حجتالاسلام احمد مبلغی، رییس پژوهشگاه مطالعات تقریبی به خبرنگار شبستان گفت: وهابیت دارای دو نوع مشکل اساسی است، یک مشکل فکری و مشکل سلولی و رفتاری اما مشکلات فکری آنها چندین برابر مسایل و مشکلات رفتاری و سلوکی است، مشکل اول تفکر وهابیت آن است که مجموعه اندیشههایی که وهابیت ارایه میکند اندیشههایی اکثر غیرعقلانی و غیرمنطبق با منطق است.
وی با اشاره به بیسابقه بودن طرز تفکر و اندیشههای وهابیت در طول تاریخ اسلام گفت: مشکل دیگر از اندیشه، بیسابقه بودن آن در اسلام است یا حداقل اندیشهای است که با برخی افراد و جریانهای منزوی در تاریخ اسلام مانند ابن تیمیمه همسو و هماهنگ است. به تعبیر دیگر افکار وهابیت نه بازتابدهنده مسلمانان صدر اسلام است، نه بازتابدهنده دیدگاه غالب مسلمانان در طول تاریخ و نه انعکاسدهنده اندیشههای معاصر مسلمانان در جهان اسلام.
وی افزود: نه گذشته مسلمانان و نه وضعیت اندیشه کنونی در میان جهان اسلام، مباحث و طرز تفکرات وهابیت را برنمیتابد.
حجتالاسلام مبلغی روش تکفیر دیگران را به عنوان دیگر مشکل فکری فرقه وهابیت برشمرد و تصریح کرد: وهابیت در مواجهه با غیر خود که اکثریت مسلمانان را نیز تشکیل میدهند روش تکفیری دارد و همگان را رمی به ضلالت میکند، در حالی که اگر بنا باشد عنوان ضلالت را به گروهی اطلاق کرد و برای آنها به کار برد، اتفاقا میبایست برای خود وهابیت از آن استفاده کرد چرا که آنها اقلیتی هستند که اندیشه و فکرشان برخلاف روند فکری اسلام شکل گرفته است.
وی افزود: علاوه بر کلیه این معضلات و مشکلات، وهابیت به هیچوجه اهل گفتوگو با دیگران نیستند در حالی که این دیگران (غیروهابیون) در اکثریت هستند و آنها در اقلیت مدیر پژوهشگاه تقریب منطق گفتوگو و حوار را منطقی استقرار یافته و جا افتاده در متن اسلام دانست و گفت: فرقه وهابیت از طرفی غیر خود را تکفیر میکنند و از طرفی هیچ قابلیت و ظرفیتی برای گفتوگو با دیگران را ندارند.
مبلغی با اشاره به اهمیت و جایگاه منطق گفتوگو در اسلام خاطرنشان کرد: وجه ممیز مسلمانان در طول تاریخ همین منطق استدلال و گفتوگو بوده است و با همین منطق نیز همواره توانسته است افکار و اندیشههای خود را گسترش دهد.
وی خاطرنشان کرد: فرقه وهابیت با این تفکر خشک خود صرفا رودرروی شیعه نیست بلکه رودروی منطق غالب بر تاریخ اسلام و مسلمانان و جریانات فکری جهان اسلام در زمان حاضر ایستاده است. دلیل ما بر این مدعا نیز این است که آثاری قبل از دوران وهابیت در بقیع وجود داشته نه تنها مورد توجه شیعه که مورد توجه تمام مسلمانان بود و کسی حتی در مخیله خود نیز به تخریب بقیع نمیاندیشید. احترام به اهل قبور به عنوان یک تلقی از نگاههای صدر اسلام همواره وجود داشت اما با روی کار آمدن وهابیت حرکتی برخلاف میراث تاریخی اسلام به راه انداخته شد.
حجتالاسلام مبلغی با اشاره به گذشته بقیع تصریح کرد: بقیع از گذشته و سالیان دور یکی از منابع معنویتزایی در میان مردم و مسلمانان بوده است چرا که شخصیتهای مختلفی از تاریخ اسلام در این قبرستان حضور داشتند که با بازدیدکنندگان و زایران سخن میگفتند اما وهابیت تاریخ اسلام را از مسلمانان گرفت.
وی در ادامه با تبیین و تشریح اختلاف اعتقادات اهل تسنن با فرقه ضاله وهابیت یادآور شد: اهل سنت در زمینههای متعدد و مختلفی مانند تعریف توحید و شرک، وحدت اسلامی و تشکیل امت اسلام با وهابیت اختلاف نظر دارند. اهل سنت معتقد به تکفیر نیستند و اصولا این موضوع در طول تاریخ توسط افراد یا جریانهای کجفهمی مانند خوارج ایجاد شده است.
حجتالاسلام مبلغی افزود: اختلاف دیگر اهل سنت با وهابیت در زمینه توسل و توجه به اهل بیت است (با وجود تفاوتهایی که در فرق مختلف اهل تسنن وجود دارد) اما اهل سنت همواره جزء معتقدین و معترفین به جایگاه معنوی اهل بیت بودهاند و اهل تبرک و توسل را قبول دارند. اهل سنت اهل منطق و اهل گفتوگو است اما وهابیت نه اخلاق آنها را دارند و نه تعامل علمی و فکری اهل تسنن را دارند.
مدیر پژوهشگاه تقریب رهآورد وهابیت در این دوره را کم کردن و کاستن هر چه بیشتر فرصتهای فراروی اسلام، ارایه چهرهای خشن از اسلام از حیث فکری و غیر موزون و غیر منظم کردن مناسبات اجتماعی همچنین معرفی تفکر اسلام به عنوان تفکری غیر پاسخگو عنوان کرد.
پایان پیام/
نظر شما