خبرگزاری شبستان – مازندران
مولفه های بسیاری برای سلامت، افزایش پیشرفت و تعالی جامعه، وجود دارد که مهم ترین آن نشاط و شادابی است که متاسفانه به دلایل مختلف، این مهم در ایران کمرنگ و حتی در بعضی موارد، وجود ندارد.
با به یادآوردن کودکی خویش، می بینیم که چه وسایل ساده برای بازی، ما را به وجد می آورد حتی سرگرمی با اسباب بازی های دست ساز مادران از تکه پارچه های در خانه.
هر چه که از کودکی، فاصله گرفتیم و تحصیل و ادامه زندگی، ما را به خود مشغول داشت از شادی ها، کاسته شد و جای آن را ناامیدی و حسرت وسایل و نعمت هایی که نداریم و دیگران در اختیار دارند ما را به خود، مشغول ساخت.
شادی و نشاط نه تنها برای جامعه، لازم بلکه حیاتی به شمار می آید که باید تک تک افراد برای دستیابی به این مهم تلاش کنند و مسئولین نیز، نقش مهم و تاثیرگذاری بر عهده دارند.
بر طبق آمارها، ایران جز کشورهای شاد دنیا محسوب نمی شود و شاید بهتر است، گفته شود که ایرانیان، مردم شادی نیستند که این امر از دلایل مختلف، نشات گرفته است و تبعات سوء بی شماری چون خودکشی را به همراه دارد.
دکتر ایرج حریرچی، قائم مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، روز گذشته (21 شهریور) در جمع خبرنگاران جهت معارفه سرپرست دانشگاه علوم پزشکی مازندران در ساری گفت: 23 درصد از جمعیت کشور از اختلالات روانی رنج می برند که طبق بررسی ها، میانگین مبتلایان اختلال روانی در کشور بیشتر از میانگین استاندارد جهانی است.
شادی و نشاط را باید درونی کرد تا از مشکلات روانی، جلوگیری شود و حتی اگر به اجبار نیز شده باید برای خویش، شادابی را ایجاد نمود تا گرفتار اختلالات روانی و عواقب آن نشد.
هر چند که مشکلات بسیار است اما مشکلات اختلالات روانی هم برای خانواده و هم برای اجتماع، فراوان تر و اثرات سوء بیشتری دارد که پیشگیری در این وادی، بهترین راه حل به شمار می آید.
در صورت دچار شدن به بیماری های روانی بی شک به بیمارستان های روانی و کلینیک ها، نیاز است که این امر، بار سنگین و هنگفت مالی دارد.
هنگامی که نام مازندران، برخوردار از موهبت های الهی و سرسبزی خیره کننده به گوش می رسد بلافاصله عدم یا کمی اختلالات روانی در این استان به اذهان متبادر می شود اما واقعیت امر، چیز دیگری است.
با پرسشی از خانواده ها، متوجه می شویم که فرزندان آنها نه فقط از تحصیلات دانشگاهی بلکه از تحصیلات عالیه در رشته های مختلف، برخوردار هستند اما یا بیکار در گوشه ای از خانه، نشسته اند یا حتی به مشاغل دیگر نظیر دستفروشی در کنار خیابان ها، مشغول هستند اما برخی نیز راه غربت را برگزیدند و به استان های همجوار نظیر سمنان که روزی ساکنین آن به مازندران می آمدند، پناه برده اند تا برای ادامه زندگی و امرار معاش، شغلی بیابند.
حتی تا دورترین نقطه کشور نظیر استان هرمزگان، سیستان و بلوچستان، بوشهر و ... که برویم، مازندرانی ها را می یابیم که چند سال گذشته در همسایگی ما زندگی می کردند و با تحصیلات عالیه فرزندان و نیافتن شغل به آن استان ها، مهاجرت کردند.
گذری در خیابان های پایتخت و گوش دادن به صحبت ها، موجب می شود تا به تعداد بالایی از مازندرانی هایی که برای یافتن شغل به تهران مهاجرت کردند برسیم که به مشاغل مختلف حتی غیر مرتبط با تحصیلتشان مشغول هستند.
حال که این مهاجرت ها و گاها خانه گرفتن در حاشیه تهران و به طبع خود، مشکلاتی را ایجاد کرده و نه تنها از شادی و نشاط خبری نیست بلکه افسردگی، اضطراب و دیگر اختلالات روانی، دامنگیر آنها شده است.
بی شک تدبیر و چاره اندیشی کارشناسانه و فوری برای بازگرداندن نشاط و شادابی به جامعه و جلوگیری از مشکلات پیش رو باید به صورت یک اقدام فوری دردستور کار مسئولان، قرار گیرد و همچنین از نظرات و پیشنهادهای کاربردی کارشناسان روانشناسی و جامعه شناسی نیز برای رفع آن، بهره لازم گرفته شود تا آمار اختلالات روانی به بیماری های مزمن روانی، افزایش بیشتر پیدا نکند.
گزارش: معصومه علیزاده
نظر شما