خبرگزاری شبستان-سرویس فرهنگ و ادب: پیمان معادی در تجربه دوم خود با عنوان «بمب، یک عاشقانه» به برخی از مسائل جاری در اجتماع و مدارس اواخر دهه شصت و سالهای پایانی جنگ پرداخته است.
وی با توجه ویژه به جزییات و البته اغراق در برخی موارد و بعضا با مزه طنز و شوخی ضمن انتقاد نسبت به پاره ای از کنش ها، سعی کرده که وضعیت جنگ زده و عصبی کشور را ترسیم کند.
رفتار خشن برخی معلمها، گویش زننده مدیر مدرسه، تفتیش لوازم دانش آموزان و شعارهای تند سیاسی اجباری در مدارس از سوژه های مورد نقد این اثر است در حالی که روند داستانش مسیری را طی می کند که در پایان به نوعی همان شعارها را که متاثر از فضای جنگ تحمیلی و روحیه انقلابی مردم آن روزها است، توجیه کرده است.
در عین حال توجه ویژهای به مقوله عشق داشته و حتی آن را در دو نسل مختلف پیگیری کرده است. این هنرمند با پرداختن به این موضوع سعی کرده تا بار دراماتیک قصه اش را افزایش دهد و نشان دهد که در کنار همه مصائب و مشکلات، عشق نه تنها نمی میرد بلکه حال و هوای زندگی را هم تغییر می دهد.
نکته اینجاست که این فیلم با تحریک حس نوستالژیک مخاطبانی که از آن ایام خاطره دارند و یا به کمک لحظات مفرحی که ایجاد می کند باز هم فیلم کامل و خوبی نیست و از انسجام لازم برخوردار نیست.
حتی بازی فردی همچون لیلا حاتمی تقریبا تکراری و یا حتی بی تاثیر در کیفیت این فیلم است در حالی که تصویربردار پیشکسوت و کارکشته آن، محمد کلاری که بازی کوتاهی هم در این اثر داشته، نمایش بهتری از خود بروز می دهد.
در کل باید گفت که این فیلم اثری منتقد پسند نیست اما ممکن است از گیشه خوبی برخوردار شود.
یادداشت: محمدصالح حجت الاسلامی
نظر شما