به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، مراسم «رندان تشنه لب» همچون سالهای گذشته در ایام ماه صفر، با شعرخوانی شاعران و در فضای عاشورایی و حسینی در حوزه هنری برگزار شد. اسماعیل امینی شاعر و منتقد ادبی آغازگر این مراسم بود و شعر ترکی در مدح حضرت عباس (ع) خواند.
مجتبی احمدی شاعر کرمانی نیز در ادامه شعر عاشورایی خواند که بخشهایی از آن در زیر آمده است:
کیست این مرد که با اوست دل و جان روشن
روشن آنگونه که خاک است به باران روشن
کیست این رحمت گسترده که در سیره او
می شود خط به خط سوره رحمان روشن
روشنا بخش همان روز که مانندش نیست
آن چراغی که از او هر چه شبستان روشن
در ازل پرتو حسنش ز تجلی دم زد
او چراغی است که از آن روز کماکان روشن
آن چراغی که علی رغم سیاه اندیشان
مانده بالا سر مردم حیران روشن
امید مهدی نژاد شاعر طنزپرداز نیز شعری آئینی خواند.
سعید بیابانکی نیز در این محفل شعری در استقبال از شعر محمدعلی مجاهدی و درباره حضرت زینب (س) خواند که بدین شرح است:
کیست این زن، اینکه بر بالای منبر ایستاده
در میان این همه شمشیر و خنجر ایستاده
کیست این زن، اینکه با تیغ زبان آتشینش
روبهروی صاحبان سبحه و زر ایستاده
گرچه از دشمن فراوان زخم خورده داغ دیده
مثل کوهی باز هم اللهاکبر، ایستاده
گاه بالای سر سرهای بیتن گریه کرده
گاه بالای سرِ تن های بیسر ایستاده
در کلامش خشم و آرامش تو گویی توأمانند
آری آری آن طرف انگار حیدر ایستاده
حاج حسن شعبانی (بانی) شاعر پیشکسوت کشور نیز شعر عاشورایی خواند که بخشی از آن در زیر آمده است:
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
رخسار و تار موی سرت را کسی ندید
گرچه اسیر گشتی و آواره از وطن
اما متاع اجر شما را خدا خرید
آری، خدا خرید ولی در قبال آن
عصیان شیعیان شما را قلم کشید
نسل نبی و سیل غم و جان مادری
دنیا ندیده نظیر نسل شما را نیافرید
احمد بابایی شرحی بر وصیت نامه سید الشهدا
اینک حسین لب به شهادت گشوده است
بنده شهید نیست اگر حق شهید نیست
من قائلم که نیست خدایی به غیر دوست
آری، شهادت لب خشکیده هم از اوست
در لا شریک له چکد این استعاره ها
یعنی که نیست خواهشی از هیچ کاره ها
حتما شنیدهاید اگر اهل مسجدید
نام پدربزرگ مرا از منارهها
پیش از رسول بودن خود عبد بوده است
سرگرم نرم کردن این سنگ خوارهها
از سایهسار حق، سفر حق بهانه بود
چون موج و رفت و آمد او در کنارهها
علی انسانی با اشاره به انتقاداتی که به گریه در مجالس عزاداری اهل بیت (ع) و اباعبدالله الحسین شده است، عنوان کرد: منظور از این انتقادات تنها به اشک اکتفا کردن بوده است؛ هر چند شاعران از این نوع نقدها برآشفته شدند و رباعیها و غزلها و ابیات نابی در این باره سرودند. خوب است که سلبی نباشیم و ایجابی سخن بگوییم.
بخشی از شعر که توسط علی انسانی خوانده شد در زیر آمده است:
تو کیستی، تو چهای، در کجای شعر منی
نبیندت عهدی، تو خدای شعر منی
تویی طراوت آبادی تخیل من
روان آبی و در روستای شعر منی
تو پای مصرع من سوی بیت وا کردی
که هر کجا که رود ردپای شعر منی
کلام من همه احرام طوف نام تو بست
به سعی کوشد و داند صفای شعر منی
ببین دو کاسه چشمم پر از گداییهاست
تویی کریم و امید گدای شعر منی
اگر که چنگ به دل نغمهام زند از توست
منم چو حنجره و تو صدای شهر منی
عباس احمدی شاعر اهل قم نیز شعر آئینی خود را با مضمون عزاداری عاشورا خواند که به شرح زیر است:
شکر خدا که روزی ما هم ز روضه هاست
بی اشک ما به نان و نوایی نمیرسیم
بی شوق انتظار به بیراهه میرویم
جز راه دل به کربلایی نمیرسیم
یا ایها العزیز، تو شرط رسیدنی
ما ماندهایم و تا تو نیایی نمیرسیم
ما را بدون تو به پشیزی نمیخرند
جز با حضور تو به بهایی نمیرسیم
صاحب عزا به دست تهیمان نگاه کن
بی لطف تو به فیض گدایی نمیرسیم
حمید برقعی شاعر آئینی کشور نیز شعر عاشورایی خواند که بخشهایی از آن در زیر آمده است:
صدای کیست که اینگونه آشکار شده است
دلش به عشوه رقاصهایی دچار شده است
صدای عربده از خانه ولیعهد است
که بوی خون به مشامش رسیده، هار شده است
به دار رفته غلامی، یزید مست شده
زنی به شعله در افتاده، او خمار شده است...
شنیده اید بگندد نمک؟ نمک گندید
که دزد گردنه اینک خزانه دار شده است
اگر چه نطفه فحشا به لطف مکر پدر
جلوس کرده و بر گرده ها سوار شده است
اگر چه بیعت مردم به بوی زر آلود
اگر چه عده مزدور بی شمار شده است
ولی حسین علی، همچنان حسین علی ست
به جلوه های جلالیه آشکار شده است
ولی حسین علی مثل کوه پا برجاست
که عرش تکیه به او داده استوار شده است
در ادامه سید محمد جواد میر صفی شاعر قمی نیز شعر عاشورایی خواند که بخشی از آن در زیر آمده است:
چقدر زجر میکشند کودکان
عمو که نیست
که رفته است و دست او به کاروان نمی رسد
رسید کاروان به شام
خوب گوش کن یزید
صدای ناله و صدای الامان نمیرسد؟
چنان بر اوج نیزهها حماسه ساخت از بلا
که هر چه میدود به سوی او جهان
نمیرسد
یوسفعلی میرشکاک شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی نیز به شعرخوانی پرداخت که بخشی از آن در زیر آمده است:
دور میدارد مرا تقدیر از دلخواه خویش
همچو یوسف بی زلیخا ماندهام در چاه خویش
دیدهای دارم که گر یاد آورد از ماه خویش
میزند آتش به رنگ آب زیر کاه خویش
محمود حبیبیکسبی شاعر نیز رباعی درباره اشک در عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) خواند که در زیر آمده است:
ای کاش که از گریه کنانت باشم
در نوکریات اشک شود پاداشم
این کشته اشک، گریه در ماتم تو
آبی است که بر آتش دل میپاشم
سیامک روشن نیز دگر شاعری بود که در پایان این مراسم شعرخوانی داشت. همچنین محسن عرب خالقی در پایان به شعرخوانی و مداحی پرداخت.
در این برنامه، قطعه موسیقایی عاشورایی توسط آرش کمانگیری و با نوازندگی محسن جلیلی اجرا شد.
این مراسم با حضور شخصیتهایی همچون فاضل نظری معاون هنری حوزه هنری، علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، ناصر فیض مدیر دفتر طنز حوزه هنری، عباس محمدی مدیر دفتر موسیقی حوزه هنری، سجاد نوروزی رئیس فرهنگسرای اندیشه و جمعی دیگر از مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری کشور و شاعران و ادب دوستان برگزار شد.
نظر شما