به گزارش خبرگزاری شبستان، در بخشی از این اثرکه به آرتورآداموف،نویسنده فرانسوی نوشته شده است، می خوانیم:«درگورستان پرلاشز پرچمهای سرخ آویزان است. در انتهای صحنه دولکلوز، خمیده، بدون کلاه و با کتی بلند، ایستاده است. پشت او تعدادی از اعضای کمون ایستادهاند ـ آنها نیز کلاه ندارند.
دولکلوز (با صدایی غمگین و بسیار آرام.): سخنرانی طولانییی برایتان نمیکنم. آنها مصیبت عظیمی بر ما وارد کردند. باشد که عدالت برای خانوادهی قربانیان و این شهر بزرگ برقرار شود. شهری که بعد از پنج ماه محاصره حکومتش به او خیانت کرد و اکنون محاصرهی دوم بر او تحمیل شد، ولی هنوز آیندهی انسانیت در دستهایش است. برادرانم مثل قهرمانان نگذارید اشکهایتان جاری شود، برعکس قسم بخورید انتقامشان را بگیرید و راهشان را ادامه دهید...»
آرتور آداموف، نمایشنامهنویس ابسورد فرانسوی، در ۱۹۰۸ در امپراتوری روسیه متولد شد؛ اما در همان دوران کودکی، بههمراه خانواده به فرانسه مهاجرت کرد.
او در اواخر جنگ جهانی دوم، اولین اثرش را با نام "اعتراف" (۱۹۴۶) منتشر کرد. از آثار مشهور او "حمله" (۱۹۵۰)، "استاد تاران" (۱۹۵۳) و"همانطور که بودهایم" (۱۹۵۳) است. آداموف چند اثر هم از نویسندگان بزرگ روس و آلمانی به فرانسوی ترجمه کرده است.
مترجم این اثر«مهسا خیراللهی»، دانشآموختهی زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه اصفهان است، نخستین ترجمهی او رمانی پلیسی از "کلود راگون" بهنام" الوار برای تابوتها" می باشد.
کتاب بهار 71 اثر «آرتور آداموف» با ترجمه «مهسا خیرالهی» با موضوع ادبیات نمایشی است که نشر«نی» آن را در 320 صفحه چاپ کرده است.
نظر شما