واکاوی روند رو به افزایش روایات نشانه های ظهور در سیر تدوین منابع روایی

خبرگزاری شبستان: ما معتقد هستیم که زمینه برای تحریف و جعل روایت در گستره نشانه های ظهور، بسیار وجود داشته است و کسانی همواره بوده اند که، روایاتی را جعل می نمودند و استناد آن روایات را نیز، به اشخاص و یا اتفاقاتی نسبت می دادند.

به گزارش خبرنگار مهدویت و غدیر خبرگزاری شبستان، کرسی ترویجی و نظریه پردازی «واکاوی روند رو به افزایش روایات نشانه های ظهور در سیر تدوین منابع روایی» با حضور اساتید حوزه و دانشگاه حجج اسلام خدامراد سلیمیان، آیتی و جواد جعفری در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

در این نشست، حجت الاسلام خدامراد سلیمیان به عنوان ارائه دهنده مطلب و حجت الاسلام آیتی به عنوان ناقد مطالبی را بیان کردند که مشروح این نشست در ادامه از نظرتان می گذرد.

 

سلیمیان در ابتدای این نشست با اشاره به این نکته که در رابطه با عنوان این نشست باید بیان کرد که چون عمده دلایل ما بر مسائل مهدویت، روایات هستند، بنابراین، توجه به اعتبار روایات و سطح معتبر و موثق بودن روایات، جایگاه ویژه ای نزد محققان دارد، ابراز کرد: در بیانات معصومان(ع)، همواره به این نکته سفارش و تأکید  شده ایم که، اگر سخنی را به این بزرگواران نسبت می دهیم، می بایست در اعتبار آن سخنان، توجه و دقت داشته باشیم.

 

وی ادامه داد: به طور قطع، مسلم است که دشمنان اهل بیت(ع)، ممکن است سخنانی را به حضرات معصومان(ع) نسبت دهند در حالی که چنین کلامی از این بزرگواران(ع) مطرح نشده باشد؛ بنابراین، ما مکلف هستیم که اعتبار سخنان معصومان(ع) را از جهات مختلف مورد بررسی و دقت نظر قرار دهیم.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: اولین مؤلفه در تحلیل روایات، مقؤله منبع نقل روایت هستند که آیا سخن روایت شده از منبع موثقی بیان شده است یا خیر؟

 

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: دومین مؤلفه از منظر تحقیق و بررسی روایت، از جهت سند روایت است که آیا سند نقل روایت، سند صحیح و قابل قبولی است یا خیر؟ سپس می بایست از جهات محتوی و متن نیز روایات مورددقت و تأمل قرار گیرند که آیا از نظر محتوی و متن، موضوعات و مطالب مورد نظر، در این روایات بیان شده اند یا خیر؟

 

سلیمیان با اشاره به این نکته که پشتوانه اصلی مباحث مهدویت روایاتی هستند که در این باب بیان شده اند، ادامه داد: یکی از این مقؤلات عرصه نشانه های ظهور است. نشانه های ظهور در مباحث مهدویت، دارای جایگاه ویژه و خاصی هستند. نشانه های ظهور در طول تاریخ، مورد طمع و دست درازی دستگاه های حاکمیتی وقت، واقع شده اند و در دوره های گذشته، افرادی با حضور در عرصه روایات و نشانه های ظهور، القائاتی را مطرح کرده اند.

 

زمینه تحریف مهدویت از طریق نشانه های ظهور مستعد بوده و است

وی اظهار کرد: ما معتقد هستیم که زمینه برای تحریف و جعل روایت در گستره نشانه های ظهور، بسیار وجود داشته است و کسانی همواره بوده اند که، روایاتی را جعل می نمودند و استناد آن روایات را نیز، به اشخاص و یا اتفاقاتی نسبت می دادند؛ این افراد پیوسته در این فکر بودند که بگویند: اتفاق و یا شخصی خاص، از نشانه های ظهور هستند.

 

استاد مرکز تخصصی مهدویت در ادامه گفت: این افراد در القای این سخنان در پی خواسته ها و تمایلات خود بوده اند و تعهدی نسبت به ظهور و نشانه های آن نداشتند؛ بنابراین، تأمل و دقت در منابع و نشانه های ظهور، از جایگاه ویژه ای و ممتازی برخوردار است.

 

وی افزود: به نظر می رسد، نبود یک پالایش اساسی و جِدی در این قبیل روایات و حضور دست های ناپاک در این مناسبات، برخی از روایات را وارد منابع روایی و کتاب های حدیثی مهدوی، کرده باشند.

 

سلیمیان گفت:  البته این نکته به این معنا نیست که لزوماً همه آنچه که در منابع روایی وارد شده است، روایات شاذ و یا جعلی هستند؛ ولی این مطلب که، روایتی در دوره و یا مقطعی، در منبعی بیان شده است در حالی که پیش از آن بیان نشده مقداری دقت و تأمل و کنکاش ما را می طلبد.

 

وی ادامه داد: ما می بایست دقت نماییم که اگر روایتی در منابع معاصر بیان شده است، ولی پیش تر از این دوران، در هیچ منبعی، ذکر نشده است؛ آیا این روایت می تواند مورد نظر و توجه قرار گیرد یا خیر؟

 

سلیمیان با بیان این نکته که در مواجهه با این رویکردها، می بایست توجه داشت که، آیا این روایات تردیدبرانگیز نخواهند بود و آیا ما نمی بایست، در مورد این سخن، بررسی و تحقیق نماییم، افزود: اگر روایتی در قرون معاصر و در منبعی، بیان شده باشد، آیا دلیلی دارد که در منابع گذشته بیان نشده باشد؟ ما در این کرسی و نشست، به دنبال این مسئله بودیم که بیان نماییم؛ وضع موجود کتاب هایی که امروزه به عنوان منابع روایی نشانه های ظهور، تبیین شده اند، دارای چه  نسبت و هماهنگی ای، با کُتب و منابع سده نخستین، هستند.

 

وی خاطر نشان کرد: به نظر می رسد، شمار و حجم روایاتی که در منابع دوران معاصر، تحت عنوان نشانه های ظهور بیان شده اند، با حجم و گستره منابع سده نخست هجری، همخوانی نداشته باشد؛ این بررسی ها، نشان می دهد که، حجم روایات نشانه های ظهور، در دوران معاصر، نسبت به منابع گذشته، حجم گسترده تری را در بَر گرفته اند که این مقؤله؛ توجه و اهتمام محققین و متفکرین عرصه مهدویت را، برای بیانِ صحیح و متقن احادیث و روایت مرتبط با نشانه های ظهور، می طلبد.

 

مهدویت همیشه در معرض سوءبرداشت قرار دارد

در ادامه این نشست؛ حجت الاسلام نصرت الله آیتی، استاد حوزه و دانشگاه در مقام ناقد با اشاره به این نکته که، مسئله و موضوع نشانه های ظهور، یکی از موارد و مسائل پُرآسیب مباحث مهدویت است، بیان کرد: نشانه های ظهور، همیشه یکی از مؤلفه های سوءبرداشت برای مسائل انحرافی بوده و خواهد بود و از این جهت تأمل هر چه بیشتر در این حوزه، حتماً پُربرکت و شایسته خواهد بود.

 

وی با اشاره به این نکته که در این باب، چند نکته مهم و عمده به نظر می رسد که می بایست تحلیل شوند، ابراز کرد: یکی از این نکات این است که درکتاب هایی که در دوران معاصر نوشته شده اند، دامنه نشانه های ظهور خیلی گسترده شده و حجم وسیعی از نشانه های ظهور، بیان شده اند؛ باید توجه کرد که عمدتاً این کتاب ها، غیرقابل اطمینان هستند و می بایست در مواجهه با این کتاب ها، این منابع از حیث اتقان و نویسنده و از حیث منابع استنادی، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند.

 

نصرتی ادامه داد: این نکته که فربه شدن و حجیم شدن نشانه ها و علائم ظهور، از دو قرن اخیر به این سمت، دلیلی بر این نکته باشد که روایات و نشانه های ظهور، از آغاز تدوین منابع روایی، رو به افزایش بوده اند، مورد قبول نیست.

 

وی گفت: طبق تحقیقی که نویسنده محترم مطلب نموده اند و گزارشی که ارائه دادند در منابع نخستین که، منابع معتبر ما نیز هستند، آمار ارائه شده اثبات می نماید که این روند، به هیچ عنوان رو به افزایش نبوده، بلکه دیده می شود که  رو به کاهش نیز بوده اند.

 

این استاد و محقق عرصه مهدویت تصریح کرد: ما در اولین کتاب ویژه مهدویت، به نام «غیبت نعمانی»، قریب به 90 حدیث در باب نشانه های ظهور می یابیم؛ بنابراین؛ قریب به یک پنجم احادیث این کتاب، در باب نشانه های ظهور هستند؛ بعد از این اثر، هر چه به این سمت می آییم؛ این تعداد و روایات کاسته شده اند.

 

نصرتی ادامه داد: شیخ صدوق، پنجاه حدیث در باب نشانه های ظهور، روایت می نماید؛ شیخ طوسی، پنجاه حدیث در همین ارتباط نقل می کند؛ شیخ مفید، بیست حدیث در باب نشانه های ظهور بیان می کند؛ در واقع این نکات؛ دقیقاً عکس مطالبی هستند که نویسنده محترم بیان می دارد.

 

کتب دوران معاصر برای بررسی نشانه های ظهور مصدر نیستند

وی با اشاره به این نکته که در کتاب هایی که در دوران معاصر نوشته شده اند، این روایات بطور گسترده دیده می شوند؛ بیان کرد: می بایست گفت که این کُتب، مصدر به حساب نمی آیند؛ این آثار از جهات علمی ارزش چندانی ندارند.

 

نصرتی ادامه داد: شاید از این قبیل روایات در پاره ای از منابع، به تعداد گسترده بیان شده باشد که می بایست گفت: این کُتب و منابع، جوامع هستند؛ به طور مثال؛ در کتاب «بحار الانوار» مرحوم مجلسی شاید تعداد روایات خیلی زیاد باشد، ولی این امر به این دلیل است که اثر ایشان، جامع تمام کُتب پیشین است.

 

وی با بیان این نکته که بودن یک مجموعه روایات فراوان، در برخی منابع، دلیلی بر افزایش جریانات حدیثی در باب نشانه های ظهورنخواهد بود، افزود: مرحوم علامه مجلسی، آنچه در کتاب های پیشین بوده است را جمع آوری کردند و خاصیت جمع آوری نیز این است که آمار را افزایش می دهد.

 

نصرتی در ادامه نقد مطلب ارائه شده گفت: نکته بعدی این است که نویسنده محترم عنوان مطلب شان واکاوی است و واکاوی به معنای تحلیل و ریشه یابی است؛ یعنی اینکه نویسنده تلاش می نماید، مقاصد و انگیزه ها و علل و عوامل را واکاوی و کشف نماید و این مطلب از حیث نگارش، قدری لاغر و کم حجم است و جا داشت، نویسنده کمی بیشتر در حوزه تحلیل ها، ورود می نمود.

 

وی ادامه داد: نکته دیگر این است که در استدلال ها، گاهی ضعف مشاهده می شود؛ به طور نمونه، نویسنده مدعی است در اصول اربعه، احادیث و نشانه های ظهور، به طور قابل توجهی وجود ندارند؛ این استدلال به نظر، قدری سست و ضعیف به نظر می رسد؛ به علت اینکه می بایست بررسی کرد که اصول اربعه، درصدد چه موضوع و انگیزه ای، به رشته تحریر درآمده اند.

 

نصرتی تاکید کرد: توقع از کتابی که نمی دانیم بر چه موضوعی نگاشته شده است، انتظار بی موردی است؛ شاید کتاب هایی به دست ما نرسیده باشد و در آن کُتب، فراوان روایت در باب نشانه های ظهور بیان شده باشد؛ ما چگونه می توانیم ادعا نماییم که این کتاب ها، دارای احادیث مربوطه نبوده اند.

 

این استاد  حوزه و دانشگاه خاطر نشان کرد: ما انعکاس اصول اربعه در جوامع ثانویه را می بینیم؛ مانند کتاب «غیبت» نعمانی و «کمال الدین و تمام النعمه»؛ ما می بایست از همین نقطه به مقام کشف برسیم و بگوییم حالا که در غیبت نعمانی این حجم از روایات و احادیث در باب نشانه های ظهور مطرح است، پس نشان می دهد این حجم از روایات، در اصول اربعه نیز وجود داشته اند.

کد خبر 662086

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha