ادبیات ما اسپانسر ندارد

خبرگزاری شبستان: جلیلوند با بیان این که انتهای دوبله بن بست است، گفت: دوبله خروجی ندارد به همین دلیل استعدادها به دوبله می آیند اما خود را شکوفا نمی کنند.

چنگیز جلیلوند، مدیر دوبلاژ در پاسخ به این سوال که چرا در ایران اقتباس های ادبی در سینما و تلویزیون کم داریم، به خبرنگار شبستان گفت: ادبیات ما طرفدار ندارد. ادبیات ما پشتیبان و اسپانسری ندارد. هر چیزی اسپانسر می خواهد حتی ادبیات. وقتی ادبیات حامی ندارد، جایزه در این حوزه به خاطر کار خوب اهدا نمی شود.

 

جلیلوند ادامه داد: شما هزار زحمت می کشید و انتظار دارید حداقل یک درصد کارتان در بین دوستان، آشنایان و فامیل دیده شود و بازتاب داشته باشد. متاسفانه این فرهنگ بهم خورده و یک جور عجیب و غریبی شده است. انتظارات ما انتظاراتی نیست که 50-60 سال قبل داشتیم. الان نسبت به هم بی تفاوت شدیم. متاسفانه ما نسبت به همه چیز بی تفاوت شدیم. نسبت به سینما هم بی تفاوت صورت می گیرد. برای همین می بینیم که متاسفانه سینما روز به روز به اضمحلال کشیده می شود.

 

وی در پاسخ به این سوال که آیا استعدادهای امیدوارکننده ای در دوبله وجود دارد، اظهار داشت: در زمینه دوبله استعدادهایی وجود دارد اما چون بیشتر آنها می دانند کار دوبله خروجی ندارد و برای همین دل به کار نمی بندند. استعدادها به دوبله می آیند اما این استعدادها خود را شکوفا نمی کنند، نصفه کاره می مانند زیرا می دانند در دنیایی قدم می زنند که انتهایش را نمی دانند.

 

این مدیر دوبلاژ تصریح کرد: شما خبرنگاران فعالیتی می کنید، برای روزنامه نگاری زحمت می کشید، با آدم های متشخص و مشهور گفتگو می کنید و آن را منعکس می دهید. شما را تشویق می کنند که این کار را ادامه دهید و می گویند چه کار خوبی انجام دادید. بدین ترتیب در کار خود پیشرفت می کنید. به هر حال انسان در هر کاری به یک مقامی می رسد اما در کار دوبله، آدم به هیچ مقامی نمی رسد. آخر کار دوبله بن بست است یعنی  the endاست، برای اینکه سینمای نمایش دهنده فیلم های خارجی را نداریم.

 

جلیلوند با اشاره به اینکه دوبله یک هنر مستقل نیست، بیان کرد: دوبله هنر است اما هنر مستقلی نیست. ما تا فیلم نداشته باشیم، دوبلوری وجود ندارد. تا تهیه کننده ای نباشد که فیلمی بخرد و به دست مدیر دوبلاژ بدهد، هنر دوبله ای وجود ندارد. دوبله موقعی هنر است که بنده بنشینم پشت میکروفون جای این آرتیست و آن آرتیست صحبت کنم و این صحبت من نمایش داده شود و بازتابش در سینما مشخص شود. به عنوان مثال فیلمی زبان خارجی است. این فیلم در سینما به زبان ایرانی نمایش داده می شود. فرهنگ خارجی فیلم و زبان آن به فرهنگ و زبان ایرانی برگردانده می شود و مخاطبان آن را می بینند و کار دیده می شود. وقتی نتیجه کار من هیچ جا معلوم نمی شود چرا باید به دنبال کار دوبله بیایم. در قدیم افراد آرزویشان بود که بیایند جای شخصیت ها صحبت کنند و سپس پدر و مادر و اقوامشان را به سینما ببرند و بگویند  که من جای فلان وکیل یا آن راننده صحبت کردم. حتی خود من همسرم را به سینما می بردم و می گفتم ببین به جای این قهرمان داستان من صحبت کردم.

 

این مدیر دوبلاژ با بیان اینکه سینمای نمایش دهنده در ایران وجود ندارد، خاطرنشان کرد: حالا کو سینما؟ تنها جایی که فیلم می بینیم، تلویزیون است و این که سینما نشد. اگر از تمام کسانی که فیلم می خرند و یا اجاره می کنند و در خانه فیلم می بینند، قسمتی از فیلم را سوال می کنی، می گویند من این صحنه را ندیدم، داشتم با دایی ام صحبت می کردم و یا داشتم غذا می خوردم و متوجه نشدم. ما اینگونه فیلم می بینیم. کسی نمی رود روی مبل بنشیند و از اول تا آخر در سکوت فیلم ببیند، در طول فیلم حرف نزد و تلفن نکند و تمام حواسش به فیلم باشد. ما هیچگاه اینطوری فیلم نمی بینیم اما در سینما می نشینیم و مسلط هستیم و فیلم نگاه می کنیم. در نتیجه خوشمان می آید و این کار هم علاقه مند و طرفدار پیدا می کند و روز به روز چهره اش بازتر می شود.

 

جلیلوند با اشاره به اینکه الان سینما نداریم، گفت: در حال حاضر در ایران چه سینمایی داریم؟ مردم از سینما قهر کردند. مردم دیگر حتی فیلم های فارسی را نمی بینند. تا زمانی که فیلم هایی که دوبلورها دوبله می کنند در سینما نمایش داده نشود وضعیت دوبله و دوبلاژ نابسامانی خواهد داشت و شاید هم روزی به کلی از بین برود و فقط از آنها یک زیرنویس ساده بماند. بنده به هیچ عنوان نسبت به وضعیت دوبله امیدوار نیستم زیرا هیچ روزنه امیدی نمی بینم. امیدوار نیستم روزی سینما به همان روزهای قبل برگردد.

 

وی که اخیرا بعد از سالها در نمایشی با عنوان " پدر " بازی کرده است، در مورد پذیرفتن این نقش عنوان کرد: دفعات زیادی برای بازی در تئاتر از بنده دعوت شد و من هم  رد می کردم. اولا وقت نداشتم و دوما دستمزد خیلی کم بود . علاوه بر اینها این دغدغه را داشتم که چطور متن ها را حفظ کنم. خوشبختانه برای کار " پدر " با خانم ساناز فلاح پور و آقای زنده نام مواجه شدم و این دونفر که سرشار از انرژی مثبت هستند، آنقدر به بنده انرژی دادند که پذیرفتم در نمایش" پدر " بازی کنم.

 

بازیگر نمایش " پدر " بیان کرد:  با کمک خدا و دوستان شروع به تمرین کردم. هرچه به زمان اجرا نزدیک می شد، اضطراب این را داشتم که متن را حفظ می شوم یا نه اما خانم فلاح فرد و آقای زنده نام می گفتند که خیلی خوب پیش می روی و تا روز اجرا حفظ می شوی و مدام مرا تشویق می کردند. شب اول اجرا با دلهره به صحنه رفتم و این اضطراب در شبهای بعد کمتر شد.

 

 

 

 

 

 

کد خبر 675917

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha