شبهه دینی بودن جامعه ایران و بالا رفتن آسیب های اجتماعی

خبرگزاری شبستان:اگر ما می گوییم که آمار طلاق در جامعه ایران بالاتر رفته به خاطر این است که اساسا چیزی به نام ازدواج در این جامعه رایج است و هنوز ما مقید به سنت ازدواج برای تشکیل خانواده هستیم .

خبرگزاری شبستان سرویس قرآن و معارف: "اگر ما می گوییم که آمار طلاق در جامعه ایران بالاتر رفته به خاطر این است که اساسا چیزی به نام ازدواج در این جامعه رایج است و هنوز ما مقید به سنت ازدواج برای تشکیل خانواده هستیم اما وقتی ازدواج در برخی جوامع و کشورها برافتاده و پدیده هایی مثل ازدواج سفید شایع شده وقتی در جایی اساسا ازدواج ثبت نمی شود طلاق هم به تبع آن ثبت نخواهد شد. در واقع می خواهم عرض کنم که بله در آن جا آمار طلاق کم خواهد بود یا اساسا نخواهد بود چون ازدواجی صورت نگرفته که طلاق هم به دنباله اش بیاید اما در ایران طلاق وجود دارد و افزایش هم دارد اما این به آن معنی نیست که وضعیت جامعه اسلامی و دینی ما در مقایسه با این جوامع بدتر است. ما باید متوجه این ظرافت ها باشیم و اتفاقا وضع ما که کشوری الهی و دین مدار هستیم به مراتب در این زمینه بهتر است بنابراین رسانه ها باید متوجه باشند که اگر تحلیلی در این زمینه ارائه می کنند با توجه به این مولفه ها و ظرافت ها باشد تا احساس یأس و استصال و درمانندگی را در آدم ها ایجاد نکنیم و تصویری واقعی تر از آسیب ها ارائه کنیم. "

آنچه در ادامه می آید بخش اول گفتگوی سرویس قرآن ومعارف خبرگزاری شبستان با حجت‌الاسلام هادی عجمی، معاون پژوهش و برنامه‌ریزی مرکز تخصصی نماز درباره مهار آسیب های اجتماعی با استفاده از ابزارهای اخلاقی و دینی خودکنترلی است.

همان طور که در جریان هستید آسیب های اجتماعی در کشور آمار فزاینده ای به خود گرفته  و اسباب نگرانی است. گفته می شود 17 میلیون پرونده  در نهادهای قضایی وجود دارد.  می خواهم عرض کنم که آیا می شود از نگاه دینی به  مهار آسیب های اجتماعی نگاه کرد؟ یعنی آیا می شود ظرفیت های دینی را در جهت مهار آسیب های اجتماعی به میدان آورد؟

قبل از این که به این سوال پاسخ دهم اجاره بدهید طرحی از صورت مساله را ارائه کنم تا به تصویر دقیق تری در این باره برسیم. داستان این است که ما در بحث آسیب های اجتماعی هرچند که نسبت به آنچه در این عالم به ویژه در برخی کشورها و جوامع می گذرد وضعیت بهتری داریم اما نمی توانیم به این وضع هم دلگرم و خوش بین باشیم چون آمارها و اطلاعات نشان می دهد که حجم آسیب های اجتماعی از طلاق بگیرید تا سرقت و میزان نزاع و ... بالا رفته و این حجم حقیقتا در شأن نظام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ما نیست.

چرا می گویید ما در آسیب های اجتماعی وضعیت بهتری فی المثل نسبت به کشورهای غربی داریم؟

ببینید اگر ما مثلا می گوییم که آمار طلاق در جامعه ایران بالاتر رفته به خاطر این است که اساس چیزی به نام ازدواج در این جامعه رایج است و هنوز ما مقید به سنت ازدواج برای تشکیل خانواده هستیم اما وقتی ازدواج در برخی جوامع و کشورها برافتاده و پدیده هایی مثل ازدواج سفید شایع شده وقتی در جایی اساسا ازدواج ثبت نمی شود طلاق هم به تبع آن ثبت نخواهد شد. در واقع می خواهم عرض کنم که بله در آن جا آمار طلاق کم خواهد بود یا اساسا نخواهد بود چون ازدواجی صورت نگرفته که طلاق هم به دنباله اش بیاید اما در ایران طلاق وجود دارد و افزایش هم دارد اما این به آن معنی نیست که وضعیت جامعه اسلامی و دینی ما در مقایسه با این جوامع بدتر است. ما باید متوجه این ظرافت ها باشیم و اتفاقا وضع ما که کشوری الهی و دین مدار هستیم به مراتب در این زمینه بهتر است بنابراین رسانه ها باید متوجه باشند که اگر تحلیلی در این زمینه ارائه می کنند با توجه به این مولفه ها و ظرافت ها باشد تا احساس یأس و استصال و درمانندگی را در آدم ها ایجاد نکنیم و تصویری واقعی تر از آسیب ها ارائه کنیم.

با این حال عرض بنده این است که ما نباید دلخوش باشیم که وضعیت ما بهتر است چون همچنان که اشاره شد این میزان از آسیب های اجتماعی در شأن مردم مسلمان ما نیست.  شما به میزان پرونده های میلیونی که در قوه قضائیه مفتوح شده نگاه بیندازد. آمار سرقت و طلاق را در نظر بگیرید. به گرفتاری عده قابل توجهی در پدیده اعتیاد نگاه کنید که خود اعتیاد البته منبع آسیب های اجتماعی دیگری است.

البته نکته ای که امروز در جهان قدرت و سرعت آسیب های اجتماعی را زیاد کرده  بسط و گسترش فضای مجازی است.  امروز می دانید که یکی از روش های متداول برای کنترل آسیب های اجتماعی، نظارت های بیرونی است که به ویژه در جوامع غربی به میزان قابل ملاحظه ای استفاده می شود. از جمله این نظارت ها نصب دروبین ها در فضاهای عمومی است. مطابق با آماری که ارائه می شود در آمریکا روزانه هر فرد 300 بار از مقابل دوربین ها رد می شود و 300 تصویر دارد. در انگلیس به ازای هر 11 نفر، یک دوربین در فضاهای عمومی وجود دارد. البته پیش تر در جامعه سنتی ما هم این نظارت های بیرونی به شکلی دیگر وجود داشت. در واقع می دیدی که فامیل، همسایه و محله کار همین ناظران بیرونی را انجام می دادند اما این ابزارهای کنترل بیرونی در فضای مجازی رنگ باخته اند، چون این فضاها بر مبنای فردگرایی شکل گرفته اند. درست است که آدم هایی که در این فضای مجازی هستند آدم هایی با گوشت و پوست و واقعی هستند اما عملا خانواده یا فامیل یا محله نمی تواند کارکرد نظارت بیرونی خود را اعمال کند خانواده شاید تا حدودی بتواند رفت و آمدهای فرزندان خود را در فضای واقعی کنترل کند اما در فضای مجازی نمی تواند. وانگهی دانش ما در این زمنیه متاسفانه محدود است و والدین با فرزندان خود در این فضاها همراهی نمی کنند. چند سال پیش رییس جمهور سابق آمریکا اعلام کرد که من اجازه نمی دهم که بچه هایم از فیس بوک استفاده کنند. این حرف بسیار معنادار است. بانیان اینترنت و همین شبکه های اجتماعی آمریکایی ها و غربی ها هستند اما  آن ها به این سمت رفته اند که همین فضاها را برای استفاده و حضور کودکان و نوجوان و جوان ها بهینه کنند اما ما این کار را نکرده ایم. چند وقت پیش رسانه ها از  نوجوانی نوشتند که به یک دختر تعرض کرده بود. خانواده این نوجوان البته مذهبی بودند و وقتی بررسی شده بود متوجه شده بودند که او ساعت های متمادی با اینترنت کار می کرده است، خانواده به گمان این که آن نوجوان دارد تحقیق علمی صورت می دهد غافل از این که این نوجوان به مطالب و محتوای مستهجن در اینترنت دسترسی دارد و همان محتوا او را برای یک رفتار جنسی پرخطر تهییج کرده است، در حالی که شما وقتی به کشورهای غربی نگاه می کنید می بینید که آن ها سال هاست اینترنت کودک را درست کرده اند و فضای متناسب با روحیات، ذهن و نیازهای کودک پدید آمده است، نه این که نوجوان برود از جاهایی سر دربیاورد که عملا به التهابات جنسی او دمیده شود.

 

کد خبر 676209

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha