جاهلیت مدرن در دنیای اسلام چگونه کلید خورد؟/ ماجرای وامداری تفکر تکفیر به سید قطب

خبرگزاری شبستان: شاید در غرب اتفاقات مثبتی به وقوع پیوست ولی هرگز از جاهلیت عبور نشد و بعضا جهل در مرتبه بدتری بروز کرد. در مورد جهان اسلام نیز از اواسط قرن بیستم مسائلی پیش آمد که جهان اسلام نیز درگیر نوع جهل مدرن شد.

دکتر مصطفی نوروزی، استاد دانشگاه تهران در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، با بیان اینکه یکی از مسایل بغرنجی که در جهان امروز با آن مواجهیم بروز و ظهور خودنمایی جاهلیت است، اظهار کرد: اتفاقاتی که در جهان می افتد و رویه هایی که مشاهده می کنیم به هیچ روی قابل دفاع و توجیه نیستند و می توان گفت در دوره کنونی نه تنها جهان اسلام که جهان غرب هم نوعی از جهل مدرن را تجربه می کند.

 

وی ادامه داد: آنچه که در غرب به لحاظ فرهنگ، تفکر و ادبیات دیده می شود یک بازتولید از جاهلیت است. آنچه که در بخش مهمی از جهان اسلام به ویژه در خاورمیانه واضح تر دیده می شود یک نوع جاهلیتی است که در حقیقت هدفی جز نشان دادن یک چهره سیاه از اسلام ندارد. باید تبیین شود چرا چنین شرایطی رقم خورده آن هم در قرن بیست و یکم که بسیاری از تجربه ها و نهضت های مختلفی شکل گرفته و از هم پاشیده است. چرا غایتی که تصور متفکران این بود که درخشش فوق العاده ای باشد، اتفاق نیفتاد؟

 

نوروزی افزود: فکر می کنم ریشه این مساله را باید از اواسط قرن بیستم بررسی کرد. البته ریشه های این اتفاق و شکل گرفتن این نوع از جاهلیت چه در غرب و چه در جهان اسلام قبل از این زمان فعلی است، یعنی اگر بخواهیم دقیق تر پی بگیریم شاید باید حدود دویست و پنجاه سال قبل تر را هم تحلیل کنیم ولی به نظر من اتفاقاتی که در اواسط قرن بیستم افتاد جاهلیت را تشدید و به ویژه جهان اسلام را درگیر خود کرد.

 

استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: تحولات جهان غرب از دویست و پنجاه سال قبل به سویی پیش رفت که جاهلیت را در بسیاری ارکان آن جامعه می توانستیم ببینیم. البته غرب قبل از قرن پانزده و شانزده میلادی درگیر بحث جاهلیت به صورت خاص بود ولی بعد از نهضت های معاصر سعی کرد که از جاهلیت قدیم خود به نوعی عبور کند، ولی این اتفاق در برهه های مختلفی به تحقق نرسید.

 

این پژوهشگر گفت: شاید در غرب اتفاقات مثبتی به وقوع پیوست ولی هرگز از جاهلیت عبور نشد و بعضا جهل در مرتبه بدتری بروز کرد؛ در مورد جهان اسلام نیز از اواسط قرن بیستم مسائلی پیش آمد که جهان اسلام نیز درگیر نوع جهل مدرن شد در حالی که جهان اسلام تفکر، تمدن و نقطه بیداری غرب را رقم زده بود.

 

آغاز افراطی گری از از کشورهای اسلامی پیشرو در فکر و فرهنگ!

وی ابراز کرد: در حالی که قرن بیستم برای جهان اسلام باید قرن پیشرفت و اوج تلقی می شد اما شرایط دیگری ایجاد شد و نهایتا در قرن بیست و یکم گروه های افراطی و تندرو و خشونت طلب پدید آمدند که اسلام را به چهره ای عبوس تبدیل کردند. این اتفاقات به ویژه در کشورهای پیشرو جهان اسلام در عرصه فرهنگ و فکر پدید آمد از جمله در مصر که تفکری در آن کشور زاییده شد که بسیار تندرو و تهاجمی بود.

 

نوروزی تصریح کرد: مصر از جمله کشورهایی است که به عنوان مهد تمدن اسلامی شناخته می شود و نقش آوانگارد در تمدن اسلامی دارد، اما در جریانی قرار می گیرد که خصلت این جریان روشنفکری است و در تداوم خود به یک نوع تفکر انسدادی و تهاجمی می رسد. فکر کنم باید از مبانی متفکر بزرگ مصر یعنی سید قطب بحث را شروع کنیم و نقطه آغازین بررسی این مباحث قرار دهیم.

 

وی گفت: سید قطب با متفکران بزرگ در ارتباط بود، لذا حلقه ای متشکل از روشنفکران و متفکران دینی در مصر زمینه های حرکت نو را پدید می آورند که از میان آنها می توان به رشید رضا، حسن البنا و بسیاری از متفکرانی که در این زمان نقش آفرینی می کنند اشاره داشت. پس سال 1930 تا 1950 زمان مهمی برای جهان اسلام است چراکه به ویژه بعد از فروپاشی دولت بزرگ اسلامی، جهان اسلام بلاتکلیف و تحقیر شده و به نوعی در واقع جهان غرب کاملا در موقعیت انتقام گیری قرار گرفته است.

 

نوروزی در ادامه بیان کرد: سید قطب که در ابتدا یک روشنفکر سکولار است و اگر بخواهیم همانند تفکر او در ایران را مثال بزنیم باید از مهندس بازرگان نام ببریم که دیدگاهش به سید قطب نزدیک است و در همان تناسب به سر می برد. سید قطب در تداوم مسیر خود تبدیل به روشنفکر انقلابی می شود ولی چون نمی تواند مفهوم انقلاب را به درستی در متن دین تفهیم کند لذا این تفکر انقلابی تبدیل به یک تفکر رادیکالیسم می شود که در قرن بیست و یکم دست مایه گروه های تکفیری و داعش و النصره و ... قرار می گیرد.

 

استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: بنابراین، تمام این موارد لازم و ملزوم هم هستند و ایده های متفکران مصر در این زمان که به آن اشاره داشتم به شکل علّی و لازم و ملزوم بسترساز شد تا این اتفاقات در آینده شکل بگیرد؛ البته سید قطب به دلیل اینکه خود نیز از متفکران مسلمان بود و با قرآن انس داشت یک مفهوم تحت عنوان جاهلیت مدرن را با استفاده از آیات قرآن بیان کرد. او از آیه 33 سوره مبارکه احزاب استفاده کرد. این آیه می فرماید: «وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» «و در خانه ‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‏ اش را فرمان بريد خدا فقط مى‏ خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند»

 

این پژوهشگر ادامه داد: سید قطب از بحث جاهلیت اول(جاهلیت اولی) این استنباط را می کند که ما در حقیقت دو جاهلیت را در تداوم جاهلیت اولی داریم که همان جاهلیت دوم است. یعنی حرکت جامعه بشری  و جامعه دینی بعد از پیامبر(ص) در دو مقطع است، یکی بیداری که از ناحیه پیامبر اسلام(ص) در جامعه پدید آمد و دیگری که در تداوم آن حرکت در قرن بیستم شکل گرفت اما در آن با یک جاهلیت اسلامی مواجه می شویم.

 

نوروزی گفت: با تعبیر سید قطب مسلمین شاهد دو جاهلیت بودند، یکی زمان پیامبر(ص) که جاهلیت اول را درک کردند و آن را پشت سر گذاشتند و اسلام پیروز و موفق شد که جاهلیت اول را شکست دهد، اما در ادامه جامعه اسلامی با جاهلیت دوم مواجه می شود که سید قطب اسم آن را جاهلیت مدرن می گذارد که به مراتب سخت تر و شیطانی تر از جاهلیت اول است. این مباحث در نوشته ها و مطالب سید قطب بعدها دست مایه گروه های تکفیری قرار گرفته و برمبنای آن شروع به مبارزه سخت و مسلحانه می کنند.

 

ریشه افراطی گری در برداشت های سطحی از دین

این پژوهشگر در ادامه به راهکارهای از میان برداشتن جاهلیت مدرن و یا همان جهالیت نوع دوم که سید قطب از آن صحبت می کرد، گفت:  توجه داشته باشیم که این جهالت به چند دلیل شکل گرفت، یکی از این عوامل خود غرب است که بسیار ناجوانمردانه با جامعه اسلامی برخورد کرد و از سوی دیگر جریانات افراطی اند که مسبب شد تا چین اتفاقی بیفتد. از سوی دیگر به شخصه معتقدم به دلیل اینکه تحلیل های روشن و منطبق بو روح اسلام و منطق پیامبر(ص) در جامعه اسلامی حاکم نشد، در نتیجه یک سری برداشت های سطحی از دین اتفاق افتاد.

 

وی گفت: معتقدم یک اسلام مبتنی بر اصول بلند فکری و اندیشه ای باید به جهان اسلام معرفی شود. یکی از نمونه های موفق این تفکر انقلاب اسلامی ایران است. متفکران و اندیشمندان ما باید در ارتباط با جهان اسلام روح این انقلاب را تبیین کنند. باید ارتباطات فکری را با جهان اسلام تقویت کنیم تا استنباط های غلط و سطحی که از دین وجود دارد و تکفری ها آن را دست مایه کارهای خود قرار داده اند، از بین برود.

 

نوروزی با بیان اینکه امروز باید دنیای غرب را به درستی تحلیل کنیم، تصریح کرد: مهم است که بدانیم جنبش های مدرن چه روح و خصلتی دارند. جهان اسلام در تدوین دنیای غرب و دنیای مدرن با خلاء جدی تحلیلی و تفسیری مواجه است، با برخی تحلیل های چشم بسته نمی شود، این تحلیل را به درستی انجام داد، غرب ده ها مشکل دارد و هر کدام از «ایسم هایی» که شکل گرفته و نابود شده برای آن جامعه تولید شده است نه برای جهان اسلام.

 

وی در پایان تاکید کرد: باید تعاملات فکری و فرهنگی بین متفکران بزرگ جهان اسلام صورت پذیرد تا آن جریان ها به ویژه جریان های تکفیری را از مدار تاثیرگذاری خارج کنند.

 

کد خبر 664511

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha