خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف: "جناب عبدالعظیم حسنی (ع) خدمت امام هادی علیه السلام می رسند و عقاید و اعتقادات خود را نزد امام هادی عایه السلام عرضه می دارند. ببینید که علت این همه عظمت حضرت عبدالعظیم (ع) ولایت پذیری و اطاعت حضرت نسبت به ائمه هدی علیهم السلام بود و می بینیم که حضرت عقاید خود را به امام هادی عرضه می دارند و یکی از مطالبی که در آن دیدار مطرح می شود اعتقاد به ائمه اثنی عشر است. حضرت عبدالعظیم در محضر امام هادی (ع) می فرماید من به امامت و ولایت آقا امیرالمومنین (ع) اعتقاد دارم من به امامت و ولایت امام حسن مجتبی (ع) اعتقاد دارم همین طور همه معصومین آن زمان را نام می برند و دست آخر به امام هادی (ع) می رسند. خبر این ملاقات به گوش خلیفه عباسی می رسد و حضرت عبدالعظیم مجبور می شود که از مدینه خارج شود چون تحت تعقیب حکومت قرار گرفته است. نکته مهم این جاست که وقتی عقاید خود را نزد امام هادی مطرح می کنند حضرت خطاب به ایشان می فرماید تو از دوستان حقیقی ما هستی و این مدال بارزشی است که حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از امام معصوم می گیرد."
بخش اول گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان را با حجت الاسلام و المسلمین امیر گلپور، مسئول کارگاههای آموزشی مرکز قرآن و حدیث حوزههای علمیه درباره جایگاه و شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی می خوانید.
با وجود آن که ما در تهران در جوارمان بارگاه منور و نورانی یکی از امام زادگان و عالمان طراز اول شیعه یعنی حضرت عبدالعظیم (ع) قرار داریم اما متاسفانه کم تر نسبت به جایگاه و شخصیت ایشان اطلاع داریم. درخواست بنده از جنابعالی این است که مروری بر این جایگاه داشته باشیم.
نسب حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد و حضرت از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) هستند. در سال 173 هجری در مدینه به دنیا آمدند و هم عصر امام کاظم (ع) ، امام رضا (ع) ، امام جواد (ع) و امام هادی (ع) هستند، زمان چهار امام را درک می کنند و از محضر سه امام یعنی امام رضا(ع) ، امام جواد (ع) و امام هادی (ع) کسب فیض می کنند.
البته ایشان علاوه بر این که منتسب به امام حسن مجتبی علیه السلام هستند از دانشمندان و راویان بزرگ حدیث هم هستند و چهره ای بسیار محبوب و ممتاز در نزد ائمه هدی دارند طوری که گاه افرادی که می آمدند خدمت امام هادی عیه السلام و در زمینه های مختلف قرآنی، اخلاقی و احکام پرسش هایی داشتند امام هادی (ع) برخی افراد را به ایشان ارجاع می داند و می گفتند عبدالعظیم از دوستان حقیقی ماست. شما به ایشان مراجعه کنید و پرسش های خود را از ایشان بپرسید.
شما می دانید که شیخ صدوق از بزرگان و فقهای طراز اول ماست و مدفن شریف شیخ صدوق هم در کنار بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی قرار دارد. شخصیت بسیار جلیل القدری که هم عصر غیبت صغری زندگی می کردند. تولد شیخ صدوق هم داستان شگفت و جالبی دارد. این را می خواهم در ادامه به بحث اصلی مان متصل کنم. پدر شیخ صدوق در زمان حیات شان، خدمت امام حسن عسگری (ع) می رسند و از ایشان می خواهند که دعا کنید تا فرزنددار شوم. امام زمان علیه السلام که آن موقع طفل کوچکی بودند برای پدر شیخ صدوق که خود ایشان هم از بزرگان بودند دعا می کنند و خداوند سه پسر به ایشان عطا می کند که یکی از آن ها شیخ صدوق بود.
درباره جایگاه شیخ صدوق این را بگویم که این عالم جلیل القدر از ری به بغداد تشریف می برند و آنجا کرسی درس شان برقرار می شود. نکته این است که بزرگان و فقهای عالیقدر بغداد می آیند محضر درس این دانشمند بزرگ با این که آن موقع شیخ صدوق 50 سال بیشتر نداشتند و بارها به ایشان متذکر می شدند که نبوغ و عظمت علمی شما بی جهت نیست چون شما با دعای خیر امام زمان (عج) به دنیا آمده اید.
حال توجه کنید که شخصیتی چون شیخ صدوق که جایگاه بسیار بالایی دارد درباره ویژگی های حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) می فرماید: عبدالعظیم مردی خداپرست و پارسا است. تعابیر را دقت کنید که از چه تعابیری برای حضرت استفاده می کنند. می گوید هم خدا از او رضایت داشته هم رسول خدا و هم رضایت مردم را به دست آورده بود یعنی به واسطه خدماتی که به مردم ارائه کرده بود. خب توجه کنید که این را چه کسی می گوید؟ شیخ صدوق که نه تنها خود که پدر بزرگوارشان نیز از عالمان بزرگ بودند و وقتی نزد امام حسن عسگری (ع) می رسند حضرت خطاب به او می گوید تو شیخ و معتمد ما هستی.
آیت الله بهجت در جایی می فرمایند بعد از 800 سال که از رحلت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) می گذشت قبر مبارک حضرت را آب فرا گرفت و مجبور شدند قبر را دوباره بشکافند و مرمت و بازسازی کنند. آن موقع که قبر را برای مرمت گشوده بودند می بینند که بدن مطهر شیخ صدوق هنوز طیب و طاهر و سالم است کانه امروز دفن شده باشد. حال توجه کنید که چنین عالم ربانی و الهی در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم دفن شده است و انسان وقتی به زیارت حضرت عبدالعظیم می رود فیض زیارت چنین انسان های بزرگی نیز شامل حال او می شود.
من اجازه بدهید که در این جا از زبان طاهر ابن عباد که از بزرگان اهل تسنن هستند هم نکته ای بیان کنم. طاهر ابن عباد درباره شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) می فرماید ایشان مردی است با این ویژگی ها -توجه کنید که این از فضل و بزرگی کسی است که نه تنها کسانی که با آن ها قرابت فکری دارید حتی کسانی که در باور و اندیشه مثل شما فکر نمی کنند نیز معترف به بزرگی و عظمتش باشند – عبدالعظیم شخصیتی است که اهل ورع است و پارساست، اهل علم و فضل است. ما در میان اصحاب ائمه، در زمان حضرت رضا (ع) امام جواد (ع) و امام هادی (ع) کسی به علمیت و فضل و عظمت ایشان نداریم.
چرا حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از مدینه به ری مهاجرت می کنند؟
حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در زمان متوکل عباسی زندگی می کردند. متوکل حاکم بسیار سختگیری بود . البته همه خلفای عباسی نسبت به شیعیان سختگیری می کردند و شیعیان را تحت فشار قرار می دادند اما زمان متوکل بر حجم و شدت این سخت گیری ها و فشارها افزوده شد، به گونه ای که متوکل چند بار دستور داد مزار سیدالشهدا (ع) را با خاک یکسان کنند. در چنین جوی معلوم بود که سادات و شیعیان تا چه اندازه زیر فشار قرار داشتند. در این میان است که جناب عبدالعظیم حسنی (ع) خدمت امام هادی علیه السلام می رسند و عقاید و اعتقادات خود را نزد امام هادی عایه السلام عرضه می دارند. ببینید که علت این همه عظمت حضرت عبدالعظیم (ع) ولایت پذیری و اطاعت حضرت نسبت به ائمه هدی علیهم السلام بود و می بینیم که حضرت عقاید خود را به امام هادی عرضه می دارند و یکی از مطالبی که در آن دیدار مطرح می شود اعتقاد به ائمه اثنی عشر است. حضرت عبدالعظیم در محضر امام هادی (ع) می فرماید من به امامت و ولایت آقا امیرالمومنین (ع) اعتقاد دارم من به امامت و ولایت امام حسن مجتبی (ع) اعتقاد دارم همین طور همه معصومین آن زمان را نام می برند و دست آخر به امام هادی (ع) می رسند. خبر این ملاقات به گوش خلیفه عباسی می رسد و حضرت عبدالعظیم مجبور می شود که از مدینه خارج شود چون تحت تعقیب حکومت قرار گرفته است. نکته مهم این جاست که وقتی عقاید خود را نزد امام هادی مطرح می کنند حضرت خطاب به ایشان می فرماید تو از دوستان حقیقی ما هستی و این مدال بارزشی است که حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از امام معصوم می گیرد.
نظر شما