به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان؛به نقل از مرکز اسلامی هامبورگ،این مراسم شامل برنامه های متنوعی چون تلاوت قرآن کریم، پخش کلیپی از مرحوم آیت الله حائری شیرازی، قرائت برخی از پیام های تسلیت برزگان و شخصیت ها، سخنرانی چند تن از شخصیت های علمی و فرهنگی و نیز مسئولین مراکز اسلامی اروپا از جمله آیت الله رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن زاده رئیس مرکز اسلامی وین، آقای محمد لانتسل مدیر مدرسه ابن سینای وین بود.
در بخشی از این مراسم آیت الله رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ به ایراد سخنرانی پرداختند. ایشان ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت مرحوم آیت الله حائری شیرازی به شرکت کنندگان در این محفل، بالأخص فرزند ایشان حجت الاسلام نظام الدّین حائری شیرازی (دام عزّه) و تقدیر از حضور همه برادران و خواهران، به هدایت تشریعی انسان اشاره نموده و افزودند: خداوند متعال به طور مشخص مدیریت امری را عهده دار نشده است مگر امر هدایت انسان. البته منظور از این هدایت، هدایت تکوینی نیست، چون همه موجودات عالم از هدایت تکوینی بهره مند هستند. از اینرو بحث بر سر هدایت تشریعی است که در آن راه، مقصد و شیوه رسیدن به سعادت بیان می شود؛ چنانکه خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: « لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» و نیز فرمود: «لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (انبیاء/ 10)
این نکته خیلی مهم است که خداوند برای هدایت انسان هم پیامبر می فرستد، هم کتاب هدایت نازل می کند و هم عقل را به عنوان حجّت درونی قرار داده است تا از انسان دستگیری کند. «العقل رسول الحق» در این بین آیات مربوط به عقل بسیار زیاد است و لذا مرحوم کلینی نیز اولین بحث کتاب خود را «العقل والجهل» قرار داده است. عقل انسان را به سوی وحی رهنمون می کند تا آدمی راه و مقصد سعادت و خوشبختی را به درستی بشناسد.
وحی، قانون الهی و سنّتی است از جانب خداوند برای بشر. و به همین جهت خداوند متعال بر انسان منّت گذارده و پیامبران را به عنوان راهنمایان بشری فرستاده تا آدمیان را با وحی و قانون الهی در مسیر هدایت رهنمون نمایند. « لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ »
در حقیقت پیامبران واسطه میان حق و خلق هستند؛ کلمه «نبیّ» یا از نبأ به معنای کسی که پیام الهی را دریافت کرده و به مردم ابلاغ می کند. « وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ » و یا از نَبوَه به معنای رفعت و بلندی اخذ شده است و در حقیقت انبیاء الهی انسانهای والا و بلند مرتبه ای هستند که خدای متعال آنها را برای هدایت انسان ارسال کرده است.
بعد از پیامبران الهی عالمان ربّانی و آنها که واقعاً خودساخته و مهذّب هستند و از ابهّت علمی و معنوی برخوردار هستند، نقش وساطت میان پیامبر و خلق را ایفاء می کنند. خداوند متعال در این باره می فرماید: «وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ» بسیاری از مفسّران معتقدند منظور از امت وسط در این آیه شریفه، امّت معتدلی هستند که اهل افراط و تفریط نیستند. این معنا و مفهوم البته درست است که امّت اسلام، امّت میانه و معتدل و به دور از افراط و تفریط است.
اما به نظر می رسد بر اساس بیان علامه طباطبایی این آیه به مطلب دیگری اشاره دارد و آن اینکه نقش علماء نقش وساطت است و آنها واسطه میان پیامبر اکرم(ص) و مردم هستند. چه اینکه پیامبران الهی واسطه میان حق و خلق می باشند و پس از پیامبر اکرم (ص)، ائمه اطهار(ع) این نقش را ایفا می کنند و در مرحله بعد علمای ربّانی واسطه هدایت هستند. آنها الگو هستند. بر این اساس « جعلناکم» اشاره به افرادی است که این سمت را دارند تا بتوانند برای مردم که در جمله «لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ» الگو باشند. چه اینکه پیامبر اکرم (ص) برای انسانها الگو و اسوه است « ویکون الرسول علیکم شهیدا»
بدون شک ابهّت علمی و تعمّق در دین یکی از ویژگیهای عالمان ربّانی است. ویژگی مهم دیگر عالمان ربّانی ابهّت معنوی است. آنها باید به فطرت و ظرفیت های فطری خود توجه داشته باشند و از معنویت خاص و بالایی برخوردار باشند. بی شک چنین معنویتی در رابطه با خدای متعال جلوه می نماید. لذا هرچه بیشتر قرب به حضرت حق پیدا کنند، اثرگذاری در قلوب انسانهای مستعد بیشتر خواهد بود.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم اینست که جامعه ای از نظر دین پسندیده است که علم و معنویت در آن نقش برجسته داشته باشد. لذا از ویژگیهای جامعه اسلامی، عقل، علم و معنویت است. لذا در روایت آمده است که انسان یا باید دانشمند باشد و یا طالب علم «كُنْ عَالِمًا أو متعلّماً و لاتَکُن الثالِث فَتهلک» و یا در روایت دیگری دوست دار دانش اضافه شده است « كُنْ عَالِمًا أو متعلّماً أو مُحبّاً لِلعِلمِ فلاتکن الرابع فتهلک» چه اینکه جهل و نادانی در هر جامعه ای اساس شرّ را پدید می آورد و باعث تفرقه، نزاع، جنگ و جدال می شود. امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: «الجهلُ اساسُ کلّ شر» و در جای دیگری فرموده اند: « الناسُ اَعداء ما جَهلوا»
نظر شما