ورزشکاران لطفا پهلوان بمانند...

از حافظه ملت ایران هیچ گاه پاک نمی شود که مثلا فلان قهرمان و یا ورزشکار وطنی در جریان های مختلف و یا رودررویی با بلایای طبیعی قسمتی از اموال و یا حتی مدال هایی که اکثرا با برنامه ریزی و تلاش چندین ساله کسب...

خبرگزاری شبستان //قم

17 شوال "روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای" ... لطفا ورزشکاران، پهلوان بمانند.

 

با این مقدمه قصد داریم تا به سراغ موضوع اخلاق در میان ورزشکاران عزیز کشورمان برویم. روزی نیست که در کشور خبری از رفتارهای پسندیده و یا ناپسند این قشر نباشد. ورزشکاران کشور و بخصوص آنهایی که در رشته های پرطرفدار مثل فوتبال، کشتی، بسکتبال، والیبال، وزنه برداری و یا جودو فعالیت می کنند با کمک معجزه ای به نام رسانه ناخواسته به چهره های تاثیرگذار در جامعه و بالاخص در میان جوانان جامعه جوان ما تبدیل شده اند.


از حافظه ملت ایران هیچ گاه پاک نمی شود که مثلا فلان قهرمان و یا ورزشکار وطنی در جریان های مختلف و یا رودررویی با بلایای طبیعی قسمتی از اموال و یا حتی مدال هایی که اکثرا با برنامه ریزی و تلاش چندین ساله کسب کرده اند را یکجا و بدون هیچ چشم داشتی می بخشند.

 

این مصادیق خوشبختانه فراوان است و حتی در مواردی شامل کمک های بین المللی نیز می شود. این حرکات کوچک و بزرگ در مواردی به علت تاثیر فراوان چنین چهرهای تاثیرگذاری در جامعه جان مایه حرکاتی تحول آفرین در کشور می شود. این جنبه ماجرا را که کنار بگذاریم، می رسیم به داستانی که امروز در جامعه ورزشکاری و در روی دیگر سکه با آن مواجه هستیم...


در نگاهی مختصر و اولین جستجویی که در اینترنت انجام می دهی و یا حتی در نگاه به احوال و جریانات برخی از ورزشکاران مان در مطبوعات متوجه داستان ها، ماجراها و اخباری می شویم که در غالب موارد از متن خبرهایی که از رسانه های جمعی بازگو می شود، قیچی شده و عموم مردم در جریان اصل ماجرا قرار ندارند.

 

اینجاست که متوجه وضعیت جامعه ورزشی کشورمان از نگاهی دیگر می شویم که اصلا با فرهنگ و تمدن غنی ملی باید و نبایدهای دینی مان همخوانی ندارد. اخباری با تیترهای "اثبات دوپینگی بودن ورزشکار ... در فلان رشته"، "برخورد قانونی با ورزشکار تخطی کننده از قوانین راهنمایی و رانندگی، درخواست برخورد با ورزشکارانی که با چهره و آرایشی متفاوت در میادین ورزشی حضور می یابند"، "مسائل به بار آمده در نتیجه رفتارهای عجولانه و عصبانیت های ورزشکاران" در فضاهای ورزشی و یا در صحنه اجتماع و موارد فراوان دیگر از این قبیل...


اما اخلاق و منش ورزشکاران و افرادی که رسانه ای می شوند، نباید اینگونه باشد. جدای از اینکه چنین رفتارهایی کاملا نادرست می باشد، تاثیر این افراد در جامعه به واسطه تبدیل شدن آنها به چهرهای رسانه ای که بسیار جای تامل دارد.

 

نمونه کوچک آن به عنوان نمونه مدل مویی است که به محض استفاده توسط ورزشکاران مطرح در بازی های ملی، بین المللی و یا رقابت های لیگ های داخلی در جامعه نمود پیدا می کند. ای کاش ورزشکاران ما با حسن استفاده از چنین فرصتی جوان ایرانی را به سمت شناخت خود و تلاش برای اولین بودن در جهان هدایت کنند.سوال مهمی که در این لحظه به ذهن خطور می کند این است که آیا ورزشکاران ما این عامل قدرت خود غافل اند و یا عامدانه از این فرصت در مسیر خودنمایی بدون توجه به عواقب آن استفاده می کنند...


