نگاهی به دو مجموعه عاشورایی«آغاز روشنایی آیینه»و«عطش زیر چتر باران»

خبرگزاری شبستان:«عاشورایی آغاز روشنایی آیینه»سروده «سیدعلی موسوی گرمارودی»و«عطش زیرچتر باران» سروده «امیراکبرزاده»دو مجموعه عاشورایی است که مطالعه آنها توصیه می شود.

 به گزارش خبرگزاری شبستان، آغاز روشنایی آیینه عنوان ترکیب بند عاشورایی از استاد موسوی گرمارودی است که در دهه هشتاد سروده شده و به جرات می توان گفت جزء قویترین و پرمایه ترین ترکیب بندهای معاصراست ؛ چرا که در عقبه های این ترکیب بند چند دهه تجربه شعری قراردارد و گرمارودی آن را در هفتمین دهه از زندگانی خود سروده است.

 مجموعه به طبع رسیده از استاد گرمارودی تنها شامل این ترکیب بند پانزده بندی نیست بلکه در مقدمه آن مطالبی قابل توجهی است به قلم خود استاد و بخش دو شامل پنج نقد و نظر درباره ترکیب بند «آغاز روشنایی آینه» است. این اثر استاد گرمارودی از آثار فاخر شعر معاصر محسوب می شود. جدا از آن تجارب شعری چند دهه وی که پشتوانه این ترکیب بند است خود ابیات و الفاظ و استعارات و تشبیهات و کنایات و وام های برگرفته از آثار فاخر پیشنیان ، گواه هویت پرمغز این پانزده بند عاشورایی است. به شهادت همه این صاحب نظران در زمینه شعر آیینی این مجموعه متاثر از ترکیب بند مشهور « محتشم کاشانی» است، بلکه باید گفت این ترکیب بند ماهیت تکامل یافته شعر محتشم است و این تکامل مقتضای گذشت چهار قرن واندی از شعرمحتشم و شعر فارسی است.

 چهارقرنی که درآن بیدل ها پرورش یافته اند و تا این زمان آوازه نبوغ آنان گوش ادبیات ایران را پر کرده است و امثال گرمارودی بخاطر طبع بلندشان از تاثیر گرفتن از کسانی همچون بیدل ناگزیرند.

نمونه شعرعلی موسوی گرمارودی در آغاز روشنایی آینه:  

می‌گریم از غمی كه فزون تر ز عالَم است

گر نعره بركشم ز گلوی فلك، كم است

پندارم آن‌كه پشت فلك نیز خم شود

زین غم كه پشت عاطفه زان تا ابد خم است

یك نیزه از فرات حقیقت، فراتر است

آن سر كه در تلاوتِ آیاتِ محكم است

ما مردگانِ زنده كجا، كربلا كجا!

بی تشنگی چه سود گر آبی فراهم است

جز اشك، زنگِ غفلتم از دل، كه می‌برد؟

اكنون كه رنگِ حیرتِ آیینه، دَرهم است

امّا دلی كه خیمه به دشتِ وفا زند

آیینة تمام نمای محرّم است

وین شوق روشنم به رهایی كه در دل است

آغاز آفتاب و سرانجامِ شبنم است

آه ای فرات! كاش تو هم می‌گریستی

آسوده، بی‌خروش، روان بهرِ كیستی

عطش زیر باران

عطش زیر چتر باران مجموعه غزلی عاشورایی از امیر اکبرزاده که سبقه پرباری در شعر آیینی دارد و چند دفتر شعر مذهبی منتشر کرده است.

 اکبرزاده شاعری نسبتا پرکار است و نمی توان گفت، کمیت بالای سرایش او باعث کاهش کیفیت شده ولی تا اندازه ای فرصت بازبینی و در صورت نیاز بازسرایی برخی از اشعار را از او گرفته است.

 زبان شاعر در اشعار آیینی خود و در این کتاب تقریبا زبانی نئوکلاسیک است. شاعر به دلیل برخورداری از یک چهره نسبتا تئوریک به جریان های شعری و تکنیک های فرمیک آشنایی دارد و این مطلب را در لابه لای نکات ظریفی در شعرها می توان فهمید.

 از خصوصیات شاعر درحوزه تالیف می توان به وجود زیاد به فرم و به حاشیه راندن تعمدی اولویت های موسیقایی  اشاره کرد. در ساختارعروضی هم شاعرعلاقه و گرایش زیادی به استفاده از انواع اختیارات وزنی دارد. از نکات قابل توجه و از نقاط قوت کتاب وجود غزل هایی در وصف اصحاب حضرت" سیدالشهدا (ع)"مثل حضرت "حبیب ابن مظاهر" ، "حضرت حر"، "حضرت وهب"، حضرت "زهیر ابن قین" و حضرت "جون ابن ابی مالک" است که کمتر درباره این بزرگان سروده شده است اشاره کرد.

 از ویژگی های خوب و مهم و لازمی که باید در وجود شاعری که در عرصه شعر ولایی قدم بر می دارد ، باشد و درامیر اکبر زاده دیده می شود ؛ داشتن یک جهان بینی معرفتی و نیز اطلاع از احادیث و روایات و تاریخ اهل بیت است.

شاعر دغدغه مند و با یک سیر مطالعاتی و معرفتی وارد این وادی شده تا بتواند به کمک آنها و ذوق خود ، تلاشی ماندگار و ارزشمند را در راه اعتقاد خود انجام بدهد.

نمونه ای از شعرامیراکبرزاده:

 را که چشمانت خلق را جواب شدند

صفوف نیزه و خنجر چرا جواب شدند

 

چه بود پرسش ات ای آینه از این مردم

که سنگ های رها در هوا جواب شدند

 

سوال های زیادی به ذهن کوفه رسید

که یک به یک همه در کربلا جواب شدند

 

سلام های علی بی جواب ماند اگر

سلام گفتی و شمشیرها جواب شدند

کد خبر 661892

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha