خفه‌گی؛ یک نوآر تمام عیار ایرانی

خبرگزاری شبستان: فریدون جیرانی با ساختن «خفه‌گی» نشان داد که در سینمای بدون ژانر ایران هم فیلمسازان می‌توانند بر اساس اصول ژانر به تولید اثر بپردازند.

خبرگزاری شبستان-سرویس فرهنگ و ادب- فریدون جیرانی از آن دست فیلمسازانی است که علاوه بر کارگردانی، تهیه کنندگی و فیلمنامه‌نویسی، منتقد، روزنامه‌نگار و تاریخ‌نگار سینمایی قهاری است همچنان که او به همراه چند نفر دیگر را دایره‌المعارف سینمای ایران می‌نامند. چنین ویژگی‌هایی سبب شده که ذهن و حافظه او همچون کامپیوتر در مورد ژانرهای سینمایی، فیلم‌ها، بازیگران، کارگردانان و نویسندگان و ... باشد. او در کارنامه فیلمسازی‌اش نیز آثار قابل توجهی دارد که از جمله آنها می‌توان به «قرمز»، «شام آخر»، «سالاد فصل»، «من مادر هستم» و فیلم جدیدش «خفه‌گی» اشاره کرد. او در چندین ژانر مختلف کمدی، اجتماعی، جنایی و نوآر فیلم ساخته است که آخرین ساخته او را می‌توان یک نوآر تمام عیار برشمرد.

 

خفه‌گی، به جزء چند المانی که در فیلم نمایش داده شد (استفاده صحرا از موبایل، آیفن تصویری خانه مدرن مسعود و منطقه پونک)، ویژگی های اصلی فیلم‌های نوآر سیاه و جنایی را دارد. از حرکت و ریتم کند دوربین و شخصیت‌ها و مکث‌‎های زیاد بازیگران گرفته تا فضای سیاه و زیرپا گذاشتن ارزش‌های اخلاقی، هوای برفی، دیالوگ‌های کم، نورپردازی اندک، فیلمبرداری تک رنگ، سایه‌های زیاد، قاب بندی‌های مورب ویژه سبک نوآر. گریم، طراحی لباس و صحنه و وقوع جنایت در این فیلم، منطبق بر استانداردهای این سبک است. البته قهرمان زن داستان برخلاف بیشتر آثار نوآر خارجی، بدلباس، بدون آرایش و تقریباً زشت است و در پایان هم قربانی جنایت می‌شود تا راز مسعود فاش نشود. از این لحاظ فیلم شبیه به «روانی» هیچکاک است که شخصیت اصلی زن داستان کشته می‌شود.

 

بی زمانی و بی مکانی نیز از دیگر ویژگی‌های بارز این نوع فیلمسازی است که در خفه‌گی می‌توانست اندک المان آن نیز حذف شود البته فریدون جیرانی پس از اینکه این فیلم در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر به نمایش درآمد و اهالی رسانه و منتقدان را میخکوب کرد، در مصاحبه‌های متعدد بارها به این موضوع اذعان داشت که باید این ویژگی‌ها از کار حذف می‌شد.

 

خفه‌گی با وجود اینکه فیلمی نوآر با فضای بی اعتمادی و جنایت است، اما صحنه‌های خشونت و جنایت و خون در فیلم نمایش داده نمی‌شود که این موضوع یکی از حُسن‌های فیلم است.

 

 

جیرانی قبل از اینکه فیلمی را بسازد فیلم زیاد می‌بیند که به گفته خودش، قبل از اینکه خفه‌گی را بسازد، حدود 30 فیلم را تماشا کرده تا بتواند فضای فیلم را در بیاورد و به لحن سرد، آرام و ساکت برسد. او اولین بار است که در فیلمش از ریتم و لحن آرام استفاده کرده است تا فضای تریلری فیلمش دربیاید. البته در این میان نمی‌توان از بازی متفاوت و تاثیرگذار الناز شاکردوست گذشت. او در بازی جدیدش، کاملاً به کارگردان اعتماد کرده و حتی کوچک‌ترین خطا از او سر نزده است. نوید محمدزاده نیز یکی از بازی‌های خوب خود را ارائه داده است که البته اندکی شبیه به خسرو پارسا در «خشم و هیاهو» است.

 

جیرانی سعی کرده تا در تریلرش، مسائل جامعه شناختی و روانشناسی را توأمان داشته باشد و به همین دلیل است که شاهد گوشه‌هایی از زندگی زهره  با بازی ماهایا پطرسیان هستیم که به داستان جنایی، رگه‌های ملودرام اجتماعی تزریق می‌کند که به اعتقاد نگارنده، نه تنها لطمه‌ای به فیلم نوآر جیرانی نزده بلکه نقاط سیاه اجتماعی را نیز به تصویر کشیده که همسو با داستان فیلم است.

 

در پایان باید این نکته را یادآور شوم که گرچه فریدون جیرانی بر اساس کلیه اصول یک ژانر آخرین اثر خود را ساخته اما کماکان در پی تجربه کردن و نوآوری هم هست. از خرق عادت در استفاده از ماهایا پطروسیان و الناز شاکردوست با گریم و نقشی متفاوت و کاملاً به دور از ذهن عادت کرده مخاطبان به شوخ و شنگی این دو در آثار پیشینشان تا پذیرش ریسک ارائه تصویر سیاه و سفید در دوره فیلم‌های تمام رنگی بهینه‌سازی شده با برترین تکنولوژی‌ها از جمله تلاش های اوست که نشان از سر پر سودا و هنرمندانه‌اش دارد.

 

فریدون جیرانی با ساختن «خفه‌گی» نشان داد که هنوز هم از جمله فیلمسازانی است که می‌تواند خطوطی را که به نظر تابویی هنری یا اجتماعی می‌آیند را بشکند همچنان که او در گذشته هم فیلم‌هایی همچون «قرمز»، «من مادر هستم» را نیز ساخت که در آن برهه کمتر فیلمسازی دنبال چنین موضوعاتی می‌رفت.

 

آزاده فضلی

 

 

کد خبر 673594

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha