خبرگزاری شبستان: "ما حاشیهنشین هستیم"
مطمئنا سرزمین بحرین در حاشیه نیلگون خلیج همیشه فارس مأوای شماست.
"مادرم میگوید پدرت هم حاشیهنشین بوده، در حاشیه به دنیا آمد در حاشیه جان کند."
گویا ظلم در این سرزمین پایان یافتنی نیست.شاید هنوز هم نسل های مختلفی باید فدای ضحاک ماردوش شوند، تا آزادی حاصل آید.
"مادرم میگوید: سرنوشت ما را هم در حاشیه صفحه تقدیر نوشتهاند."
اما یقین داشته باش که این تقدیر تغییر یافتنی است و این ظلم رفتنی است. زیرا بحرین تازه شروع کرده است به نفس کشیدن و این نهال نوپا به درختی تنومند تبدیل خواهد شد.
"من در حاشیه بزرگ شدم و به مدرسه رفتم.
در مدرسه گفتند: جا نداریم.
مادرم گریه کرد.
مدیر مدرسه گفت: آقای ناظم اسمش را در حاشیه دفتر بنویس تا ببینیم."
مطمئنا شیعه بودن در هیچ کجا جرم نیست ولی نمیدانم مردم بحرین عقوبت کدامین کینه را پس می دهند؟
کینه بدر یا خندق و یا جمل را...
"من در مدرسه آموختم که زمین مثل توپ گرد است و میچرخد.
اگر من در حاشیه زمین زندگی میکنم پس چطور پایم نمیلرزد و در عمق فضا پرتاب نمیشوم؟
زندگی در حاشیه زمین خیلی سخت است.
حاشیه بر لب پرتگاه است، آدم ممکن است بلغزد و سقوط کند."
تو هرگز نمیلغزی زیرا تو تازه استوار شده ای، اما نمیدانم چطور در برابر تانکهای آل سعود و نظامیان چکمهپوش بیرحم ایستادهای؟
خدایت قوتت دهاد.
امروز آبروی شیعیان را میخرید و فردا اسوه شهادت شفاعتتان میکند.
"من قرآن را یاد گرفتهام، قرآن کتاب خوبی است.
قرآن حاشیه ندارد ....
من قرآن را دوست دارم.
همه چیز باید مثل قرآن باشد."
آری همه چیز باید مثل قرآن باشد اما در همین کتاب آسمانی مگر از ظلم کفار و جور سفاکان گفته نشده است؟
راستی تخریب مساجد و حسینیههایتان را دیدم.
دلم شکست.
پرچمهای عزاداری سوخته و قرآنهای ورق ورق شده آتش به جان شیعیان زد.
راستی در آن کتابی که میگویی دوستش داری سخن از آسانی پس از سختی است.
پس پایدار باشید
که به یاری امام عصرمان(عج)
آل خلیفه سرنگون
و بحرین آزاد میگردد.
نوشته فوق که با اشعار مرحوم قیصر امین پور به نوعی تلفیق شده است گواه مظلومیت مردم بحرین است، مردمی که برای بدست آوردن آزادی سینه هایشان در زیر چکمه های آل سعود له شده است.
ولی این مردم ایمان دارند که عدالت آرمان تحقق یافتنی است، حقیقتی که با واژگونه نویسی تعدادی از رسانه ها گم شده است.
حضرت امیر(ع) به زیبایی وظیفه حکومت را امرار بلاد، حفظ ثبوت و اصلاح نفوس می دانند. براستی اگر این سه امر مولایمان با هم همراه و همپا باشد توسعه متوازنی را به سرانجام می رساند.به زبانی ساده تر سازندگی، امنیت و تربیت به نوعی لازمه حکومت داری محسوب می شود که آل خلیفه همه ی آنها را زیر پا گذاشته است.
پایان پیام/
رضا باقرپور
نظر شما