به گزارش خبرگزاری شبستان از البرز به نقل از روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در استان البرز، یکی از سوالات در خصوص شهادت حضرت رقیه این است که چرا و چگونه کنار دارالعماره یک خرابه ای بود؟
آیت الله سید محمد مهدی حسینی همدانی در این رابط می گوید: یزید خواست یک ریاکاری بکند؛ از ایران شنیده بود که یک پادشاهی بوده که می خواسته کاخی بسازد؛ پیرزنی آنجا خانه ای داشته و راضی نشده بود آن خانه را خراب کنند. آن خانه کنار آن کاخ مانده بود و تا آخر که هر کسی از آنجا عبور می کرد می پرسیدند این خانه چیست می گفتند این پادشاه آنقدر دادگر و عادل است که حاضر نشد آن خانه را به زور از پیرزن بگیرد.
آن ملعون این را شنیده بود؛ خرابه ای را بغل کاخش نگاه داشته بود. بعد از اینکه جریانات کربلا واقع شد، آل الله را آورد و در آن خرابه جا داد .
یک شبی طفلی از اطفال حسین (علیه السلام) که سه ساله است، صدایش به گریه بلند شد؛ از دوری پدر دلش تنگ شد؛ از عمه اش پدر را طلب کرد.
صدا بالا گرفت آن ملعون در اتاق خودش صدای این ناله ها را شنید پرسید این بچه چه می خواهد؟ چرا اینطور گریه می کند؟
این ها گفتند فرزندی از فرزندان حسین (علیه السلام) است و بابایش را می خواهد. گفت خوب بابایش را برایش ببرید. من نمی توانم صحبت کنم ولی این سر را گرفت شروع کرد با پدرش به صحبت کردن، بابا چه کسی رگهای گلویت را بریده؟ یک وقتی دیدند دیگر صدایی از این طفل به گوش نمی رسد...
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
آیت الله حسینی همدانی (1396/7/1)
نظر شما