به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، بهناز ضرابی زاده، نویسنده کتابهای موفق «گلستان یازدهم» و «دختر شینا» که هر دوی این آثار مورد توجه خاص و عام قرار گرفتند و به چاپهای چند دهتایی رسیدند و حتی رهبر معظم انقلاب بر هر دوی این کتاب تقریظ نگاشتند، در مراسم گرامیداشت هفته دفاع مقدس در جمع مسئولان، اساتید و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران، سخنرانی میکند.
ضرابی زاده در این مراسم که فردا یکشنبه دوم مهرماه، ساعت 10 تا 12 در سالن همایشهای رازی، شماره 2، دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار میشود، از ادبیات دفاع مقدس سخن میگوید و کتابهای «گلستان یازدهم» و «دختر شینا» را معرفی میکند.
گلستان یازدهم را میتوان نمونهای خوب و بالغ از روایات درباره همسران شهدا دانست، این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یکسال و هشتماههی مشترک شهید چیتسازیان و همسرشان پرداخته است. فرماندهای که در جبهه به دلیل مهارتهای رزمی و شجاعتش به عقرب زرد معروف بود، در خانه با مادر و همسرش به اندازهای با مهر و محبت رفتار میکند که گویی این قلب رئوف هیچگاه سابقهی حضور در حرب و قتال را نداشته است. گلستان یازدهم به زیباترین شکل توانسته است قسمت مهمی از نیمهی پنهان زندگی شهید چیتسازیان را به مخاطبان معرفی کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دست نوشتهای بر این کتاب فرمودند:
«بسماللهالرّحمنالرّحیم
این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاص مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد، و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزت رسید... هنیئاً له.
راوی - شریک زندگی کوتاه او- نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانه خود به روشنی نشان داده است.
در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به این همه، جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده کتاب».
کتاب «دخترِ شینا» هم پیش و بیش از آنکه خاطراتِ همسرِ یک فرماندهی شهیدِ سالهای جنگ باشد، منظومهی تکاملِ انسان است. اینکه چگونه درد و رنج، پوستهی اولیه انسان را شکسته و او را در مسیر رشد و قد کشیدن قرار میدهد. قدمخیر کنعان محمدی، دختر نوجوان و روستازادهای که به تعبیر خودش، بهخاطر مدرسه نرفتن، حتی سواد نداشت تا عقدنامه را امضا کند، آرامآرام بههمراه شوهر کارگرِ سیمانکارَش (که برای کار از یکی از روستاهای اطراف همدان راهی تهران میشد) در زمان جاری میشود و در جریان مسائل مربوط به امام و انقلاب قرار میگیرد. صمد، شوهرِ کارگر او، حالا بعد از انقلاب حرفهای دیگری میزند. آدم جدیدی شده است. انگار بزرگتر شده است: «در درگیری با منافقان مجروح شده و دکتر به او دو ماه استراحت داده بود. اغلب کنارش بودم. گفتم بیا قید شهر را بزنیدم و برگردیم روستایمان قایش! بدون اینکه فکر کند، گفت نه... نه... اصلاً حرفش را هم نزن. من سربازِ امامم. قول دادهام سربازِ امام بمانم. نباید توی رختخواب بخوابم. نمیدانی این روزها چقدر زجر میکشم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دست نوشتهای بر این کتاب فرمودند:
بسمهتعالی
رحمت خدا بر این بانوی صبور و باایمان؛ و بر آن جوان مجاهد و مخلص و فداکاری که این رنجهای توان فرسای همسر محبوبش نتوانست او را از ادامهی جهاد دشوارش باز دارد.
جا دارد از فرزندان این دو انسان والا نیز قدردانی شود.
نظر شما