خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف: "امام صادق (ع) فرمود: دل ها چهار اعراب (حالت) دارند: رفع (اوج وبلندی)، فتح (فراز)، جرّ (سقوط وپستی) و وقف (ایستایی واز کار ماندن).
پس رفع (اوج) آن در یاد خدا بودن وفتح (فراز) آن خشنودی از خدا وتسلیم اراده او بودن وجرّ (سقوط وپستی) آن در توجه به غیر خدا وتباه کردن عمر در هوس های دنیایی ووقف (ایستادن از کار ماندن) آن وحرمان از نعمت های دنیا وآخرت، در غفلت از حضرت احدیّت است. آیا نمی بینی پس از آن که بنده ای خالصانه وبه بزرگی، خدا را یاد کند وبه ذکر او مشغول شود، هر حجابی میان او وحضرتش برداشته می شود؟
چون بنده ای تن به قضای الهی می سپارد وبه خواسته او راضی باشد، به تحقیق که دل او به شادی وسرور گشایش یابد ودرهای آسایش وآرامش بر او گشایش یابد ودرهای آسایش وآرامش بر او گشوده شود. وچون پس از دل مشغولی به امور دنیایی) به ذکر احدیّت بپردازد، تاریکی دل را در روزهای غفلت از حضرت احدیّت، عیان بیند، گویی که خانه ای تاریک، ویران وبدون مونس بوده است، چرا که غفلت از یاد حق، دل را می میراند وتاریک می کند."
آنچه در ادامه می آید سلسله رهنمودهای امام صادق علیه السلام برای حیات طیبه در کتاب "مصباح الشریعه" است. این کتاب از سوی عباس عزیزی ترجمه شده است.
حالات عارفان بر چند اصل استوار است؟
امام صادق (ع) فرمود: نجوای عارفان همواره بر سه اصل استوار است: بیم، امید و حبّ. بیم شاخه علم است وامید شاخه یقین است، وحبّ شاخه معرفت وعرفان. نشان بیم گریختن است ونشان امید طلب است، ونشان حبّ، آن است که در ایثار آنچه را که دوست دارد دریغ نورزد.
پس چون علم در سینه مؤمن تحقق یابد، ترس پدید آید وچون خوف، درست آید، گریز از غیر خدا پیش آید وچون کسی بگریزد، نجات یابد وچون نور یقین بر قلب تابیدن گیرد، فضل الهی مشاهده شود وچون یقین در او رسوخ کند، امید پدید آید وچون شیرینی امید بچشد، در طلب آن شود.
چون به طلب برخیزد، گم شده خویش را بیابد وچون نور معرفت تجلّی یابد، نسیم محبّت وعشق در قلب وزیدن گیرد وچون نسیم محبّت وزیدن گرفت، وانسان در سایه محبوب انس یابد واو را بر ماسوایش ترجیح دهد وبه اوامرش مبادرت واز نواهی اش اجتناب ورزد وآن دو را بر هر چیزی مقدّم بدارد. هر گاه با رعایت اوامر ونواهی محبوب بر خوان انس او نشیند، به روح مناجات قربش واصل خواهد گشت.
این اصول سه گانه مانند، حرم، مسجد وکعبه است که اگر کسی داخل حرم شود، از خلق ایمنی یابد وچون داخل در مسجد شود وبر اندام او از آلودگی به گناه ایمن باشد واگر داخل کعبه شود، قلبش از اشتغال به چیزی جز ذکر خدای تعالی در امان ماند.
پس ای مؤمن! چنانچه در حالی هستی که اگر در آن حالت بمیری، با رضایت خاطر خواهی مرد، بر توفیق وحفظ الهی شاکر باش؛ واگر چنین نیستی، خویش را به حالتی نیک ودرست انتقال ده وبر عمری که در غفلت گذرانده ای پشیمان شو ودر تطهیر ظاهرت از گناهان وپالایش باطنت از عیوب وکاستی ها از خدای تعالی مدد بجوی وقلبت را از دام غفلت برهان وآتش شهوت را در خرمن نفست خاموش نما.
دل ها چند حالت دارند؟
امام صادق (ع) فرمود: دل ها چهار اعراب (حالت) دارند: رفع (اوج وبلندی)، فتح (فراز)، جرّ (سقوط وپستی) و وقف (ایستایی واز کار ماندن).
پس رفع (اوج) آن در یاد خدا بودن وفتح (فراز) آن خشنودی از خدا وتسلیم اراده او بودن وجرّ (سقوط وپستی) آن در توجه به غیر خدا وتباه کردن عمر در هوس های دنیایی ووقف (ایستادن از کار ماندن) آن وحرمان از نعمت های دنیا وآخرت، در غفلت از حضرت احدیّت است. آیا نمی بینی پس از آن که بنده ای خالصانه وبه بزرگی، خدا را یاد کند وبه ذکر او مشغول شود، هر حجابی میان او وحضرتش برداشته می شود؟
چون بنده ای تن به قضای الهی می سپارد وبه خواسته او راضی باشد، به تحقیق که دل او به شادی وسرور گشایش یابد ودرهای آسایش وآرامش بر او گشایش یابد ودرهای آسایش وآرامش بر او گشوده شود. وچون پس از دل مشغولی به امور دنیایی) به ذکر احدیّت بپردازد، تاریکی دل را در روزهای غفلت از حضرت احدیّت، عیان بیند، گویی که خانه ای تاریک، ویران وبدون مونس بوده است، چرا که غفلت از یاد حق، دل را می میراند وتاریک می کند.
وچون پس از دوام ذکر ویاد خداوند از او غفلت ورزد، «وقف» پذیرفته - متوقّف شده - ومحجوب از عنایات الهی گشته و قلبش قساوت یافته واز زمانی که از نور تعظیم الهی دوری جسته، دلش به تاریکی گراییده است.
علامت رفع (بلندی) قلب سه چیز است: همراهی با فرمان الهی، عدم مخالفت با آن واشتیاق دایم در بندگی وپیروی از فرمان خداوند.
نشانه فتح قلب سه چیز است: توکل بر خداوند، راست گویی، ویقین به تمام آنچه پیامبران آن را برای هدایت انسان ها آورده اند.
علامت جرّ (پستی) سه چیز است: خودپسندی، ریا وآزمندی. وقف (ایستایی) را نیز سه علامت است: از میان رفتن طعم بندگی، درنیافتن تلخی گناه ورعایت نکردن حلال وحرام در خوراک، وپوشاک و...
از زاویه دید امام صادق (ع) چه کسی صالح است؟
امام صادق (ع) فرمود: کسی که قلب خویش را از غفلت، ونفس خود را از شهوات، وخرد خود را از جهل ونادانی باز دارد، نامش در دیوان آگاهان ثبت شود. کسی که علم خویش را از هوی وهوس، دینش را از بدعت ومالش را از حرام حفظ کند، از صالحان است.
پیامبر خدا (ص) فرمود: کسب دانش بر هر مرد وزن مسلمان واجب است واین دانش، دانش انفس وشناختن خطرهایی است که آن را تهدید می کند.
پس بر نفس مؤمن لازم است که در هر حالی بر نعمت های خداوند شاکر باشد وبر اعمال از دست رفته عذر خواهد. به این معنا که اگر عمل، مقبول درگاه حق افتاد، لطف الهی است واگر مردود شود عدل است وبندگی. مبادا خود را از فریب ونیرنگ شیطان در امان بیند وبه سبب این غفلت از رحمت وتوفیق الهی محروم شود، یا مستوجب خشم حضرت حق گردد ونیل به بندگی را در توفیق الهی جست وجو کند وخودداری از گناهان را در خویشتن داری؛ چرا که جز به توفیق الهی واظهار عجز به درگاه او چنین توفیق حاصل نمی شود. وکلید تمامی این عنایات، پشیمانی وانابه، به درگاه خداوند تعالی، کوتاه کردن آرزوها، یاد مرگ وخویشتن را در محضر خدای جبار دیدن است، چه این که حالات یاد شده سبب رهایی از زندان دنیا ورستن از دام دشمن وسلامتی نفس وسبب اخلاص در عبادات باشد ومایه توفیق است واساس دست یابی به این کلید آن است که تمام عمر را یک روز به حساب آورد.
رسول خدا (ص) فرموده است: دنیا ساعتی بیش نیست، پس آن را در طاعت سپری کن. ورسیدن به این امر، در خلوت گزیدن وپیوسته اندیشیدن است، وسبب خلوت، قناعت واز زیاده طلبی دوری جستن است، وسبب فکر، فراغت خاطر از دنیا خواهی است، وستون فراغت خاطر، زهد است، ومتمم زهد، تقواست، ودر تقوا، خشیت است، ونشان خشیت، بزرگ داشتن خدای تعالی است وپای بندی به طاعت خالصانه از فرمان او وترس توأم با پرهیز از ارتکاب محارم است ونشان آن، علم است که خدای - عزّ وجلّ - فرمود: به تحقیق که عالمان از خداوند می ترسند.
نظر شما