مهروزی کودکانه در جشن مدرسه

خبرگزاری شبستان: یک روز تا پایان تابستان مانده است، امروز آخرین پنجشنبه تابستان است. کودکان، امروز زیر سایه مهربانی جمع شده اند و از مهر و مهربانی می گویند. مهری که ۱۳۰ کودک را دور هم جمع کرد تا جشن شروع مدرسه را همدل و در کنار هم بسرایند.

به گزارش خبرنگار شبستان، یک روز تا پایان تابستان مانده است؛ خنکی پاییز را می شود حس کرد. کوچه «سبا» پر است از صدای شادی فرشته های زمینی که داخل صف های منظم نیز دست از شیطنت برنداشته اند. وارد حیاط که می شوی؛ شادی کودکانه موج می زند. آرام و قرار ندارند و از کوچکترین غفلت مربی نمی گذرند؛ زندگی در لبخندشان موج می زند و شادی در چشمانشان.

 

بوی اسپند، فضا را عطرآگین کرده، مادری مهربان به رسم مادرانش؛ قرآن به دست ایستاده است، عکس و فیلم است که از بچه ها گرفته می شود اما فرشته های زمینی بی هیچ تکلفی، از زیر قرآن رد می شوند تا فصل جدیدی از زندگی را در پناه حق تعالی (قرآن) آغاز کنند.

 

بادکنک های رنگی خود را به دست کودکانه سپرده اند و در میان خنده های پر امیدشان، پیچ و تاب می خورند. سالن پر می شود از صدای شادی کودکانه با انبوهی از بادکنک های رنگی. آیاتی از کلام خدا که خوانده می شود، هیاهوی بچه ها کم می شود. سرود ملی که نواخته می شود به احترام آن، همه می ایستند و با آوای کودکانه اما پرغرور می خوانند:

« سَر زَد از اُفُق
مِهرِ خاوران
فروغِ دیدهٔ حق باوران
بهمن! فَرِّ ایمانِ ماست
پیامت ای امام!
"استقلال، آزادی"
نقشِ جانِ ماست
شهیدان پیچیده در گوش زمانْ، فریادتان
پاینده، مانی و جاودان
جمهوری اسلامی ایران»

در این میان، زیباتر، پسر 7 ساله ای است که دستش را روی قلبش گذاشته و عاشقانه سرود ملی کشورش را می خواند…

 

یک روز تا پایان تابستان مانده است، امروز آخرین پنجشنبه تابستان است. کودکان، امروز زیر سایه مهربانی جمع شده اند و از مهر و مهربانی می گویند. مهری که 130 کودک را دور هم جمع کرد تا جشن شروع مدرسه را همدل و در کنار هم بسرایند.

 

عموهای فتیله ای در میان شادی کودکانه وارد سالن می شوند، حضور آنها و اجرای برنامه، بر شادی کودکان می افزاید.

 

«یک روز تا پایان تابستان مانده است، بچه ها زیر سایه مهربانی دور هم جمع شده اند و با هم گفتگو می کنند. هر یک از آنان تعریف می کند که تابستان را چگونه گذرانده است. چه دیده و چه شنیده است».

 

امیرحسین از خانواده ای می گوید: « که می خواست برای فرزندش جشن مدرسه بگیرد. اما تصمیم گرفت جشن مدرسه کودکش را با 130 کودک دیگر تقسیم کند. این تصمیم را که می گیرند، دست های مهربان دیگری نیز می آیند تا در عمل بگویند: "نان شادی ام را با تو قسمت می کنم".»

 

صدای دست و جیغ در سالن می پیچد. عموهای فتیله ای از روی سن پایین می آیند. وقت روشن کردن فشفشه ها، بریدن کیک و گرفتن عکس یادگاری رسیده است. بچه ها دور کیک جمع می شوند، فشفشه ها در میان خنده های کودکانه گم می شوند و عکس یادگاری آخرین پنجشنبه شهریور با حضور 130 شاخه گل محمدی در کنار کیک جشن مدرسه ثبت می شود.

 

عصمت پناهی

 

کد خبر 657317

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha