خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "شیعه تاکید خاصی روی عقل دارد و لذا شما نباید شیعه را از این جهت با اهل سنت مقایسه کنید و شما امروز هم وقتی نگاه می کنید به فتاوای مراجع تقلید شیعه می بینید که آن ها با بهره بردن از همین سلاح بزرگ چگونه توانسته اند بن بست های بزرگی را از سر راه بردارند و بر اساس اقتضائات و البته با وفاداری به منابع و معارف اسلامی پیش بروند در حالی که اهل تسنن این گونه نیست و اندیشه های شیعه با اهل سنت در میزان عقل گرا بودن متفاوت است."
آنچه در ادامه می آید بخش دوم و پایانی گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی استاد حوزه و دانشگاه درباره دستاوردها و مجاهدت های امام صادق (ع) در بسط معارف تشیع است که کم تر در رسانه ها به آن اشاره شده است.
آیا می توان این گونه استنباط کرد که کار امام صادق علیه السلام در دوره خود نوعی آماده سازی شیعیان برای دوره غیبت و آخرالزمان است؟ یعنی زمانه ای که در واقع دسترسی وجود ندارد.
بله همین طور است چون حضرت به واقع به اینجا می اندیشد که امام معصوم (ع) همیشه در دسترس نیست بنابراین شیعیان خود باید بتوانند با تاسی به قرآن و منابع استباطی حکم لازم را استخراج کنند و در کار و زندگی معطل نمانند.
و این اجتهاد چارچوب های خاص خود را دارد؟
بله البته منظور این نیست که اسلام به ویژه شیعه باب اجتهاد را بدون توجه به آن قواعد لازم باز گذاشته باشد. البته یکی از منابع مهم ما در استنباط عقل است اما این عقل در یک محدوده خاص و در دایره اصول اعتقادی دست به استنباط می زند و حالا مساله شما در هر یک از کارکردهای دنیوی باشد فرقی نخواهد کرد. یعنی مثلا حجاب باشد که امنیت اخلاقی جامعه را پوشش می دهد یا نماز باشد که به رشد معنوی افراد و جامعه منجر می شود یا روزه که تقویت حس انسان دوستی و رشد تقواست یا حج که اتحاد و وفاق مسلمانان را دنبال می کند در همه این کارکردها اجتهاد مطابق با آن فتح بابی که امام صادق علیه السلام صورت داده اند امکان پذیر است با این شرط که وقتی ما می خواهیم چیزی را به خدا و امام نسبت بدهیم باید از طریق ادله های خاص عقلی صورت گیرد.
در واقع می شود از این زاویه هم به موضوع پرداخت که امام صادق علیه السلام از عقل گرایی دفاع می کند به خاطر این که اساسا عقل گرایی در قرآن یک خط برجسته و مهم است و در جای جای قرآن بندگان و مردم دعوت به مشاهده و تدبر و تعقل در آیات و نشانه ها می شوند.
همین طور است. اگر کسی واقعا بی طرفانه و منصفانه به این موضوع نگاه کند متوجه خواهد شد که در مجموع اسلام از جمله ادیانی است که در این عقل گرایی معروف و شهره است یعنی اسلام هیچ گاه شما را به تبعیت کورکورانه از سنت ها و عرف ها و عادت ها دعوت نمی کند و نه تنها دعوت نمی کند بلکه برحذر می دارد که افراد پیرو چنین منطقی در زندگی خود باشند. البته این نکته را هم بگویم که شیعه بیشتر از اهل تسنن از این عقل گرایی دفاع می کند و در اجتهاد خود تسری می دهد.
اجازه بدهید من در این جا خاطره ای برای شما تعریف کنم. بنده دکترایم را از کانادا گرفتم و در جلسه دفاع از تز و پایان نامه دکترایم، اساتید مسیحی و خارجی هم حضور داشتند. در آن جا من یک مقدار بحث های عقلی کرده بودم و برای استادان خارجی و مسیحی من این پرسش طرح شده بود که شما چطور این بحث های عقلی را مطرح کرده اید؟ در واقع بهت و تعجب آن ها از این بود که آیا می شود همزمان کسی باورمند به دین باشد و از آن طرف بحث عقلی را هم مطرح کند. یعنی از یک سو دین مدار و دیندار باشد و از سویی سودای عقل را هم داشته باشد؟ به دیگر سخن در این جا تباین و تضاد میان دین و عقل می دیدند اما یکی از استادان شیعه در این جا توضیح دادند که ایشان شیعه است و شیعه باورمند به اندیشه های عقل پرور است و تباینی میان اندیشیدن و دینداری نمی بیند.
در هر صورت می خواهم عرض کنم که شیعه تاکید خاصی روی عقل دارد و لذا شما نباید شیعه را از این جهت با اهل سنت مقایسه کنید و شما امروز هم وقتی نگاه می کنید به فتاوای مراجع تقلید شیعه می بینید که آن ها با بهره بردن از همین سلاح بزرگ چگونه توانسته اند بن بست های بزرگی را از سر راه بردارند و بر اساس اقتضائات و البته با وفاداری به منابع و معارف اسلامی پیش بروند در حالی که اهل تسنن این گونه نیست و اندیشه های شیعه با اهل سنت در میزان عقل گرا بودن متفاوت است و اتفاقا می خواهم عرض کنم که پیشرو بودن شیعه به خاطر همین خصلت مهمی است که در خود پرروده است و ما البته این خصلت را مرهون و مدیون امام صادق علیه السلام هستیم که این باب اجتهاد را در میان مسلمانان و شیعیان باز کردند و همان طور که اشاره شد صرفا شیعیان نبودند که از این خرمن اندوختند و بهره بردند بلکه حتی روسای مذاهب اهل تسنن هم در این باره بی بهره نبوده اند و حتی رهبران اصلی اهل سنت از روایات امام صادق بهره بسیار برده اند و اگر جانب انصاف را مراعات کنیم باید بگوییم که امام صادق علیه السلام حق بزرگی بر گردن مسلمانان چه اهل شیعه و چه اهل تسنن دارند چون به ظرافت و فراست دریافتند که دسترسی به امام در همه زمان ها و مکان ها امکان پذیر نیست بنابراین این مهارت و فن و دانش در میان مسلمانان باید تقویت شود که بتوانند با مراجعه به منابع دین و البته با تمییز عقل سره از ناسره تشخیص دهند و حکم دینی و شرعی را برای گره گشایی از امور زندگی شان استخراج کنند.
نظر شما