خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "شهادت امام حسین (ع) همچنان که می دانید یکی از بزرگ ترین سرچشمه های قیام های حق طلبانه نه در فرهنگ شیعه که در فرهنگ های دیگران هم هست. شما نگاه کنید که گاندی با این که مسلمان نیست اما می گوید آنچه در برابر استعمار انگلیس انجام داده و توانسته که ملت هند را از چنگ این استعمار نجات دهد متاثر از قیام اباعبدالله و نهضت و حماسه حسینی است. در تاریخ تشیع هم که نگاه می کنید می بینید همه آن انقلاب های و قیام های حق مدارانه علیه خلفای جائری که به نام اسلام حکومت می کردند در عراق و حجاز و کوفه و مکه و مدینه متاثر از عاشورا است. افرادی مثل مختار، زید بن علی، سلیمان بن صرد و یحیی بن زید قیام می کنند و قیام آن ها به خون خواهی یا متاثر از اندیشه های امام حسین (ع) است، حالا هر کسی به اندازه توان و ظرفیت و برداشت خود از این دریا برمی دارد. از آن سو وقتی نگاه می کنیم می بینیم که فرهنگ انتظار هم در طول تاریخ توانسته شیعه را به جلو ببرد و از سرگردانی و یاْس و ناامیدی نجات دهد چون شیعه بر این باور است که امام مهدی روزی ظهور خواهد کرد بنابراین انتظار همان دلگرمی را پدید می آورد که آیه شریفه "وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ." از طرف دیگر توجه کنید که ما در باورهای شیعه داریم که منتظر مصلح خود باید صالح باشد. این هم یک انگیزه بزرگ برای خودسازی و اصلاح درون و جامعه است."
حجت الاسلام و المسلمین محمدمهدی فوادیان پژوهشگر حوزه مهدویت و عاشوراست و سخنرانی ها و مقالات متعددی در این زمینه دارند. به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم گفتگویی با این پژوهشگر انجام داده ایم که بخش دوم و پایانی آن در ادامه می آید.
چه مشابهت های دیگری درباره حسرت ها و اندوه های این دو رخداد بزرگ یعنی عاشورا و انتظار می توان مطرح کرد؟
در روایات ما به دو آرزوی خواستنی و مطلوب و متعالی مطرح شده است که کنار هم قرار می گیرند. اولی این که ما در کربلا بودیم و در رکاب سیدالشهدا به فوز عظیم شهادت می رسیدیم و دیگری همان آرزوست که ما در رکاب مولایمان حضرت امام زمان به شهادت برسیم. در واقع یک حسرت این است که ما در گذشته نبودیم که به یاری مولایمان سیدالشهدا برخیزیم و دومی این حسرت که امکان دارد ما در آینده نباشیم و وقتی مولایمان قیام می کنند در رکاب حضرت نباشیم. ما این تعبیرها را در فرهنگ شیعه داریم که "یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما" و در آن سو: "اللهم انی اجدد له فی صبیحه یومی هذا و اجعلنی من انصاره و المستشهدین بین یدیه فاخرجنی من قبری موتزرا کفنی شاهرا سیفی ..."
پرسش بعدی که می توان مطرح کرد این است که چه مشابهت هایی بین زمانه امام حسین (ع) و زمانه و عصر امام مهدی (عج) وجود دارد. در واقع می شود انتظار داشت که این دو زمانه شبیه به هم هستند چون هر دو امام قیام کرده اند و می خواهند علیه ظلم و فساد برخیزند و رویه های غلط و خرافه ها و جهل ها را بزدایند.
بله همین طور است. توصیفی که حضرت سیدالشهدا (ع) از عصر و زمانی که در آن زندگی می کنند این گونه است که "الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الهوی لا یترک عنه" حضرت در این تعبیر می فرمایند که آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و جلوی باطل هم گرفته نمی شود. بعد در ادامه می فرمایند ما در وضعیتی قرار داریم که سنت و سیره پیامبر از دست رفته و بدعت های ناروا جایگزین سیره و شیوه زندگی پیامبر شده است و در ادامه می فرمایند فاتحه اسلام خوانده شده است اگر یزید حاکم اسلام باشد. اما تعبیر درباره عصر امام مهدی نیز این گونه است که: "یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی و یعطف الرای علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرای ....." این تعبیر بسیار نزدیک به همان تعبیرهایی است که ما درباره قیام امام حسین داریم چون می فرماید وقتی که امام مهدی قیام می کند خواهش های نفسانی و آن وسوسه ها را به هدایت آسمانی بازگرداند و رستگاری به هوای نفس بازگردانده شود. آرا و افکار و اندیشه ها را پیرو قرآن کند نه این که قرآن پیرو آرا و افکار شده باشد و در ادامه می فرماید امام مهدی به شما نشان خواهد داد که شیوه عادلانه حکومت چگونه است و آنچه را که از کتاب و سنت متروک مانده زنده خواهد کرد.
اگر بگوییم فرهنگ تشیع بر دو بال عاشورا و ظهور تکیه داده سخنی به گزاف نگفته ایم و انصافا تشیع پویایی، نشاط و حرکت خود را از این دو تکیه گاه بزرگ گرفته است. پرسشی که از جنابعالی دارم این است که تاریخ تشیع، انقلاب و قیام ها و نهضت هایی که صورت گرفته چقدر ملهم از این دو اندیشه سترگ در شیعه بوده است؟
شهادت امام حسین (ع) همچنان که می دانید یکی از بزرگ ترین سرچشمه های قیام های حق طلبانه نه در فرهنگ شیعه که در فرهنگ های دیگران هم هست. شما نگاه کنید که گاندی با این که مسلمان نیست اما می گوید آنچه در برابر استعمار انگلیس انجام داده و توانسته که ملت هند را از چنگ این استعمار نجات دهد متاثر از قیام اباعبدالله و نهضت و حماسه حسینی است. در تاریخ تشیع هم که نگاه می کنید می بینید همه آن انقلاب های و قیام های حق مدارانه علیه خلفای جائری که به نام اسلام حکومت می کردند در عراق و حجاز و کوفه و مکه و مدینه متاثر از عاشورا است. افرادی مثل مختار، زید بن علی، سلیمان بن صرد و یحیی بن زید قیام می کنند و قیام آن ها به خون خواهی یا متاثر از اندیشه های امام حسین (ع) است، حالا هر کسی به اندازه توان و ظرفیت و برداشت خود از این دریا برمی دارد. از آن سو وقتی نگاه می کنیم می بینیم که فرهنگ انتظار هم در طول تاریخ توانسته شیعه را به جلو ببرد و از سرگردانی و یاْس و ناامیدی نجات دهد چون شیعه بر این باور است که امام مهدی روزی ظهور خواهد کرد بنابراین انتظار همان دلگرمی را پدید می آورد که آیه شریفه "وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ." از طرف دیگر توجه کنید که ما در باورهای شیعه داریم که منتظر مصلح خود باید صالح باشد. این هم یک انگیزه بزرگ برای خودسازی و اصلاح درون و جامعه است. این که گفته می شود ما باید برای ظهور امام زمان (عج) تلاش کنیم که جامعه پر از فساد شود این یک اندیشه شیطانی و یک نگاه انحرافی به انتظار است چون شیعه حقیقتا بر این باور دارد که منتظر مصلح خود باید صالح باشد و این یعنی که هر منتظری در دوران انتظار به جای این که در کنج انزوا بنشیند و دست از مسئولیت های اجتماعی و معنوی و اخلاقی و اقتصادی بردارد اتفاقا بیش از همه واقف به این مسئولیت هاست و تمام تلاش خود را مصروف اصلاح این رویه ها می کند. امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: "ما حکومتی داریم و خداوند هر گاه بخواهد دولت و حکومت ظهور خواهد کرد و اگر می می خواهد از یاران مهدی در این دولت باشد پس در حال انتظار باشد و حال انتظار هم یعنی اهل ورع و دوری از گناهان و معاصی و پروردن خصلت های نیکوی اخلاقی در خود باشد." بنابراین راه در این باره روشن است.
نظر شما