به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام و المسلمين زهیر دهقانی آرانی، کارشناس مهدوی در سخنرانی با عنوان «رویكرد پایگاه های اطلاع رسانی غرب درباره موعود شیعه» آورده است:
فضای مجازی (اینترنت) یکی از رسانه های نوظهور است که به دلیل ضریب نفوذ بالا، جذابیت و سرعت انتقال اطلاعات مورد بهره برداری بسیاری قرار می گیرد. مفهوم منجی گرایی به سبب مورد سوال بودن و نیز جذابیت برای مخاطبان، از نگاه رسانه های مختلف به ویژه رسانه های غربی دور نمانده است. در همین راستا مهدویت (منجی گرایی اسلامی) در سالیان اخیر توجه بسیاری به خود جلب کرده و رسانه های مختلف غربی در قالب های گوناگون خبری، تحلیلی، گزارشی و یا مستند به این موضوع پرداخته اند. این نوشتار با بررسی برخی از این نمونه ها در پایگاه های اطلاع رسانی و خبری-تحلیلی، به شیوه نگاه این رسانه ها به موضوع منجی گرایی –به ویژه مهدویت شیعی- پرداخته و جنبه های مثبت و منفی این نگاه را بیان می-نماید علاوه بر آنکه تاثیرات مواردی همچون وقایع سیاسی و عقاید مذهبی را در این جریان تبلیغات رسانه ای بررسی می کند. در انتها نیز پیشنهادهایی جهت مقابله و تصحیح نگاه رسانه ای غرب ارائه می گردد.
روش های نوین اطلاع رسانی مجازی
با گسترش فناوری در سطح جهان، شیوه اطلاع رسانی اشکال جدیدی به خود گرفته است. اگر در زمانی نه چندان دور اخبار و گزارش ها با تاخیری چندروزه و گاه چندماهه به صورت مکتوب منتقل می گردید، امروزه اخبار و تحلیل ها در زمانی بسیار کوتاه از طریق شبکه های متعدد ماهواره ای و اینترنتی در سطح جهان مخابره می شود. این تاثیر تا بدان جا بوده که حتی برخی شیوه های قدیمی اطلاع رسانی منسوخ گردیده و بنگاه های خبررسانی مجبور به کارگیری ابزارهای جدید شده اند. از میان ابزارهای نوظهور اطلاع رسانی، اینترنت جایگاهی ویژه و برجسته داشته و علی رغم نوپابودن گستره استفاده ای به وسعت جهان یافته است. دلایلی که استفاده از اینترنت به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای اطلاع رسانی در عرصه جهانی را باعث شده اند عبارتند از:
سرعت اطلاع رسانی بالا: اخبار و تحلیل ها در کمترین زمان در عرصه وب قابلیت انتشار دارند.
قابلیت دسترسی وسیع: هر فرد در هر جای جهان به صرف اتصال به شبکه پهناور جهانی امکان دسترسی به سایتها را دارد. این امکان هم برای مخاطبان اخبار و هم برای خبرنگاران و تهیه کنندگان محتوا، بستر تبادل گسترده اطلاعات را فراهم می سازد.
چندرسانه ای بودن: با امکان رو به گسترش و فناوریهای جدید، اخبار و گزارشها در شکلهای مختلف داده ای همچون متنی، صوتی، تصویری، ویدئویی و ... قابلیت عرضه دارند.
ماندگاری درازمدت: خبرها و گزارشات تولیدشده در زمانی طولانی در عرصه وب باقی مانده و قابلیت دسترسی دارند.
هزینه پایین: بسیاری هزینه های تولید و پخش خبر با اینترنت حذف می شود.
همگونی ابزار با اهداف: با گستردگی وسیع ابزارهای کنونی در فضای مجازی، اهداف موردنظر به سادگی قابل دستیابی است
بستری مناسب برای پخش اخبار تاییدنشده (شبهه و شایعه پراکنی و فریب)
مورد اخیر ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد. عرصه اینترنت علی-رغم گستره وسیع و سرعت بالا، می تواند بستری مناسب برای انتشار اخبار و گزارش های نادرست هم باشد. دلیل این امر هم این است که در بستر اینترنت فیلتری جهت صحت سنجی مطالب انتشاریافته وجود ندارد و بنابراین ممکن است خبری نادرست یا تحریف شده به راحتی در سطح وسیعی توزیع و پخش شود. روشن است که پس از انتشار یک خبر اصلاح و حذف آن کاری سخت و گاه غیرممکن است. این نکته عملا باعث شده نتوان به این ابزار مفید، جنبه ای علمی و قابل اتکاء داد و شاید به همین دلیل باشد که اینترنت هنوز جایگاه قابل اعتمادی به عنوان منبع دقیق اطلاعاتی پیدا نکرده است.
نگاهی تاریخی به توجه غرب به مهدویت
در طول تاریخ به ویژه دو صده اخیر جهان غرب به موضوع مهدویت و جایگاه آن در اسلام و میان مسلمانان توجه خاص نشان داده است. دلیل این توجه معمولا به دو امر بازگشت داشته است؛ اول واقعه ای تاریخی که توجه حکومتها یا جوامع علمی غرب را به این مفهوم و مفاهیم مرتبط با آن جلب نموده است. دلیل دوم هم موج حاصل از اوج گیری علاقه دانشمندان غربی به شرق و مردمان آن بوده و در این زمینه برخی دانشمندان غربی را به سمت و سوی ادیان شرق از جمله اسلام کشانده و علاقمندان را در این حیطه وارد نموده است. ماحصل این توجه کتابهای چندی است که مستشرقین به طور مستقل و یا در ضمن کتب دیگر در زمینه مهدویت در اسلام منتشر کرده اند.
به عنوان مثال می توان به جریان محمد احمد سودانی و قیام وی در سال 1885م - 1302 ه.ق اشاره نمود. این واقعه که در شمال آفریقا و در میان مناطق مستعمره کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، توجه اروپاییان را به موضوع مهدویت کشانید تا بدانجا که دانشگاه سوربن فرانسه جیمز دارمستتر محقق شرق شناس خود را مامور نمود تحقیقی در این عقیده انجام دهد و ماحصل سخنرانیها و مقالات وی در این موضوع در کتاب « فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا The Mahdi, Past & Present» به چاپ رسید.
البته علاقه و توجه غرب به موضوع مهدویت تا چندی پیش محدود به جوامع علمی بود و به طور ویژه بستر عمومی غرب به موضوع مهدویت توجه چندانی نشان نمی داد. با ظهور انقلاب اسلامی در کشور ایران، توجه غرب دوباره به سمت و سوی علل و عوامل این انقلاب معطوف گشت و در این میان بحث مهدویت به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در این موضوع مطرح شد. از آنجا که غرب با ظهور انقلاب اسلامی در ایران منافع خود را در خطر می دید در صدد برآمد اولا از صدور آموزه های عقیدتی و انقلابی ایران به خارج از مرزها خودداری کند و ثانیا این آموزه ها را تهدیدی مهم برای غرب و حتی کل جهان نشان دهد. برای اثبات این کلام کافی است نگاهی به فیلم "نوستراداموس، مردی که فردا را دید" بیندازیم. در این فیلم که تنها یک سال پس از وقوع انقلاب ساخته شد، اسلام و به ویژه رهبر اسلامی که خلافتی جهانی را به وجود می آورد، فردی خونزیز و دشمن بشریت معرفی می شود.
این روند همگام با گسترش رسانه های ارتباطی در سطح جهان ادامه یافت تا آنکه همزمان با جریانات اسلام ستیزی در سالهای اخیر به ویژه پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 شکل جدیدی به خود گرفت. در این سالها ما با نمایش شکل جدیدی از اسلام در میان طالبان و گروه القاعده در سطح جهان مواجه می شویم که اسلامی خشن، متعصب، بی روح و مخالف ستیز را به عنوان نماد حقیقی اسلام به جهانیان عرضه می نماید. جالب است این روحیات که بر هر مخالفی حکم مرگ جاری می کند، پرچم سیاه را به عنوان علامت لشگر پیشگام مهدی، منجی آخرین مسلمانان عَلَم می نماید و رهبر خود را به عنوان نمایی از آن شخصیت والا معرفی می کند. اگر ما به فرض نتوانیم و یا نخواهیم ایجاد و قدرت گرفتن چنین گروهی را به دست غربیان بدانیم، نمی توانیم بر این واقعیت چشم خویش را ببندیم که نمایش این گروه کوچک به عنوان نماد تمامی مسلمانان در رسانه های غربی بدون قصد و غرض نبوده است.
در سال 2005 همزمان با برخی تحولات سیاسی و تشکیل دولت جدید در ایران، ما با نگاه جدیدی به مقوله مهدویت در غرب مواجه می شویم. علت این توجه سخنرانی رییس جمهور ایران در سازمان ملل در آن سالها و پرداختن گسترده به مهدویت و منجی گرایی از آن تریبون بوده است. با توجه به مطرح شدن این واژه در سطحی جهانی رسانه های غربی باب جدیدی برای معرفی این مفهوم با رویکردی خاص به مخاطبان خود بر می آیند که ما ادامه این روند را به طور متعدد در سالیان اخیر نیز مشاهده می کنیم. این روند پس از ظهور جریانات بیداری اسلامی در خاورمیانه و به ویژه پس از رخدادهای سوریه شکل خاص تری نیز به خود گرفته است. شاید بدون اغراق بتوان گفت فارغ از شیوه طرح این مبحث در زمان حاضر، هیچگاه چنین توجهی در سطح جهان به مفهوم منجی گرایی اسلامی و مهدویت نشده است.
بررسی نمونه ها
نمونه های بسیاری برای موارد ذکر شده در بالا در پایگاه های اطلاع-رسانی غرب در سالیان اخیر وجود دارد که ذکر و تحلیل تمامی آنها مجالی وسیع می طلبد که از حوصله این نوشتار خارج است. بنابراین مناسب است با دسته بندی شیوه های نمایش و تبلیغ منجی گرایی اسلامی در این پایگاه ها، در ذیل هر دسته نمونه هایی ذکر شود و بقیه موارد به مجالی دیگر موکول گردد.
الف- معرفی نادقیق:
در این شیوه رسانه بر آن است در موضوعی که برای مخاطب نامانوس و جدید است، اطلاعاتی ارائه نماید. اگرچه اصل کار مطلوب و از وظایف رسانه هاست ولی معمولا دو عامل سبب می شود این اطلاعات چهره حقیقی مفهوم مورد بحث را به نمایش نگذارند.
1- منابع اطلاعاتی که رسانه برای شناخت و معرفی مفهوم جدید به آن رجوع کرده و اطلاعات خود را به آن اسناد داده است، از نظر دقت، صحت و اعتبار حائز اهمیت بالایی است. طبیعی است بدون استناد به منابع دقیق و دست اول نمی توان انتظار ایجاد تصویری صحیح از موضوع ارائه نمود.
2- نگاه و عقیده نویسنده، تهیه کننده و دیگر عناصر رسانه در تهیه اطلاعات در موضوع مورد نظر اهمیت بسیاری دارد. اگرچه در روند اطلاع-رسانی پیش فرضها و ذهنیت ها نباید در شناخت و معرفی مفهوم دخیل باشند، ولی معمولا چنین نیست و دیدگاه تولیدکنندگان در روند اطلاع رسانی تاثیرگذار است.
مثالی که در این قسمت ارائه می گردد مربوط به سایت های دایره المعارف های معروف آنلاین همچون ویکیپدیای انگلیسی و یا بریتانیکا ست. دایره المعارف ویکیپدیا که در میان دایره المعارفهای تحت وب رتبه نخست از نظر مخاطبان را داراست، در ذیل واژه "Mahdi" و ضمن مقاله ای نسبتا طولانی به معرفی این مفهوم می پردازد. در این دایره المعارف واژه "مهدی" مفهومی آخرت شناختی و از پیشگویی های اسلام معرفی شده که در 7 یا 9 یا 19 سال پیش از روز قیامت به همراه عیسی ظهور می کند و جهان را از بی عدالتی و بدیها و حکومتهای ستمگرانه پاک می نماید. همچنین به اهمیت و پایه ای بودن این عقیده نزد شیعه و ارتباط آن با امام دوازدهم شیعه اشاره می شود. پس از آن در بخشهایی مجزا عقاید فرقه های مختلف اسلامی در مورد مهدی را شرح می دهد. در ارائه دکترین شیعه در باب مهدویت، به اساسی بودن این عقیده نزد شیعه اذعان می شود و در ادامه به نقل از موژان مؤمن به رایج ترین علائم اشاره شده برای ظهور مهدی ع نزد شیعه اشاره می شود که عبارتند از:
تقابل و جنگ مهدی ع با مسلمانانی که تنها در ظاهر مسلمانند ولی در واقع پایبندی به احکام و قوانین اسلامی ندارند.
وقوع دو مرگ سرخ (خونریزی) و مرگ سفید (بلا و مرض) پیش از ظهور مهدی ع که دو سوم مردم جهان را هلاک می کند.
ظهور دجال تک چشم، سفیانی و یمانی
وقوع جنگی بزرگ در سوریه و نابودی آن
وقوع مرگ و ترس در عراق و نیز ظهور آتش در آسمان
مدعیان مهدویت نیز بخش مهمی از این مقاله را تشکیل داده است که در این بخش به معرفی معروفترین افرادی که تحت این نام در جهان اسلام ظهور کرده اند، می پردازد.
در دایره المعارف بریتانیکا نیز «مهدی» را مفهومی آخرت گرایانه در اسلام می داند و در توصیف آن می نویسد:
«مهدی» اشاره به نجات بخشی مسیحایی می کند که جهان را از عدالت و انصاف پر می نماید، مکتب صحیح را اعاده می کند و عصر طلایی 7 یا 8 یا 9 ساله در پایان جهان را راهبری می کند. قرآن (کتاب آسمانی مسلمانان) به او اشاره نکرده و اغلب در روایات غیر قابل اعتماد که از پیامبر اسلام نقل شده، به وی اشاره شده است. اگرچه در میان اهل سنت به ویژه متکلمین سنتی آنها سوالاتی در مورد مهدی مطرح شده ولی این عقیده، باوری اساسی نزد شیعه محسوب می شود... به نظر می رسد باور مهدویت در همان سده های نخستین پس از ظهور اسلام (قرن 7 و 8 میلادی) در میان پریشانی و تسلسل مکاتب و شورشهای سیاسی پیشرفت کرده باشد...
از دید نویسنده این مقاله در دایره المعارف بریتانیکا، اعتقاد به مهدی در زمانهای بحرانی مورد تاکید و توجه بیشتری قرار گرفته و از آنجایی که مهدی اعاده کننده قدرت سیاسی و طهارت مذهبی اسلام دانسته می شود، انقلابهای اجتماعی بسیاری در جوامع اسلامی از این عنوان برای خود بهره برده اند.
در نقد و تحلیل مطالب فوق که در منابع مرجع دیگر نیز قابل مشاهده و پیگیری است، نکات زیر قابل توجه و تامل است:
1- ارجاع بسیاری مقالات فوق به منابعی باز می گردد که نه توسط شیعیان و حتی مسلمانان بلکه توسط مستشرقین و روشنفکرانی نگاشته شده که نگاه خاص و مغرضانه در نوشتار آنها هویداست. به عنوان بخش اسلام در لغتنامه مذاهب آکسفورد را اسقف سابق اورشلیم مدیریت می کند و یا بسیاری مقالات را در حیطه شیعه شناسی در دایره المعارفهایی از جمله بریتانیکا و دایره المعارف جهان اسلام مدرن، دکتر موژان مؤمن -که پزشکی بهایی است و با دانشگاه آکسفورد انگلیس همکاری می کند- می نگارد . این نکته بسیار حائز اهمیت است که غرب با چه عینکی به معارف اسلامی و شیعه نگاه می کند.
2- عدم ارائه مفاهیم اساسی در زمینه مهدویت و یا ارائه ناصحیح مطالب اساسی و در مقابل ارائه مطالبی بی اهمیت نکته دیگری است که در این مقالات به طور واضح دیده می شود. به عنوان مثال کافی است به مواردی که به عنوان علائم ظهور امام مهدی ع در ویکیپدیا اشاره شده و یا تاکید هر دو دایره المعارف به مدعیان مهدویت توجه شود.
3- مقاله ویکیپدیا گرچه جامعتر به بحث مهدویت نگریسته ولی از چند منظر قابل تامل است : اول آنکه بسیاری از قسمتهای مقاله -به ویژه مواردی که قابل بحث هستند- به صورت گذرا و با کمترین ارجاع بیان شده است که از آن جمله می توان به مدت زمان حکومت حضرت، شیوه قیام، علائم ظهور و... اشاره نمود. در درجه دوم دیدگاه شیعه در این مقاله به صورتی افسانه ای و اسطوره ای معرفی شده است به طوریکه کمتر کسی با خواندن دیدگاه شیعه به طرف آن جذب شده و آن را حقیقی می انگارد.