متاسفانه امروزه در ورزش مدرن که برگرفته شده از مکتب لیبرالیسم است پول و سرمایه زیربنا و اخلاق رو بنا و ظاهری است و صرفا اخلاق حرفه ای که استانداردی است برای تعیین رفتار افراد و گروه ها موضوعیت دارد. با این وجود مسئولان ورزش کشور باید توجه داشته باشند که ماهیت ورزش کشور به شدت لیبرالی شده و این نوع از ماهیت به طور ذاتی با روح دین در تضاد است.

 

در ورزش مدرن، قهرمان مدنظر است اما در نگاه دینی اسوه بودن ملاک است، تفاوت این دو نگاه در این است که قهرمان همه را به خود دعوت می کند اما اسوه علاقمندان را به سوی خدا می خواند که از این حیث می توان به مدل ورزش پهلوانی اشاره کرد. همواره پهلوانان در فرهنگ کهن ایران اسلامی به ویژگی هایی چون تقوا، جوانمردی، ایمان، ادب، آزادگی، تعهد، صداقت، شهامت، عفت، ایثار، شجاعت، طهارت، صبر، حیا و .. آراسته بوده اند.


در همین راستا از امسال و برای اولین بار مراسم روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای روز 25 شهریور، 17 شوال مصادف با روز نبرد حضرت علی (ع) با عمربن عبدود در جنگ خندق برگزار می شود. این روز نماد شجاعت، قدرت و اخلاق می باشد و امید است که در سال های آتی و جریان یافتن مستمر اخلاقیاتی که در این روز به ورزشکاران یادآور می شود، شاهد پاک شدن چهره ورزشی ایران اسلامی از مسائل این چنینی باشیم.


در ادامه گریزی بر تاریخچه، مکان و چگونگی انجام ورزش های پهلوانی و زورخانه ای خواهیم داشت:


ورزش زورخانه‌ای یا ورزش باستانی
نام مجموعه حرکات ورزشی با اسباب و بی اسباب و آداب و رسوم مربوط به آن‌هاست که در محدوده تاریخی و فرهنگی ایران از گذشته‌های دور رواج داشته‌است.


ورزش‌های زورخانه‌ای نام دیگر آئین پهلوانی و از ورزش‌های سنتی و بنام ایرانیان است. جایی که در آن به ورزش باستانی می‌پردازند زورخانه نام دارد.


ورزش باستانی در تاریخ 26 آبان 1389 در فهرست میراث معنوی یونسکو از سوی ایران به ثبت رسید.


ورزش و انجام حرکات پهلوانی جز فعالیت های اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده‌است. جامعه آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکارانی قائل می‌شد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که دراختیار داشتند، شکرگزار بوده‌اند.


بر پایهٔ تاریخ، زورخانه در حدود هفتصد سال پیش (قرن 7 خورشیدی) بوسیلهٔ محمود معروف به پوریای ولی که ظاهراً از مردم خوارزم بوده و گویا در سال 772 هجری قمری درگذشته ‌است به صورت امروزی بازسازماندهی شد. با این حال بر پایهٔ رفتار و منش تاریخی و اسطوره‌های ایران زورخانه می‌تواند حداقل در ایران تاریخی بسیار کهن‌تر داشته باشد.


جایگاه زورخانه پس از اسلام، در زنده‌کردن نهضت ملی ایران و ستیز با بیگانگان و نیز رستاخیز زبان فارسی و فرهنگ و آیین افتادگی و برادری که از عهد باستان در ایران رواج داشته‌است،  اهمیتی ویژه دارد.


آداب ورزش زورخانه‌ای
ورزش زورخانه‌ ای آداب و سنتی خاص دارد. آداب و سننی که با تأسی از پهلوانان و دلاوران افسانه‌ای، خُلق و خوی مردانگی و مروت و جوانمردی را در ورزشکاران بر می‌انگیزد یا نیرو می‌بخشد. این خصائل نیکو در قالب اشعار و داستان‌هایی به صورت آهنگین و به همراهی "ضرب زورخانه" که مهم‌ترین ساز این نوع موسیقی است، برای شور و هیجان ورزشکاران در هنگام ورزش از سوی "مرشد" خوانده می‌شود. ورزشکاران هماهنگ با موسیقی مرشد جست و خیر می‌کنند و حرکات زیبای گروهی یا فردی به نمایش می‌گذارند.


جایگاه رزم در ورزش
کسانی بر این گمانند که مردان زورخانه در دوران باستان، آیین رزم هم می‌آموختند و می‌گویند ابزار و ورزش باستانی شباهت عجیبی به جنگ افزار روزگاران قدیم داشته‌است. با گرز و میل چوبی زورخانه، سپر و تخته بسیار سنگینی که با آن عضله می‌پرورانند. کمان و کباده زورخانه، در هر حال فنون رزم و ورزش، دیر زمانی است که هریک به راه خود رفته‌اند.


حتی چرخ زدن هم آیین رزم خودش را دارد به طوری که جوانی که بر بزرگ تر خود کنده می کشد و از او خواستار است که اول من می چرخم فلسفه آیین رزمی اش این است که می خواهد بگوید بگذار اول من شهید شوم، من خواستار جنگ در میدان هستم.


اگرچه شاید امروز ورزش باستانی دارای رونق کم‌تری باشد ولی هنوز هم برای کسانی که در گودهای زورخانه پیر شده‌اند خاطره‌انگیز است. مشخص شده که در حال حاضر در تهران 50 زورخانه دایر است که باشگاه شهید فهمیده، تحت پوشش سازمان تربیت بدنی ایران، میزبان فدراسیون ورزش‌های باستانی ایران است.


ساختمان زورخانه

زورخانه جایی است که مردان در آن ورزش می کنند و بیشتر در کوچه پس کوچه های شهر ساخته شد است. بام آن به شکل گنبد و کف آن گودتر از کف کوچه است. در آن کوتاه و یک لختی است و هر که بخواهد از آن بگذرد و داخل زورخانه بشود باید خم شود.

 

می گویند در زورخانه را از این رو کوتاه می گیرند که ورزشکاران و کسانی که برای تماشا به آنجا می روند به احترام ورزش و ورزشکاران و آن مکان خم شوند. این در به یک راهروی باریک با سقف کوتاه باز می شود و آن راهرو به "سردم زورخانه" می رود.

 

درمیان زورخانه گودالی هشت پهلو و گاهی 6 پهلو به درازی 5 یا 4 متر و پهنای 4 متر و ژرفای 3 چارک تا یک متر کنده شده که "گود" نامیده می شود.

 

در کف گود چند لایه بوته و خاشاک گذاشته و روی آن بوته و خاشاک خاک رس ریخته و هموار کرده اند. بوته و خاشاک را برای نرمی کف گود می ریزند و هر روز روی این کف را پیش از آن که ورزش آغاز شود با آب "گل نم" می زنند تا از آن گرد برنخیزد.

 

سراسر دیواره گود ساروج اندود شده و لبه آن به جای هزاره آجری با چوب پوشانده شده است تا اگر ورزشکاران هنگام ورزش به لب گود بخورند، بدن آنها زخمی نشود. در بالا و دور گود غرفه‌هایی ساخته شده که جای نشستن تماشاچیان و گذاشتن جامه ورزشکاران و لنگ بستن تنکه پوشیدن آنان است. یکی دو غرفه از این غرفه‌ها نیز جایگاه افزارهای ورزشی است.


پایان پیام/ 


 عذری صفری

کد خبر 66998

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha