به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان: ما اگر در عرصه هنر برای ترویج و تبلیغ امام زمان علیه السلام در دنیای امروز ورود پیدا نکنیم، پتانسیل های عظیمی را برای حرکت به سوی ظهور از دست می دهیم. از سوی دیگر اگر این آموزه بدون تخصص کافی و نظر کارشناسان و متخصصان حوزوی وارد سینما شود، قطعاً آسیب زا بوده و افکار انحرافی ایجاد می کند.
در همین راستا گفت و گویی داشته ایم با حجت الاسلام جواد نصرالله پور، کارشناس مباحث مهدویت و غرب و کارشناس نقد فیلم، درباره «سهم سینمای ایران در ترویج آموزه مهدویت» که در ادامه شرح این گف وگو را می خوانید؛
آیا فیلم های آخرالزمانی که در هالیوود تولید می شود می تواند در حوزه مهدویت و منجی باوری آسیب رسان باشد؟
اعتقاد به آخرالزمان یک حس مشترک بشری و یک مسئله فطری است و همه ادیان و مذاهب به آن معتقدند. اما مافیای گرداننده سینمای هالیوود «جذابیت سوژه های موعودگرایی و مفاهیم آخرالزمانی» را به عنوان یک بستر مناسب و دراماتیک برای سینمای هالیوود غصب کرده اند و اهداف آخرالزمانی خود را دنبال می کنند.
در فضای اینگونه ای فیلم های آخرالزمانی برخی خطرات بشریت را تهدید کرده و یک «آنتی کرایست» و«اهریمن» را به مخاطب تلقین می کند. سپس یک منجی - که معمولا یک فرد آمریکایی و غربی است- با قدرت حیرت انگیز و با تکیه بر علم و تکنولوژی، آن اهریمن و ضد مسیح را شکست می دهد. این آثار با ایجاد فضای آخرالزمانی، در واقع مفهوم «آخرالزمان»، «مسیح»، «شیطان»، «آنتی کرایست» و «منجی» را مطابق آموزه های خودشان و بر اساس نگاه توراتی و انجیلی طراحی و ترسیم می کنند.
مشکل سینمای ما برای ورود به موضوعات آخرالزمانی چیست؟
متاسفانه، سینمای ما به دلیل ضعف تکنولوژی و ضعف صنعت سینما، توان رقابت با هالیوود را در این عرصه ندارد و انتظار ساخت فیلم های قوی، اثرگذار و شفاف در راستای آرمان های مهدوی شیعه و تبیین فضای خیر و شّر بر اساس سیره اهل بیت علیهم السلام و طبق انتظارات حضرت مهدی علیه السلام چندان دست یافتنی به نظر نمی رسد.
از طرفی در کنار ضعف تکنولوژی، متاسفانه انگیزه کافی برای حرکت به سوی سینمای آخرالزمان ِ شیعی و مهدوی نیز در سینما گران و کارگردانان ما دیده نمی شود. این دو مشکل است که ما با آن مواجه هستیم و مشکل سوم آن است که کارگردانان و سینماگران ما سواد کافی برای حرکت به سمت سوژه های مهدوی و آخرالزمانی را ندارند.
فکر می کنید آموزه ای کلان و گسترده بنام «مهدویت» را چگونه باید با هنر بخصوص سینما پیوند زد؟ این پیوند نمی تواند برای عرصه اعتقادی ما خطرساز باشد؟
سینماگران ما باید هم از نظر هنری و فنی و تکنولوژی پیشرفت کنند تا از نظر اثرگذاری، امکان رقابت با هالیوود را داشته باشند. هم شناخت کافی از موضوع مورد نظر یعنی «مهدویت»، «موعود» و «آخرالزمان شیعی» داشته باشند. موضوع مهم و استراتژیکی مانند مهدویت اگر بدون توجه به تکنولوژی و نکات فنی و هنری سینما و بدون توجه به مطالعه عمیق و کار گسترده معرفتی و مطالعاتی وارد سینما شود، بیش از آن که به مهدویت و ظهور خدمت کند آن را سبک می کند و شاید فقط یک تجربه تلخ از مهدویت در اذهان به جا بگذارد.
البته در این میان نقش مراکز علمی و پژوهشی مهدویت را نباید نادیده گرفت. به دلیل آن که مسئله مهدویت بسیار مهم است و اگر این آموزه بدون تخصص کافی و نظر کارشناسان و متخصصان حوزوی وارد سینما شود، قطعاً آسیب زا بوده و افکار انحرافی ایجاد می کند.
اصولا چه ضرورتی وجو دارد که بخواهیم میان «مهدویت» با «هنر» و «سینما» پیوند برقرار کنیم؟
اولا ً در مسئله پرداخت به مهدویت نباید نگاه «کاسب کارانه» و «سود محور» که امروز بر سینما حاکم است، وجود داشته باشد. اینجا عرصه ای است که باید انسان های پاک، مخلص، توانمند و متخصص ورود پیدا کنند و نیت آنها زمینه سازی برای ظهور باشد.
ثانیاً بخش مهمی از کار فرهنگی تمییز یا همان آتش به اختیاری که مقام معظم رهبری فرمودند، همین است. ما اگر برای ترویج و تبلیغ امام زمان علیه السلام در دنیای امروز در عرصه هنر ورود پیدا نکنیم، پتانسیل های عظیمی را برای حرکت به سوی ظهور از دست می دهیم.
بنابراین، متخصصان حوزه علمیه در کنار هنرمندان و سینماگران ِ باانگیزه و مخلص، باید مفاهیم کلیدی ِمهدویت و آنچه با مهدویت ارتباط دارد را شناسایی کرده و با حمایت نهادهای دولتی مانند حوزه سینمایی، حرکت های بزرگی را در زمینه سینمای آخرالزمان آغاز کنند. مفاهیمی مانند جهاد، مقاومت، مبارزه با ظلم، دفاع از مظلوم، ولایتمداری، امید، عدالت خواهی، فلسطین و... که با مفهوم «انتظارمنجی» و «ظهور» آمیخته است.
سهم سینمای ما در این میان چقدر است؟
سینمای ما در این زمینه کار قابل توجهی نداشته است. در حالی که سینمای غرب با ساخت آثار متعدد در زمینه آخرالزمان مفاهیم تحریف شده خود را در قالب های جذاب و پرزرق و برق درباره انتظار منجی و مفهوم آخرالزمان بر اساس نگاه توراتی و انجیلی به خورد مردم دنیا می دهد و بر افکار عمومی دنیا تاثیر می گذارد.
آنها حتی لیبرال دموکراسی را به عنوان «منجی بشریت» معرفی می کنند. در بعضی فیلم ها آمریکا منجی عالم بشریت می شود و به این ترتیب عده زیادی را در دام دروغ های بزک کرده و جذاب سینمای هالیوود می اندازد.
متاسفانه، در سینمای ایران تعداد فیلم هایی که مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع «انتظار» و «مسایل آخرالزمان» و« ظهور» پرداخته باشد بسیار اندک و انگشت شمار است به عنوان مثال فیلم هایی مانند «قدمگاه» ساخته آقای محمدمهدی عسگرپور که مستقیما به موضوع انتظار پرداخته است یا «بوی پیراهن یوسف» آقای حاتمی کیا که غیرمستقیم موضوع مهدویت و انتظار را مطرح کرده است یا انیمیشن «شاهزاده رم». اما در مقابل، سینمای غرب روز به روز جدی تر و با انگیزه بیشتری به این موضوع می پردازد و افکار و عقاید خود را در بسته بندی های جذاب و زیبا ارایه می دهد.
به نظرشما چه راهکاری برای از بین بردن این گسست وجود دارد؟
اولا باید گفت متاسفانه انگیزه ای برای حمایت از سینماگران و ساخت فیلم هایی با مفهوم واقعی انتظار، وظایف منتظران، مسایل مرتبط به دوران غیبت و معرفی چهره منجی ِتشیّع و حرکتی معرفتی، دقیق و هنری برای مقابله با اقدامات مهدی ستیزانه غرب و سینمای هالیوود به چشم نمی خورد. شاید امیدی هم به بسیاری از افراد نباشد. چراکه با وجود نگاه های سکولار، غربزده و تحفیرپذیر در سینمای امروز ما، امید داشتن به برخی افراد، شاید ساده اندیشی و ساده لوحی به نظر آید.
با این توصیف بهتر است که جوانان مومن و انقلابی ما در قالب کار فرهنگی و طبق دستور مقام معظم رهبری برای کار فرهنگی آتش به اختیار، در قالب جشنواره فیلم عمار وارد این عرصه شده و باب رقابتی برای ساخت فیلم هایی با مضامین مهدوی و آخرالزمانی بگشایند.
نظر شما