4- مقاله بریتانیکا از جهت گستردگی، ارجاعات و صحت مطالب درجه ای به مراتب ضعیفتر دارد و همانگونه که دیده می شود بیش از آنکه به اصل باور مهدویت پرداخته شود، به مدعیان و قیامهای صورت گرفته بر اساس این عقیده تاکید شده است وحتی اصل عقیده با ذکر عبارت "عدم اشاره قرآن و روایات معتبر به مهدی" مورد تشکیک واقع گردیده است.
لازم به ذکر است نمونه های فوق از آن جهت از دایره المعارفها انتخاب گردید که معمولا رجوع اولیه هر محقق ناآشنا به مفاهیم، به این منابع و سایتهاست و طبیعی است نگاه این نوشته ها به مفاهیم در ذهن مخاطب نقش خواهد بست. متاسفانه ضعف دو مورد ذکر شده در ابتدای این بخش –عدم ارجاع به منابع دست اول و دخالت عقاید نویسندگان در معرفی مفهوم- در مثالهای ذکر شده مشهود می باشد.
ب- اطلاع رسانی هدفمند:
در این شیوه سعی می شود در قالب خبر و تحلیل در موضوعی سیاسی، اجتماعی و...، بحث دیگر مرتبط با آن موضوع که تاحدی برای مخاطب آشناست، توصیف شود. در این روش توصیفی معمولا دقت علمی و جامعیت –سهوا یا عمدا- لحاظ نمی شود و به عکس معمولا با توجه به حال و هوای خبر تنها به جنبه های مرتبط پرداخته شده و صحت آن مفروض دانسته می-شود.
این شیوه در بسیاری اخبار و گزارشها و تحلیلهایی که به نحوی مرتبط با مهدویت است، قابل مشاهده است به عنوان نمونه به دو مورد زیر دقت نمایید:
1- شبکه خبری و اطلاع رسانی نیوزویک در خبری که به مناسبت جشنهای میلاد امام عصر در ایران و قم برگزار می گردد، نوشته است:
شیعیان معتقدند که امام مهدی -دوازدهمین امام از نژاد محمد پیامبر- زنده است ولی از انتهای قرن نهم در خفا نگهداری می شود و او باز نخواهد گشت مگر وقتی که فساد و ظلم به نقطه اوج خود برسد... به دلیل در اقلیت بودن میان مسلمانان از نظر عقیده، شیعیان به طور تاریخی تحت انقیاد و ستم اهل سنت بوده اند لذا به امامانشان با نگاه افرادی جنگجو برای عدالت و در مقابل ظلم و ستم می نگرند. این دیدگاه تعیین کننده ای است که امروز کلاس سیاسی ایران را تشکیل داده است.
همانگونه که در متن بالا مشاهده می شود، از نظر این نوشته شیعیان بدین دلیل منتظر امام مهدی ع هستند که سالها در اقلیت بوده و بدین دلیل چنین عقیده و آرزویی دارند.
2- شبکه خبری هافینگتون پست در گزارشی که در مورد مقایسه دیدگاه آخرالزمانی اسلام و مسیحیت تهیه نموده است ، ابتدا دیدگاه مسلمانان و مسیحیان در مورد آخرالزمان را دارای شباهتی شگرف می داند؛ گرچه انتهای هر دیدگاه را متفاوت از هم تلقی می نماید. در ادامه این گزارش به نقل از یکی از دانشمندان غربی، دیدگاه اسلامی در مورد آخرالزمان را برگرفته از دیدگاه مسیحیان معرفی می کند:
دیوید کوک، متخصص آخرالزمان اسلامی و دانشیار دانشگاه رایس می گوید: صاحبنظران کنونی مسائل آخرالزمانی در میان مسلمانان با کپی برداری از همتایان مسیحی خود مانند هال لیندسی، جری فالول و پت رابرتسون به تعیین تاریخ ظهور ضدمسیح (دجال) می پردازند. مطالعاتی از علمای مسلمان همانند آنچه در کتاب دانیال، حزقیل و مکاشفات یوحنا آمده، صورت گرفته است و تنها تفاوت آن مطالعات با این نوشته ها این است که آدمهای خوب آن مسلمان هستند و نه مسیحی!
