به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از ادارهكل روابط عمومي و اطلاعرساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، به مناسبت سالروز بزرگداشت علامه محمد اقبال لاهوری، کنفرانس «فکر اقبال، نیاز امروز» به همت دانشکده دولتی تاون شپ لاهور پاكستان و با همکاری خانه فرهنگ ایران در لاهور، با حضور شخصیتهای برجسته علمی، ادبی و دانشگاهی ایالت پنجاب پاكستان، هیأت اعزامی از دانشگاه امام خمینی (ره) قزوین، پژوهشکده وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و اساتید و دانشجویان پاکستانی، برگزار شد.
محمد اعجاز بت، ريیس دانشکده دولتی تاون شپ لاهور در آغاز اين كنفرانس با بيان اينكه برای درک فکر و اشعار علامه محمد اقبال، آموزش زبان فارسی بسیار ضروری است، گفت: پیام اقبال، پیام اسلام است و این مسئولیت ماست که پیام اقبال را به نسل نو منتقل کنیم. چون برای اتحاد امت مسلمه درک و فهم پیام اقبال لاهوری لازمه عصر حاضر است.
در ادامه برنامه سید مجید سادات کیایی، سرپرست خانه فرهنگ ايران در لاهور با ايراد سخنراني خود درباره علامه اقبال لاهوری و شعر فارسیاش، گفت: علامه اقبال همانگونه که خود در یکی از نامههایش نوشته، با تمرین و زحمت زبان فارسی را آموخت. با این حال میتوان گفت که او مقلد سبک و شاعر خاصی به طور کامل نیست و سبک خاص خود را دارد که ترکیبی از سبکهای مختلف است.
وي سپس با گفتن اينكه اقبال معتقد است که اگر فکر و اندیشه با جذبه همراه نشود شعر نیست، افزود: به عقيده اقبال، شعر وقتی حاصل میشود که اندیشه با خون جگر آمیخته شود. شعر اقبال از سر بیکاری و تفنن نیست؛ بلکه سراسر حیات و سرّ زندگی است. یکی از مشخصههای شعر اقبال این است که او به مسايل روز توجه بسیار داشت و شعر او از دین و فلسفه و سیاست و غیره نیز خالی نبود.
وي تأكيد كرد: آن چه از خواندن اشعار علامه اقبال درمییابیم این است که جهانبینی حاکم بر ذهن و اندیشه اقبال از پنج مؤلفه توحید، آیین اسلام، کتاب (قرآن)، رسالت (پیامبر ص) و دعا و راز و نیاز که مسلما توحید هسته مرکزی آن است، تشکیل شده است. همچنين دستگاه فکری او هم از چهار اصل تفکر فلسفی اسلامی، تفکر فلسفی عربی، فرهنگ و تمدن قوم پارس (عرفان ایرانی و زبان فارسی) و امور سیاسی، توأم یافته است.
احمد مرجانینژاد، کارشاس فرهنگی ایران در لاهور نيز در سخنراني خود گفت: بعد از کنفرانسهای متعددی که طی ماه اخیر درباره مرحوم محمد اقبال لاهوری شرکت کردم، این سؤال در ذهنم خطور کرد که اگر اقبال در زمان ما یعنی در سال 2017 ميلادي میزیست، چه میگفت و چه میکرد؟ آیا این مصلح بزرگ مسلمان پاکستانی در قبال بیعدالتی، ظلم، قتل و غارت انسانها سکوت پیشه میکرد؟ و یا اینکه اسلحه به دست میگرفت و تحت عنوان انقلابیگری، همانند تروریستها به کشتار میپرداخت؟ البته چون اقبال یک فیلسوف، متفکر، مصلح و شاعر است، هیچ یک از این دو شیوه را انتخاب نمیکرد.
مرجانينژاد ادامه داد: اقبال در قبال ظلم و جنایتهایی که علیه مسلمانان در برمه اتفاق افتاد، سکوت نمیکرد. اقبال به عنوان یک مسلمان آگاه و آزاده، از اعلام پایتختی بیتالمقدس در سرزمینهای اشغالی صیهونیستها، غم و غصه میخورد و فغان برمیآورد. او اشعارش را همانند موشک بر کاخهای ظالمان فرود میآورد؛ چون آرمان اقبال، همزیستی مسالمتآمیز مردم جهان، صلح و دوستی است. هدفش استقلال، ترقی و رفاه ملت پاکستان است.
وي تأكيد كرد: اگر امروز اقبال در میان ما بود، ما را به انساندوستی، محبت، تلاش برای امنیت و صلح دعوت میکرد. اقبال اشعار و بیاناتش را برای سعادت و عزت بشر سرود و نمیخواست ظالمان، اشعار و گفتههایش را در راستای زورمداری، فریب و چپاول مردم، توجیح و تفسیر کنند.
كارشناس فرهنگي ايران در لاهور افزود: وصیت اقبال به همه ما آگاهسازی مردم، باز گشت به خویشتن و توانمند شدن است؛ بنابراين آنانی که اقبال را دوست دارند، اول، باید سواد و معرفت خواندن و درک اشعار و گفتههایش را دریابند. دوم، به پیروی از او همانند معلمی مردمی، به تعلیم و تربیت نسل آگاه بپردازند تا شیاطین تعصیبهای قومی، مذهبی در جامعه نابود شوند و سوم، تلاش در راه اجرای فرامین الهی و خدمت به خلق كنند.
حمید طاهری، استاد اعزامی از دانشگاه امام خمینی (ره) قزوین، ديگر سخنران اين كنفرانس هم با طرح اين سؤال كه چه دلیلی بود که علامه محمد اقبال لاهوری اشعار خود را به زبان فارسی سرود و سرودههای وی در تمامی جهان شهره گرفتند؟ گفت: در باورهای گذشته ما آمده است که هر شاعر فرشتهای بر دوش دارد که شعر را به او الهام میکرد. علامه محمد اقبال لاهوری میگوید: «شعر به زبان فارسی بر من الهام میشوند».
وي افزود: شعر، بخشی از هنرهای زیباست و شعر گفتن یکی از سختترین و دشوارترین هنرهاست. این با این هنر استعداد و صلاحیت خدادادی است. زبان فارسی یکی از زبانهای توانمند جهان است؛ پس علامه محمد اقبال لاهوری در این زبان غنی شعر سروده است. اگر بر زبان دیگری میسرود به این اوج و بلندی نمیرسید.
در ادامه برنامه نصرالله پورمحمدیاملشی، از اساتید اعزامی از دانشگاه امام خمینی (ره) قزوین بيان كرد: اگر ما دغدغههای اقبال را مورد بررسی قرار دهیم، باید تعدادی از کتب معروف چون «فرهنگ و غرب از نظر اقبال»، «مثنوی مولوی از دیدگاه اقبال»، «بازگشت به خویشتن از نگاه اقبال»، «جایگاه علم از دیدگاه اقبال» و از همه مهمتر «صلح و آرامش در جهان اسلام از دیدگاه اقبال»، را مدنظر داشته باشیم. این گونه افکار در اندیشههای شخصیتهای برجسته ایرانی دیده میشود و تأثیر افکار اقبال در یک شخصیت متفکر معروف ایران، دکتر علی شریعتی به خوبی دیده میشود.
وي گفت: دکتر شریعتی از شعر علامه محمد اقبال درباره حضرت فاطمه الزهرا (س) که میگويد: «مریم از یک نسبت عیسی عزیز / از سه نسبت حضرت زهرا (س) عزیز» الهام گرفت و کتابی چون «فاطمه، فاطمه است» را تألیف كرد.
انتهاي پيام/
نظر شما