، اینکه اروپائیان در شناخت و نشر اندیشه‌های وی بیشتر از مسلمانان و جهان عرب کوشیده‌اند و در موضوع جابر بن حیان کتابهای متعددی منتشر ساخته‌اند؛ چرا که می‌گویند: او پدر شیمی جدید و از بنیان گذاران این علم است. در حقیقت جابر سند افتخار شرق بر جهان غرب محسوب می‌شود و این افتخار و برتری همواره باقی خواهد ماند. آثار وی برای همیشه برتری شرقیها را بر غربیها ثابت می‌کند.»[18]


ابن ندیم به آثار جابر بن حیان در موضوعات فلسفه، صنایع و حرفه‌های مختلف، کتابهای پزشکی، فلسفه، هیئت و دعا و موعظه اشاره کرده است.

امروزه تألیفات جابر بن حیان در کتابخانه‌های مهم دنیا نگهداری می‌شود. نسخه‌ای از کتاب «الخواص الکبیر» در موزة انگلستان و نسخه‌ای از کتاب «الاحجار» در کتابخانه ملی پاریس موجود است. معروف‌ترین کتاب وی، مجموعة کامل اسرار طبیعت است که بار اول در سال 1490 م. به چاپ رسید و در سال 1668 به انگلیسی و در سال 1672 به فرانسه ترجمه گردید. کتاب «السموم و رفع مضارها» با تحقیق و ترجمة دکتر سیکال به زبان آلمانی چاپ شده است.[19] او همة این مهارتها و فنون مختلف را از محضر حضرت صادق علیه السلام به دست آورده بود.

ابن فلکان در شرح حال امام صادق علیه السلام می‌گوید: «او یکی از پیشوایان دوازده‌گانه مذهب امامیه و از برجستگان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است که به خاطر راستگویی در گفتار به لقب «صادق» موسوم گردیده است. فضل و کمال او روشن‌تر از آن است که به وصف آید. یکی از رشته‌های دانش وی صنعت شیمی است و شاگرد ممتازش ابوموسی جابر بن حیان آموخته‌های خود را از آن بزرگوار با پانصد عنوان و در هزار ورق به رشتة تحریر درآورده است که همه برگرفته از گفتارهای جعفر صادق علیه السلام می‌باشد.»[20]

 

علم حدیث
آثار به جای مانده در زمینه حدیث از امام صادق علیه السلام بیشتر از سایر معصومین علیهم السلام است. هیچ کتاب فقهی و حدیثی و تفسیری شیعه خالی از کلام امام صادق علیه السلام نمی‌تواند باشد. شاید از اینکه مذهب شیعه را جعفری نامیده‌اند، در این باشد که آن حضرت فرصت بیشتری برای تدوین و ارائه اندیشه‌های ناب اهل بیت علیهم السلام داشته است.

 

امام صادق علیه السلام در حوزة علم حدیث و آیات الاحکام و فقه بیشترین فرصت را یافته و توسط چهار هزار نفر از شاگردان خود تفکرات شیعی را به اقصا نقاط عالم منتشرساخته است. هر یک از شاگردان آن حضرت نیز خود خدمات بزرگ فرهنگی و علمی را در مناطق مختلف عهده‌دار شده و حتی رهبران برجستة اهل سنت همانند مالک بن انس، ابو حنیفه، سفیان ثوری، ابن شبرمه قاضی و فقیه نامدار کوفه، ابن ابی لیلی، عمرو بن عبید معتزلی، عمر بن مقدام نیز در عرصة حدیث وفقه از محضر آن گرامی بهره‌مند شده‌اند.

 

ابوحنیفه از محضر امام صادق علیه السلام بهره‌های فراوانی برده بود و بارها می‌گفت: «لَوْ لَا السَّنَتَانِ لَهَلَکَ النُّعْمَانُ؛[21] اگر آن دو سال [که نزد امام صادق درس خواندم] نبود، نعمان بن ثابت (ابوحنیفه) هلاک می‌شد.»
ابوالحجاج مزی در «تهذیب الکمال» و شمس الدین ذهبی در «سیر اعلام النبلاء» این جملة معروف ابو حنیفه را یاد آور شده‌اند که «مَا رَأَیْتُ اَحَداً اَفْقَهُ مِنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ؛[22] من کسی را فقیه‌تر [و داناتر] از جعفر محمد ندیدم.»

 

تفسیر علوم قرآنی
پیشوای ششم در وادی تفسیر کلام خداوند از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد. آن حضرت علاوه بر تبیین و توضیح صحیح معانی آیات قرآن، از هر گونه لغزش و خطا نیز جلوگیری می‌کرد. امام صادق علیه السلام در مورد اهمیت آیات قرآن می‌فرمود: «اِنَّ اللَّهَ اَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ کُلِّ شَیءٍ حَتَّی وَ اللَّهِ مَا تَرَکَ اللَّهُ شَیْئَاً یَحْتَاجُ الْعِبَادُ اِلَیْهِ اِلَّا بَیِّنَهُ لِلنَّاسِ؛[23] خداوند متعال در قرآن همه چیز را بیان کرده است تا آنجا که به خدا قسم! هیچ چیزی را که بندگان به آن نیاز دارند، فرو گذاری نکرده و [تمام احکام] آن را برای مردم بیان کرده است.»

 

امام ششم خود همواره قرآن تلاوت می‌کرد، به آداب و قواعد تلاوت اهمیت می‌داد و آن را به دیگران می‌آموخت. به حفظ کردن، آموزش دادن و عمل به آیات الهی نیز توصیه می‌کرد. پایبند بودن به احکام و دستورات قرآن را به شدت تأکید می‌کرد و می‌فرمود: «وَ احْذَرْ اَنْ تَقَعَ مِنْ اَقَامَتِکَ حُرُوفَهُ فِی اِضَاعَةِ حُدُودِهِ؛[24] بپرهیز از اینکه در راه اقامة حروف [و دقت درعبارات] قرآن حدود و احکام آن را ضایع کنی!»
از پیشوای صادق شیعیان در علم تفسیر و سایر علوم قرآنی آن قدر حدیث و روایت به یادگار مانده است که هیچ تفسیر و حدیث شیعی را نمی‌توان از آن خالی دید.


پی نوشت ها:
[1]. نهج البلاغة، خطبة دوم
[2]. بصائر الدرجات، ص 77
[3] ارشاد مفید، ص 525
[4] رجال کشی، ص 275
[5] توحید مفضل، ص 29
[6] فصلت / 53
[7] توحید المفضل، ص 141؛ بحارالانوار، ج 3، ص 119؛ ترجمة توحید مفضل، ص 130
[8] الکافی، ج 6، ص 496
[9] وسائل الشیعة، ج 2، ص 61
[10] بحارالانوار، ج 10، ص 205؛ علل الشرائع، ج 1، ص 98
[11] الاحتجاج، ج 2، ص 338
[12] توحید مفضل، ص 131 و 132
[13] الکافی، ج 5، ص 72
[14] وسائل الشعیة، ج 17، ص 34
[15] همان، ج 27، ص 61؛ اعلام الهدایة، ج 8، ص 240
[16] تهذیب الاحکام، ج 6، ص 218
[17] تاریخ الحکماء القفطی، ص 221 و 662.
[18] معجم رجال الحدیث، ج 4، ص 328، به نقل از مجلة الهلال
[19] شاگردان مکتب ائمه علیهم السلام، ج 1، ص 295
[20] روضات الجنات، ج 2، ص 218
[21] المراجعات، ص 15
[22] تهذیب الکمال، ج 5، ص 79؛ سیر اعلام النبلاء، ج 6، ص 257
[23] تفسیر قمی، ج 2، ص 451
[24] مصباح الشریعة، ص 28
برگرفته از نشریه مبلغان، آبان و آذر 1384، شماره 72، نویسنده: عبدالکریم پاک نیا

 

 

پایان پیام/
 

کد خبر 68792

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha