«چهارشنبه سیاه» در اهواز چه گذشت؟!

خبرگزاری شبستان: در همين روزها بود كه نفس‌های حكومت فاسد پهلوی به شماره افتاد و شاه كه خود را بيش از پيش در مقابل ملت آزادی خواه و استقلال طلب ايران ناتوان می ‌ديد، فرار را بر قرار ترجيح داد. مردم در جای جای ايران يقين پيدا كردند كه پيروزی نزديك است.

خبرگزاری شبستان _ اهواز

در همين روزها بود كه نفس‌های حكومت فاسد پهلوی به شماره افتاد و شاه كه خود را بيش از پيش در مقابل ملت آزادی خواه و استقلال طلب ايران ناتوان می ‌ديد، فرار را بر قرار ترجيح داد. مردم در جای جای ايران يقين پيدا كردند كه پيروزی نزديك است.

 

مردم نفس راحتی كشيدند. مردم شهر اهواز نیز مانند ساير نقاط كشور با شنيدن خبر خروج شاه از كشور به خيابان‌ها ريخته و به شادمانی پرداختند. در بسياری از خيابان‌های شهر مردم به صورت خودجوش به توزيع نقل و شيرينی پرداخته و اين فرار مفتضحانه را به يكديگر تبريك می گفتند؛ ولی ديری نگذشت كه اين روز به «چهارشنبه سياه» در تاريخ انقلاب اسلامی نام گرفت.

 

در جبهه رژيم و طرفدارانش، پس از خروج شاه روحيه كليه نيروهای نظامی، تضعيف و به كلی متزلزل شد، به طوری كه فرار بسياری از سربازان و درجه‌داران از ارتش و ارگان‌های نظامی به طور چشم‌گيری افزايش يافت و كسانی هم كه در پادگان‌ها باقی مانده بودند، كارآيی و توان نظامی خود را از دست داده بودند.

 

در يكی از اسنادی كه در آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد، سرلشكر شمس تبريزی فرمانده نظامی اهواز و حومه در گزارش خود كه به رياست ستاد ارتش ارائه داد، پس از اعلام باز بودن بازار و فعاليت مركز تجاری شهر و اعتصاب ادارات پست، دارايی، آب، برق، شركت نفت و مجتمع فولاد و همچنين نيمه تعطيل بودن ساير ادارات دولتی، اينگونه توضيح داده است: «از صبح روز جاری شماری در حدود 12 هزار نفر در حسينيه اعظم اجتماع و آقای پيشوايی به منبر رفته و ضمن سخنرانی از كار مجلسيون و برخی نمايندگان كه بی جهت همه را تاييد می ‌كنند انتقاد نمود. سخنرانی در ساعت 11:30 خاتمه يافت و حاضرين با سر دادن شعارهای ضد ملی در مسير خود متفرق شدند».

 

همچنين در بخش ديگر اين گزارش آمده است: «از صبح جاری اجتماعی در حدود 15 هزار نفر از طبقات مختلف مردم به خصوص كاركنان آموزش و پرورش در دبيرستان پروين اعتصامی تشكيل و شيخ ابوالقاسم خزعلی سخنرانی و پس از وی نمايندگان فرهنگيان، ادارات آب و برق، شركت نفت و چند نفر ديگر سخنرانی ضد ملی نمودند».

 

بر اساس آنچه در اين سند آمده، فرمانده نظامی اهواز و حومه، سرلشكر شمس تبريزی روحيه نظاميان را پس از خروج شاه از ايران به شدت متزلزل توصيف كرده و معتقد است كه نيروها از اين غم بزرگ بسيار ناراحت هستند؛ از طرفی در همين ارتباط روحيه مردم درست در جبهه عكس، بسيار بالا و جسارت آنان در مقابل ساختارهای باقی‌ مانده رژيم پهلوی دو چندان شده بود.

 

روزنامه كيهان در خبری تحت عنوان «تظاهرات شبانه در اهواز» كه روز 26 دی‌ ماه 57، يعنی دقيقا روز خروج شاه از ايران، از اين شهر مخابره كرده، چنين آورده است: «يك ساعت از منع عبور و مرور در اهواز گذشته است، دود و بوی باروت و لاستيك‌های به آتش كشيده شده آسمان شهر را فرا گرفته. ستون‌های زيادی از دود اين طرف و آن طرف ديده می‌شود و فرياد يكپارچه مردم كه با سفير گلوله و رفت و آمد تانك‌ها و زره‌پوش‌ها در هم آميخته است به گوش می رسد».

 

بلافاصله پس از خروج شاه از ايران جامعه روحانيت اهواز در اقدامی لازم و مناسب نسبت به صدور اطلاعيه‌ای در همين خصوص اقدام كرد. بر اساس اسناد موجود در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آيت‌الله سيدعلی شفيعی، از روحانیون مبارز آن سال ها در اهواز و نماینده فعلی مردم استان در مجلس خبرگان رهبری در خصوص صدور اين اطلاعيه می‌گويد: «در جلسه جامعه روحانيت اهواز مقرر كرديم كه در تاريخی كه شايد شاه از ايران برود ممكن است حالت بی‌نظمی به هر دليلی حاكم شود و ما بايستی قضايا را قبضه كنيم كه هم سوء استفاده نشود، هم اغتشاش نشود و هم به مردم اطلاع دهيم در حسينيه اعظم جمع شوند. به طرف حسينيه اعظم كه در حركت بوديم در فاصله‌ای دور از حسينيه جمعيتی متراكم مشاهده می‌شد، وضع بسيار خوبی بود. وارد حسينيه كه شديم در ابتدا اطلاعيه‌ای كه تنظيم شده بود مردم در اين شرايط چه كنند، توسط آیت الله موسوی جزايری خوانده شد. بنابراين انگيزه صدور اعلاميه، پيش‌بينی‌های اوليه برای خروج شاه، جلوگيری از هرج و مرج و تنظيم امور بوده است».

 

متن پيام جامعه روحانيت اهواز به مردم مسلمان ايران در آستانه انقلاب اسلامی به این شرح است:

 

«بسمه تعالی»

در آستانه نيل به پيروزی كامل و استقرار حكومت عدل جمهوری اسلامی به رهبری امام خمينی (ره) و قطع كليه‌ ایادی اشرار و خائنين به ملت و مملكت، هنوز هم ملت را در معرض كيدها و مكرهای دشمنان قسم خورده می‌بينيم و اعلام می كنيم كه اين توطئه‌ها و مكرها سد راه حق نتواند بود و پيش روی آن را نخواهد گرفت؛ جاءالحق و ذَهَقَ‌الباطل، لذا به منظور خنثی كردن نقشه‌های شيطانی دشمن و پيروی منويات رهبر بزرگ، اذهان برادران و خواهران عزيزمان را به نكات زير توجه می‌دهيم: هيچ كس از افراد ملت مجاز نيستند به ماموران نظامی، انتظامی، پليس و ارتش كه در حقيقت جزئی از ملت مسلمان هستند تعدی و تعرضی بنمايد.

 

مامورين ارتش و پليس كه در حقيقت از خود ملت و پاسداران حريم حقوق ملت هستند حق ندارند تعدی و تعرضی به افراد ملت بنمايند.

 

هيچ كس مجاز نيست كسی را به عنوان ساواكی يا به دليل اينكه در گذشته مخالف نهضت بوده مورد تعرض و اهانت قرار دهد تا چه رسد به جرح و قتل. قضاوت در كليه اتهامات با محاكمه صالح شرعيه است كه در آينده به امر رهبر تشكيل خواهد شد.

 

كسی حق ندارد اراضی را به هيچ عنوان اشغال كرده و ساختمان نمايد. طبقات كم در آمد مطمئن باشند كه اعطای زندگی آبرومندانه و تامين امكانات رفاه كه در بدو آن‌ها داشتن خانه مسكونی است از برنامه‌های حكومت عدل اسلامی خواهد بود. لذا از هم اكنون به بی‌نظمی و اغتشاش روی نياورند كه از خواسته‌های دشمنان اسلام است و نهضت را به وقفه می‌اندازد.

 

در ادامه این اطلاعیه آمده است: به بازرگانان محترم و صاحبان كارخانجات و واردكنندگان خوار و بار و كسبه محترم توصيه می‌شود كه فرمان رهبر بزرگ را در زمينه ارزاق نصب‌العين خود قرار دهند. فروشندگان محترم نيز دستور فوق را رعايت كنند و در اين بحران به مشكلات زندگی نيفزايند. ضمنا از فروشگاه‌های تعاونی اسلامی تشكر و تقدير می‌شود.

 

ملت اسلامی و غيور از پيش كشيدن نزاع‌ها و كدورت‌های قلبی مانند اختلافات موجر و مستاجر خودداری كنند و صميميت فی مابين خود را حفظ كنند و از هر كاری كه وحدت كلمه را به خطر می‌اندازد اهتراز كنند. مسلما در آينده‌ای نزديك به دستور رهبر بزرگ محاكمه صالحه ريشه اختلافات را قطع خواهد كرد.

 

به عموم ملت مسلمان به خصوص جوانان عزيز توصيه می‌شود كه حفظ نظم و كنترل شهر را به دست گرفته و از تخريب و آتش سوزی جلوگيری به عمل آوردند و مانع از هر گونه اقدامات تشنج آميز شوند. امر به معروف و حفظ نظم بر همه واجب است.

 

در پایان این اطلاعیه نیز اسامی افرادی از جمله علی انصاری، عبدالله موسوی بهبهانی، ساجدی، كاظم مرعشی، محمدجعفر موسوی، سيد مصطفی علم‌الهدی، اسماعيل بن‌احمد حسينی مرعشی، سيدعلی شفيعی، ابوالقاسم انصاری، محمدحسين موسوی، محمدكاظم آل طيب، مرتضي انصاری، حاج سيدمحمد كاظم سجادی، سيد محمد جزايری، سيدمحمد علی موسوی جزايری، علاءالدين موسوی جزايری و ابوالحسن انصاری ذکر شده است.

 

به اين ترتيب با خروح شاه، به جز نيروی انتظامی و ارتش، تقريبا كليه ساختارهای سياسی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رژيم از بين رفت. در اطلاعيه جامعه روحانيت اهواز همانگونه كه ذكر شد، به جوانان توصيه شده بود كه امور شهر را خود برعهده بگيرند، اما با اين همه هنوز نهادهايی كه پا بر جا بودند مقاومت‌های شديدی می‌كردند و همين مقاومت‌ها سياه‌ترين روز اهواز را در تاريخ انقلاب اسلامی ايران رقم زد.

 

علاوه بر جامعه روحانيت اهواز كه با خروج شاه از ايران اطلاعيه صادر كرد و اعلام موضع نمود، دانشگاهيان دانشگاه جندی شاپور نيز در همين رابطه موضع خود را انتشار داده و علاوه بر محكوميت اقدامات رژيم پهلوی، از ملت خواسته بودند مبارزه را تا ظهور پيروزی نهايی ادامه دهند.

 

چهارشنبه، 27 دی‌ماه 1357، يك روز پس از فرار مفتضحانه شاه از ايران

درست يك روز پس از خروج‌ شاه، نظاميان در اهواز فاجعه آفريدند. آنها كه با فرار شاه كاخ آمال و آروزهای خود را به باد رفته می ديدند با خروج از پادگان‌ها و حمله مسلحانه با تانك و ادوات زرهی، شهر و مردم بی‌دفاع را به خاك و خون كشيدند.

 

پيش از ظهر روز چهارشنبه 27 دی ماه 1357، نظاميان در خيابان‌های اصلی اهواز به تظاهرات و حمايت از شاه پرداختند. تيراندازی‌های نظاميان به سوی مردم آغاز شد و ده‌ها نفر كشته و زخمی شدند. تيراندازی در خيابان‌های نادری، پهلوی، سی‌متری و رضاشاه ادامه داشت. نظاميان به حسينيه اعظم و دانشگاه‌ جندی‌شاپور هجوم آوردند و زخميان زيادی به بيمارستان‌ها و مراكز درمانی منتقل شدند. صدای تيراندازی در خيابان‌های اهواز بلند بود؛ نظاميان خواستار بازگشت شاه بودند.

 

از ساعت 10 صبح چهارشنبه، تانك‌ها وارد خيابان‌ها شده و مغازه‌ها و اتومبيل‌ها را به آتش كشيدند. هجوم وحشيانه نظاميان طرفدار شاه تلفات بسياری به همراه داشت. حادثه خونين چهارشنبه 27 دی‌ ماه 1357 در اهواز بيش از صدنفر كشته و زخمی بر جای گذاشت. زد و خوردها در اهواز در اين روز 22 كشته و حدود 80 مجروح داشت.

 

اسامی شهدای فاجعه چهارشنبه سیاه در اهواز به شرح زير است:

ابوالقاسم حميدی، سيدشايع موسوی، علی بيت سياح (14 ساله)، كودك چهار ساله فرزند عباس باوری، سهيل منشی زاده 9 ساله (در خانه خودشان تير خورده)، سيد اسماعيل موسوی، حسين آخوند زاده، ناصر زرگانی، محمدحسين آخوند شوشتری، هوشنگ خوانساری (30 ساله)، رحيم قنواتی نژاد (14 ساله)، حميد دهقانی (24 ساله)، حميد ذاكر زاده (22 ساله)، ابراهيم درويشی (21 ساله)، سيد كريم (13 ساله)، زهره (11 ساله)، محمود بسنديده (20 ساله)، كريم منوعی، محمد بنی طرفی (25 ساله)، علی درويشی (18 ساله)، عظيم واقعی (16 ساله) و معين ضيائی (30 ساله).

 

انتشار اسامی اين شهدا و اسامي مجروحان حادثه موج شديدی از نفرت در مردم كشور و به خصوص مردم اهواز ايجاد كرد. اين اقدام وحشيانه نه تنها سودی برای رژيم در بر نداشت بلكه موجب شد مردم اهواز مبارزه خود را عليه رژيم جنايت‌كار پهلوی گسترش دهند و تا پيروزی انقلاب اسلامی پيش روند.

 

منبع: کتاب انقلاب اسلامی در اهواز، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی

کد خبر 683029

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha