به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری شبستان، پس از انقلاب اسلامی ایران ۷ رئیس جمهور در آمریکا بر سر کار آمده اند که خصومت و دشمنی تدبیر سیاست خارجی آن ها علیه ایران بوده اما در این میان دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی به صورت آشکارتر برای تاختن به ایران برنامه ریزی می کند.
بنابراین گزارش، با گذشت یک سال از ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا و اقدامات و موضع گیری های خصمانه ویژه او در مقابل جمهوری اسلامی ایران موجب شده که تحلیلگران وی را ایران ستیزترین رئیس جمهور آمریکا بنامند.
در همین رابطه، جاويد قربان اوغلي . ديپلمات ارشد در روزنامه شرق نوشت: يک سال پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفيد، روابط آمريکا با ايران را ميتوان خصمانهتر از زماني برشمرد که جورج دبليو بوش، ايران را در زمره سه کشور- از دیدگاه او- محور شرارت نام برد. ترامپ از زمان بهدستگرفتن قدرت، هيچ فرصتي را براي اعلام ضديت با ايران از دست نداده و با شيب نسبتا تندي اين رويکرد را دنبال ميکند.
او مخالفترين مهرههاي ضدايراني خود را در کاخ سفيد در جایگاههای تصميمگيري قرار داده است. هماهنگي با اسرائيل در طراحي عليه ايران در بالاترين درجه قرار دارد. يک چشمه از اين تقارب را ميتوان بهرسميتشناختن بيتالمقدس بهعنوان پايتخت رژيم صهيونيستي و انتقال سفارت به اين شهر دانست که حتي در زمان حاکميت نئوکانها بر آمريکا هم انجام نشده بود. ترامپ لغو برجام را با جديت دنبال میکند و هفته قبل با انداختن توپ به زمين اروپا، مهلت چهارماههاي را براي تحقق شروط خود براي باقيماندن در برجام از جمله توقف غنيسازي صنعتي بهمدت نامحدود (و نه ١٥ سال پيشبينيشده در برجام) و متقاعدکردن ايران به پذيرش محدوديتهاي داوطلبانه بر فعاليتهاي موشکي به آنها ديکته کرده است.
اقدامات ضد ايراني ترامپ در حال احياي اجماع بينالمللي «ايرانهراسي» اينبار در قالبي متفاوت با دهه گذشته با ايجاد نگراني در جامعه بينالملل و ديگر کشورها از فعاليتهاي موشکي و تلاش براي بيثباتسازي منطقه قرار گرفته است. در کنار موارد یادشده و در آخرين پرده از اين راهبرد ضد ايراني، جمعه گذشته جيمز متيس، وزير دفاع، در سخناني در دانشگاه جان هاپکينز از سند راهبرد نوين دفاعي آمريکا رونمايي کرد که در آن اگرچه روسيه و چين در صدر منابع جديد تهديد عليه منافع راهبردي آمريکا قرار دارند، اما ايران در کنار کره شمالي جايگاه ويژهاي را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که ۶ رئیس جمهور پیشین آمریکا از سال ۱۳۵۷ تاکنون هم ایران ستیزی را در برنامه داشته اند که در فهرست زیر از اقدامات آن ها علیه ایران یاد می شود:
جیمی کارتر: کارتر با هویدا شدن ابعاد انقلابی ایران به طور مرتب از طریق سولیوان سفیر آمریکا در ایران و اردشیر زاهدی مسائل مربوط به ایران را پیگیری میکرد. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر در خاطراتش مینویسد در روز سوم نوامبر ۱۹۷۸ (۱۲ آبان ماه ۱۳۵۷) به دستور رئیس جمهور از ساعت نه و پنج دقیقه تا نه و یازده دقیقه مستقیماً با شاه گفتگو کردم. به شاه گفتم: آمریکا بدون هیچ ملاحظهای در بحران کنونی کاملاً از شما پشتیبانی میکند. برژینسکی در ادامه مینویسد هدف من از تماس با شاه روشن کردن این مطلب بود که رئیس جمهور آمریکا از او پشتیبانی کرده و در صدد بودم او را تشویق با انجام اقدام قاطع کنم، پیش از آنکه اوضاع از کنترل خارج شود. اما ماهها بود که اوضاع از کنترل شاه خارج شده بود. دو روز بعد از این تماس ۱۴ آبان ماه ۱۳۵۷ جعفر شریفامامی نخستوزیر سرانجام در مقابل مشکلات فراوان تاب نیاورد و پس از ۷۰ روز صدارت استعفاء داد تا ارتشبد غلامرضا ازهاری کابینه نظامی خود را به شاه معرفی کند. در ۲۱ نوامبر ۱۹۷۸ (۳۰ آبان ماه ۱۳۵۷) کارتر در دیدار با زاهدی از او خواست تا پشتیبانی شدید ایالات متحده آمریکا از شاه و نیاز به نشان دادن قاطعیت از سوی او را به شاه اعلام کند. کارتر که میدید ایران در حال خروج از اردوگاه غرب است روز پنجشنبه ۱۴ ژانویه ۱۹۷۹ (۱۴ دیماه ۱۳۵۷) ژنرال رابرت هایزر معاون فرماندهی نیروهای مسلح آمریکا را در اروپا به تهران فرستاد تا از فروپاشی ارتش شاهنشاهی در پی خروج شاه از کشور جلوگیری کند و همزمان نظامیان را از دست زدن به اقدامی نسنجیده یا خشونتآمیز بر ضد حکومت بختیار بازدارد. سرانجام هایزر در ۱۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ تهران را ترک کرد.کارتر طی ۱۴ ماه آخر دوره ریاست جمهوریش، درگیر موضوع گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در ایران بود. ادامه گروگانگیری و تورم مستمر در داخل آمریکا منجر به شکست کارتر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰ شد.
رونالد ریگان: یکی از مهمترین مسایل در انتخابات سال ۱۹۸۰، سرنوشت کارمندان گروگان گرفته شده سفارت آمریکا در ایران بود. دموکراتها امید داشتند که قبل از انتخابات، با آزاد سازی گروگانها قبل از انتخابات، (سورپرایز اکتبر، October Surprise) بتوانند اعتبار کارتر را بالا ببرند، اما حکومت ایران، گروگانها را پس از انتخابات و ۲۰ دقیقه پس از سخنرانی ریگان در مراسم تحلیف ریاست جمهوریش آزاد کرد و موجب شد عدهای تأخیر در آزاد سازی گروگانها را توطئهای از جانب حزب جمهوریخواه و ریگان برای پیروزی در انتخابات بدانند. در اوائل جنگ تحمیلی ریگان از عراق حمایتهای اطلاعاتی میکرد و سپس در حملات شیمیایی و جنایت بار صدام علیه مردم کشورمان حمایت های آمریکا خصومت این کشور با ایران را آشکارتر کرد.
جرج هربرت واکر بوش: او هم در دوران ریاست جمهوری خود سیاست های خصمانه علیه ایران را ادامه داد و تحریم های اقتصادی علیه کشورمان را مستمر دانست. اما اوج درگیری بوش پدر با خلیج فارس به مساله کویت و عراق باز می گردد و در آن زمان کمتر آمریکا به رویارویی با ایران می اندیشید.
بیل کلینتون: در ۸ سال حکومت کلینتون، مادلین آلبرایت بابت شرکت در کودتای ۲۸ مرداد علیه محمد مصدق ابراز تاسف کرد و پیشقدم بهبودی روابط شد.
جرج دابلیو بوش: در دوران جورج بوش پسر پس از حمله نظامی آمریکا به عراق نیز گزارشهای زیادی دربارهٔ امکان حمله نظامی آمریکا به ایران و بمباران ایران منتشر شد. همچنین آمریکا در این زمان مداماً ایران را به حمایت و ارائه پشتیبانی تسلیحاتی به گروههای مسلح مخالف حضور نظامی آمریکا در عراق متهم میکرد. با روی کار آمدن دولت نهم جمهوری اسلامی ایران به ریاست محمود احمدینژاد و شروع مجدد غنیسازی در نیروگاه نطنز و ساخت تأسیسات هستهای دیگر همواره باعث تقابل این دو کشور بود. حتی چند دور مذاکرات مستقیم محدود نمایندگان دو کشور در عراق بر سر مسائل امنیتی عراق نیز نتوانست تأثیری بر نزدیک شدن دیدگاههای دو کشور نسبت به یکدیگر شود.
باراک اوباما: او بهترین رابطه را با ایران در طول ۳۹ سال گذشته ایجاد کرد. از ابتدا با نامه نگاری به رهبر معظم انقلاب اسلامی تلاش کرد مسائل را با دیپلماسی رو به حل بگذارد. اما از سویی دیگر ادامه روند بوش ایران را همچنان بی اعتماد به آمریکا گذاشت. طرح استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا در همین راستا و برای کنترل توان موشکی و هستهای ایران یکی از همان اقدامات بود. از سویی دیگر هم مقامات نظامی ایران در تاریخ یکشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۰ اعلام کردند که یک فروند هواپیمای جاسوسی از نوع لاکهید مارتین آر کیو ۱۷۰ سنتینل را در شرق ایران با کمترین خسارت ممکن سرنگون کرده و اکنون آن را در اختیار دارند. در ۵ دسامبر ۲۰۱۱، منابعی در ارتش آمریکا تأیید نمودند که هواپیمای بدون سرنشین از نوع آرکیو ۱۷۰ بوده و اکنون در اختیار نیروهای ایرانی است.
اما در سال ۹۲ چند روز پیش از سفر حسن روحانی به شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، باراک اوباما به حسن روحانی نامهای نوشت و رئیسجمهور ایران به این نامه پاسخ داد. در ساعات پایانی حضور روحانی در نیویورک گفتگویی تلفنی بین آنها شکل گرفت. در این گفتگوی تلفنی، دو طرف بر اراده سیاسی برای حل سریع مسئله هستهای تأکید کرده و زمینه را برای حل موضوعات دیگر و همکاری در مسائل منطقهای مورد توجه قرار دادند.
اوباما در جریان مذاکرات هستهای ایران و پنج بعلاوه یک، جان کری را به عنوان مسئول حل مسئله هستهای ایران تعیین کرد. با آغاز کار دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران، به ریاست حسن روحانی، و تعیین محمد جواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه ایران و مسئول انجام مذاکرات هستهای، وزرای خارجه ایران و آمریکا برای اولین بار پس از انقلاب ایران بر سر یک میز به مذاکره نشستند. نهایتاً در گام اول توافق هستهای ژنو و در گام دوم تفاهم هستهای لوزان میان ایران و پنج بعلاوه یک منعقد گردید؛ و در نهایت پس از مذاکرات فشرده در وین، ایران و پنج بعلاوه یک و در رأس آنها آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک یا توافق نهایی و جامع هستهای دست یافتند.
در ۶ مهر ۱۳۹۴ و در حاشیهٔ برگزاری هفتادمین دوره مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در حالی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران قصد خروج از سالن مجمع عمومی را داشت، به طور اتفاقی با باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا که توسط جان کری، وزیر امور خارجه همراهی میشد، و دو ساعت از سخنرانی وی در مجمع میگذشت، ملاقات کوتاهی داشت و دو طرف، ضمن سلام و احوالپرسی، با یکدیگر دست دادند. دست دادن ظریف با اوباما موجب ایجاد تنشهای زیادی در ایران شد.پس از آن اقدامات نسبتا مثبت دولت اوباما برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای باعث شد که چهره متفاوتی از او در بین افکار عمومی ایرانی ها ایجاد شود.
نظر شما