خبرگزاری شبستان-کرمان
زیارت شهید ثواب عمره دارد؛ بر مزار شهید بوسه می زنند و این یعنی شهادت، سنگ را بوسیدنی کرد... از شهدا حاجت هاتان را بخواهید؛ کسی گفت شهیدی را که در تشییع او شرکت کرده بودم را در خواب دیدم که گفت چرا از ما چیزی نخواستی؟!
در رعایت بیت المال، اخلاص، نماز اول وقت و... الگو بودند، شهید داریم که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود مواظب نگاهش بود. یادواره های شهدا برای بررگ شمردن یاد آنها است و دلهای ما به یاد شهدا باید دائم تذکر داده شود. اینها همه را حامد شاه حیدری، امام جماعت مسجد امام سجادعلیه السلام بلوار قدس می گوید و پس از او میلاد عرفان پور بالای سن می رود و شروع می کند:
با سیل اشک باید شست راه کارون ها را
هنوز از جبهه می آرند تابوت جوان ها را
کدامین کاروان آهنگ یوسف با خودش دارد
غم ابرو کمان ها می نوازد قد کمان ها را
نه پیراهن به تن مانده، نه بوی پیرهن مانده
امان از این چنین داغی که می برّد امان ها را
به ما با چشم و ابرو گفته بودند از چنین روزی
دریغا دیر فهمیدیم آن خط و نشان ها را
به دنبال جوان خوش قد و بالای خود بودند
همانانی که با خود می برند این استخوان ها را
اگر دریا نمی گنجد به کوزه با چه اعجازی
میان چفیه پیچیدند جسم پهلوان ها را؟
خبر دادند یوسف ها به کنعان باز می گردند
ندانستیم با تابوت می آرند آنها را
به روی شانه لرزان مردم یک به یک رفتند
خدا از شانه مردم نگیرد این تکان ها را
آغاز روایتگری مراسم هم با نقل حکایتی است از شهید «عروج علی شکری» که وقتی دشمن را دید رمز بیسیم را که روی کاغذ بود، قورت داد تا لو نرود اما دشمن که متوجه شده بود با سرنیزه از زیر گلو تا معده او و تک تک استخوان های سینه اش را شکافت... اینها بدن را برای سرنیزه های دشمن آماده کرده بودند تا سر تسلیم در برابرش فرو نیاورند.
امیر دربندی ادامه می دهد: معمولا'' جنگ های دنیا اینگونه است که وقتی تمام شد پرونده اش را می بندند اما بعد از ۳۹ سال از جنگ، امروز یادواره های شهدا برگزار می شود و حضور در آن توفیق و فرصتی برای بازخوانی سیره شهدا و جانبازان است.
وی با بیان اینکه تفاوت دفاع مقدس ما با جنگ های دنیا این است که راه رزمندگان ما عاشورایی بود و هرکس در راه امام حسین علیه السلام و یارانش پا بگذارد، ماندگار می شود؛ به تعداد ۷ هزار و ۵۴۳ شهید زیر ۱۵ سال اشاره و تصریح کرد: اینها شاگرد و تربیت شده مکتب عاشورا هستند.
شهید صیاد شیرازی نشسته بر بال ملائک
همرزم شهید صیاد شیرازی یادی هم از آن سپهبد دلاور کرد و گفت: پدر شهیدان میردامادی چند روز پس از شهادت صیاد، پسرانش را در خواب دید و سوال کرد آیا صیاد را دیدند؟ گفتند: فرشتگان او را در هاله ای از نور بالا می بردند و گفتند که این صیاد شیرازی است که تازه شهید شده؛ این مقام شهید در آسمان ها است.
وی ادامه داد: آمریکای ابرقدرت که عربده می کشد و هر روز بیانیه و تحریم صادر می کند، نظامیانش وقتی از جنگ برمی گردند یا در بیمارستان روانی بستری می شوند، یا خودکشی می کنند، یا در مدارس و دانشگاه ها اسلحه می کشند؛ از زمان بوش تا کنون ۵۰۰ درصد خودکشی نظامی آمریکایی بالا رفته است و این در حالی است که جانباز قطع نخاع ما پس از تحمل سالها درد، تنها آرزویش پیوستن به قافله شهدا است.
مصادیق بارز الذین بذلوا مهجهم...
رئیس کمیته تخصصی راویان ستاد مرکزی راهیان نور کشور گفت: عیادت یکی از جانبازان رفتم که ۲۸ سال به شکم خوابیده و هیچ تحرکی ندارد، در حال خواندن نهج البلاغه بود، با حرکت مژه یا لحن بسیار خفیفی پرستار را متوجه می کرد که صفحات را برایش ورق بزند، با همان لحن خفیف گفت اگر جنگی در کار باشد حاضر است او را با همین وضع در خط مقدم جبهه قرار دهند تا گلوله های دشمن به سمت او بیاید؛ اینها مصداق واقعی الذین بذلوا مهجهم...هستند که تا آخرین رمق فداکاری می کنند. کم آوردن در برابر اینها کم است، آدم در برابرشان بیچاره می شود.
وی با اشاره به اینکه دشمنان ما حتی با یاد و خاطره دفاع مقدس دشمنی دارند؛ تصریح کرد: ما مرد جنگ و نبرد و استقامت هستیم.امروز دارند به جوانان ما آدرس و راه غلط معرفی می کنند، درست است که ما به تمدن خود و به کوروش و... افتخار می کنیم اما مگر سردار سلیمانی سردار ایرانی و سردار عصر حاضر ما نیست؟! اوست که در چند کشور جنگ را مدیریت کرد و وزیر دفاع آمریکا گفت اگر یک افسر مانند سلیمانی داشتم به خودم افتخار می کردم.
خاک میهنم را اگر کف پوتین سرباز دشمن باشد با خون می شویم که به کشورش نبرد
امیر دربندی یادی هم از شهید حسین خلعتبری از شهدای رامسر کرد که آن شهید گفته بود « اگر ذره ای از خاک میهن من بر کف پوتین پای سرباز دشمن چسبیده باشد آن را با خون خود می شویم و نمی گذارم آن را وارد خاک کشورش کند»
وی در ادامه روایتگری مراسم یادواره شهدای بلوار قدس کرمان و شهرک شهید قندی؛ بیان داشت: شهید حسین لشکری که بیشترین مدت اسارت را در میان اسرا داشت و ۱۰ سال بعد از جنگ هم او را نگه داشتند و مرتب شکنجه اش می کردند، شکنجه هایی که حتی گفتن و شنیدن آن نیز سخت است؛ وقتی برگشت پسر دو ساله او ۲۰ساله شده بود و به قول خودش بهترین هدیه ای که در طول اسارت به او دادند نصف لیوان آب خنکی بود که نیمی از آن را سرباز بعثی خورده بود و می خواست بقیه اش را بیرون بریزد؛ یک نفر از طرف وزیر دفاع عراق نزد او آمد و گفت اگر به ما پناهنده شوی و آموزش خلبان های ما را بر عهده بگیری همه امکانات رفاهی را برایت فراهم می کنیم اما او نپذیرفت. روزی که مرز قصر شیرین خواستند او را تحویل دهند تنهای تنها بود چون همه اسرا قبل از او آزاد شده بودند، بعثی که می خواست او را تحویل دهد، گفت صدام سلام رسانده و گفته به ما پناهنده شو. او که تنها ۱۰۰ متر با مرز ایران فاصله داشت بعد از ۱۸ سال لبخندی زد و گفت اگر در این ۱۰۰ متری که تا مرز ایران دارم مُردم حاضر نیستم جنازه من در خاک عراق بماند!
رئیس کمیته تخصصی راویان ستاد مرکزی راهیان نور کشور تصریح کرد: حسین لشکری پس از آزادی چند سال بیشتر دوام نیاورد و از شدت شکنجه هایی که او را داده بودند، شهید شد.
به احترام مادر، این اسیر جنگی را آزاد کنید
وی یکی دیگر از تفاوت های دفاع مقدس با جنگ های دنیا را در این دانست که نگاه ما به جنگ اخلاقی و اسلامی و انسانی بود. در جنگ ۷۲ هزار و ۵۳۰ اسیر عراقی گرفتیم. اسرای دشمن از ترس به خود می لرزیدند چون فکر می کردند همان شکنجه هایی که به بچه های ما دادند را خواهند کشید، در حالیکه بچه های ما حتی مجروح دشمن را به خود ترجیح می دادند.
امیردربندی افزود: امام(ره) درباره اسیران عراقی فرمود میهمانِ شما هستند و یک بیمارستان مجهز خصوصی در دارآباد تجریش فقط برای اینها بود. مادر یکی از اسرای عراقی به ایران آمد و گفت آمده ام پسرم را با خودم ببرم، هر چه کردیم، منصرف نشد، نامه نوشتیم به رهبری، فرمودند «به احترام مادر! این اسیر جنگی را آزاد کنید» معنی این کارها را دنیا نمی فهمد.
نظر شما