این پایگاه خبری در ادامه به بخشی از اعتقادات اسلامی نسبت به آخرالزمان اشاره کرده و به اعتقاد مسلمانان به همراهی عیسی ع با مهدی ع می پردازد:
بنابر احادیث اسلامی، عیسی با شخصیتی به نام مهدی همراه می شود و با کمک او بر شیطان غلبه کرده و جهان را از لوث فساد و بی عدالتی پاک می سازد. مطابق نظر دیوید کوک، برخی مسلمانان که نقش محوری آخرالزمانی عیسی ع را خوش ندارند، نقش محوری نجات بخشی را به مهدی می دهند. این دیدگاه در میان شیعیان به ویژه شیعیان دوازده امامی در ایران بسیار قوی است.
همانگونه که مشاهده می شود گرچه روال گزارش دهی این پایگاه خبری ظاهرا صحیح و برگرفته از نظرات پژوهشگران است ولی چینش کلام به صورتی تنظیم شده که اولا دیدگاه آخرالزمانی اسلام متاثر و برگرفته از کتاب مقدس مسیحیان تلقی شود و ثانیا چنین القا شود که میان علمای اسلامی در مورد منجی اختلاف شدیدی بوده و در این میان تنها شیعیان –و به ویژه ایرانیان- هستند که به نقش محوری و اصلی مهدی ع به عنوان منجی اصلی باور دارند.
ج- ایجاد ترس در قالب خبر:
در این شیوه شبکه اطلاع رسانی از ابتدا مهدی ع را موجودیتی خطرناک و آسیب زا برای صلح و امنیت جهان به ویژه کشورهای غربی معرفی می کند و از آنجا که آرمان عدالت خواهانه و صلح مدار امام مهدی ع با این امر تضاد دارد، معمولا برای اثبات چنین فرضی شبکه اطلاع رسانی به خبرسازی و تحلیل هدفمند روی می آورد. نمونه اینگونه رویکرد رسانه ای هر از چندگاهی به ویژه در مناسبتی که ندای منجی خواهی در کشوری اسلامی به پا می شود و یا کشوری همچون ایران به فنآوری نوینی دست می یابد، به طور مکرر دیده می شود. به عنوان نمونه به دو مورد زیر توجه نمایید:
1- سایت اطلاع رسانی WorldNetDaily که مجله معروف FrontPage را منتشر می کند، در قالب خبری تحلیلی به بررسی پیشرفتهای اخیر ایران در فن آوری های مختلف از جمله فن آوری هسته ای می پردازد و چنین می نویسد:
رهبر عالی ایران، آیت الله خامنه ای جلسات مخفیانه مختلفی با مشاوران نظامی و اقتصادی خود در روزهای گذشته برگزار کرده است تا امکان جنگ با ایالات متحده را بررسی نماید... چنانچه از {آیه الله} خامنه ای شنیده شده ظهور آخرین منجی موعود اسلامی -دوازدهمین امام شیعیان امام مهدی- نزدیک است و اقدامات ویژه ای برای حفاظت از رژیم ایران در رخدادهای آینده لازم است. مهدی بنابر عقاید شیعیان در زمان آرماگدون ظهور خواهد نمود.
همانگونه که دیده می شود این خبر بدون اشاره به هیچ منبع خبری قابل اعتماد، ادعا می کند ایران در حال آماده سازی جنگ با کشورهای غربی است و این امر را به ظهور امام مهدی ع مرتبط می داند. ادامه خبرسازی این شبکه اطلاع رسانی جالب توجه است:
بنا به گزارشات رسیده، نیروهای گزینش شده سپاه پاسداران و بسیج تحت نیروی ویژه ای با نام "سربازان امام مهدی" آموزش دیده اند و مسئولیتهای امنیتی و حفاظت از حکومت ایران از شورشها را بر عهده داشته اند. به بسیاری نیروهای سپاه پاسداران و بسیج گفته شده است که امام دوازدهم اکنون بر روی زمین است و در جریان پیروزی حزب الله بر اسرائیل در سال 2006 به یاری حزب الله آمده و به زودی پس از آماده شدن محیط، حضور خود را به صورت عمومی علنی خواهد کرد.
همانگونه که مشاهده می شود نویسنده خبر فوق با ترکیب خبرهایی از منابع نامشخص با اطلاعاتی نادرست سعی در ایجاد ترس و وحشت از ایران و امام مهدی ع دارد تا بهره برداری موردنظر خود را از آن کسب نماید. توجه به این نکته خالی از لطف نیست که نویسنده متن فوق فردی با نام مستعار رضا خلیلی است که ادعا شده عضو سابق سپاه پاسداران بوده که در دهه 80 و 90 به عنوان عامل سیا در ایران جاسوسی می کرده و کتاب "زمانی برای خیانت" خاطرات این دوران است که در سال 2010 انتشار یافته است.
2- در گزارش دیگری که در سایت شبکه CBN انعکاس یافته، ادعا می شود ایران به دنبال کشتار و نابودی سراسری است و علت این کار تسریع در آمدن امام مهدی ع است:
مسلمانان شیعه -از جمله رییس جمهور ایران- بر این باورند که نجات دهنده اسلامی که با نام مهدی شناخته شده در انتهای تاریخ ظهور خواهد کرد. آنها معتقدند که مهدی در زمانی که هرج و مرج، قتل عام و پریشانی عالم را فراگرفته، ظهور می کند. بنابر گفته جوئل روزنبرگ یکی از نویسندگان برگزیده نیویورک تایمز، مسلمانان شیعه اعتقاد دارند با آمدن این منجی اسلام در آخرالزمان، تمدن یهودی-مسیحی که تاکنون شناخته ایم نابود می شود، غیر مسلمانان مجبور به پذیرش اسلام شده و در غیر این صورت اعدام می شوند و حکومت واحد اسلامی در سراسر جهان تحت نام خلافت تشکیل خواهد شد. بنابر نظر روزنبرگ احمدی نژاد رییس جمهور ایران معتقد است که خدا او را انتخاب کرده است تا جهان را برای آمدن مهدی آماده سازد و او می تواند ظهور مهدی را با ایجاد آشوب و هرج و مرج جهانی تسریع کند.
روش تنظیم خبر و گزینش مطالب نوشته فوق -که به صورتهای گوناگونی در رسانه های مکتوب و تصویری با همین ادبیات تکرار شده است- با این هدف صورت گرفته که عقاید شیعیان –در مورد آماده سازی جهان برای ظهور امام عصر ع و دعا برای تعجیل فرج ایشان- و تلاشهای ایران در زمینه های علمی و فن آوری به این شکل معنا شود که ایران در پی ایجاد هرج و مرج در کل جهان و از بین بردن تمدن یهودی-مسیحی است و منشا این دیدگاه، باور به امام مهدی ع نزد ایرانیان است.
د- مشابهت دهی با نمونه منفی:
در این شیوه مفهوم در قالب مثالی عینی -البته از نوع منفی- ارائه می-شود که مخاطب با ملاحظه نمونه منفی معرفی شده، از مفهوم دل زدگی پیدا کند. این نوع معرفی به طور وسیع در معرفی مهدی عج در رسانه های غربی به کار می رود. برای اثبات این مطلب کافی است نگاهی به تبلیغ طالبان و بن لادن به عنوان یکی از نمونه های عینی کسی که مسلمانان انتظار آمدن چنین کسی را دارند، بیندازیم. به عنوان مثال سایت اطلاع رسانی WMD در مطلبی با عنوان "آیا بن لادن همان مهدی است؟" با اشاره به پیامی تصویری از بن لادن به موضوع مهدویت می پردازد :
متخصصان اطلاعات نظامی ایالات متحده در حال بررسی یک ویدیوکلیپ از اسامه بن لادن هستند که در آن نوشته ای در پشت سر وی نوشته شده است: "المهدی المنتظر". هیچ کس از افرادی که ویدیو را دیده اند به مفهوم واقعی این نوشته اطمینان ندارند ولی احادیث –که مجموعه ای از نوشته های مقدس اسلامی است که نقش مکمل قرآن را دارد- پیشگویی کرده اند که شخصیتی مسیحایی در آخرین روزهای تاریخ ظهور می کند. این "مهدی" همراه با عیسی مؤمنان را برای پیروزی علیه کافران رهبری می نماید. ابهام کارشناسان در مورد این ویدیو این است که آیا بن لادن خود را به عنوان مهدی تلقی می کند یا شخص دیگری را برای ظهور و قیام انتظار می کشد.
این گزارش در ادامه به تشابهات ادعایی بن لادن با مهدی از نظر روایات می پردازد:
جالب توجه آنکه پس از سال 2001 {و حملات یازده سپتامبر این سال} بن لادن با نام "اسامه بن محمد بن لادن" پیامها را امضا می کند و این اهمیتی آخرالزمانی به رهبر طالبان می دهد چراکه احادیث نام مهدی را برگرفته از نام پیامبر {اسلام} می دانند. در حالی که برخی تحلیلگران اسلامی انتظار دارند بن لادن خود را به عنوان "خلیفه" معرفی کند، برخی معتقدند ممکن است بن لادن جهت کسب موفقیت منطقه ای بیشتر خود را قدرتمندترین عنوان اسلامی یعنی مهدی معرفی کند... اگر چنین ادعایی در جهان اسلام مورد پذیرش قرار گیرد، دیگر آمریکا نمی تواند ادعا کند تنها با تروریسم مبارزه می کند بلکه در واقع یک درگیری مذهبی جهانی ایجاد خواهد شد.
در متن فوق ادعا شده برخی تشابهات بین بن لادن و مهدی وجود دارد که ممکن است بن لادن از این تشابهات برای ادعای مهدویت بهره گیرد. معرفی بن لادن به عنوان نمونه عینی منجی اسلامی با عنایت به چهره بسیار منفور وی نزد غربیان به وضوح درصدد جهت دهی نگاه مخاطبان این رسانه ها به سمتی است که نه تنها علاقه ای برای آشنایی با این مفهوم اسلامی پیدا نکنند بلکه از همان ابتدا موضعی تقابلی با آن داشته باشند.
شیوه های مقابله
با توجه به شدت یافتن رویکرد تهاجمی غرب و رسانه های غربی علیه مهدویت در سالیان اخیر، بررسی و اتخاذ راهکارهایی مناسب جهت مقابله با این تهاجم ضروری است. این راهکارها می بایست در ابتدا مخاطبان این رسانه ها را از خبرسازیها و سیاه نمایی ها مصون نماید و در مرحله بعد به حضور فعالانه در زمین دشمن و مطرح ساختن باورهای صحیح بیانجامد. بر این اساس راهکارهای زیر جهت مقابله با این هجمه فراگیر قابل پیگیری است:
1- تقویت عقاید و باورهای دینی: سطحی بودن، عدم جامع بینی، تطبیق نداشتن با مسائل روز و عدم توان پاسخگویی به هجمه های جدید از جمله مشکلاتی است که در میان طرفداران مکتب حق قابل مشاهده است و از همین روزنه هاست که دشمن بهره برداری می نماید. در اولین قدم متصدیان مذهبی و سیاسی می بایست به تقویت باورهای دینی در خود و مردمان خویش بپردازند. تنها با تکیه بر باوری صحیح و مستحکم می توان در برابر حملات دشمن ایمن بود و الگوی بی بدیل شیعه برای نجات جهان را به جهانیان معرفی نمود.
2- رصد اردوگاه دشمن: دشمن در عرصه های مختلف به مقابله با عقیده مهدویت می پردازد و از همه توان رسانه ای خویش در این زمینه بهره می-برد. بدون آشنایی با فعالیتهای دشمن نمی توان دید صحیحی از شیوه و شدت عمل وی داشت و طبعا برخورد متناسبی صورت نخواهد گرفت. رصد رسانه های مکتوب و غیر مکتوب، فضای مجازی و حتی محیطهای عمومی و آکادمیک، راهبرد و نقشه راه جهت اصلاح روشها و برخورد مدبرانه با تهاجم دشمن است.
3- پاسخگویی و روشنگری روزآمد: متاسفانه علی رغم وجود منابع غنی و عقاید محکم، پاسخگویی به شبهات و تهاجمات دشمنان مهدویت همگام با هجمه ها نبوده و اثر مطلوب را نداشته است. شاید یکی از اصلی ترین علل این امر تناسب نداشتن پاسخها با شبهات و یا عدم تبیین عقاید به زبان روز است. این کار افرادی عالم و زبده را می طلبد تا باورهای صحیح را با زبان روز و مخاطب خاص آن تبیین نموده و در اختیار رسانه ها قرار دهند.
4- حضور رسانه ای قوی: گرچه غالب رسانه های تاثیرگذار جهان در اختیار کشورهای غربی است ولی هنوز می توان با حضوری قوی در رسانه-های آزاد و فراگیر و نیز تقویت رسانه های خودی به انتشار و تبلیغ باورهای صحیح در زمینه مهدویت پرداخت. این امر به ویژه در فضای مجازی که عرصه ای فراگیر و تا حد بالایی آزاد و کم هزینه است، حائز اهمیت می باشد.
*برگرفته از کتاب حدیث انتظار(1) – مجموعه کتاب های تبلیغ معارف مهدوی معاونت تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت
نظر شما