به گزارش خبرگزاری شبستان، دراین کتاب می خوانیم:«نصف شب بود که سر و کلهی هیولا پیدا شد. مثل همهی هیولاها، ولی این، هیولایی نبود که کانر انتظارش را داشت، هیولای کابوسی که هر شب از زمان شروع درمان مادرش به سراغش میآمد، همان که پر بود از تاریکی و باد و فریاد... این، هیولایی متفاوت است، چیزی باستانی، چیزی وحشی؛ و آنچه میخواهد، حقیقت است.»
«هیولایی صدا میزند» اثر«پاتریک نس»با ترجمه «محمدرضا ملکی» را نشر پیدایش در 300 صفحه چاپ کرده است.
نظر شما